📻 صوت نشست «بررسی مبانی نظری مفهوم عدالت و نسبت آن با عملکرد دستگاه قضایی نظام اسلامی» ┄┅═══✼✾✼═══┅┄ ⚖ عدالت‌خانه ⚖ کانون اندیشه‌پژوهی بسیج دانشجویی علوم قضائی @Kanoon_bs

#عبرت_های_تاریخ_شیعه 📌پرده ششم «صلح تحمیلی و تسلیمِ حکومت، دولت علوی قربانی جنگ روایت ها» حسن بن علی علیه السلام بلافاصله پس از بیعت کوفیان، همان سیاست پدرِ شهیدش در امور را پیش گرفت. نامه ای به معاویه نگاشت و وی را از بغی و طغیان نهی کرد و خواستار توبه از اعمال گذشته و تحویل استانداری شام شد. معاویه دیگر با علی علیه اسلام طرف نبود که بخواهد با بهانهٔ قتل عثمان شامیان را علیه او بشوراند و به عنوان ولی دم عثمان بن عفان مشروعیت به اقدامات خود بدهد. حسن بن علی در میان جهان اسلام با عنوان فرزند رسول الله خطاب می شد. آنچنان هیبت و اصالت و پیشینهٔ درخشانی داشت که کار را بسیار بر معاویه دشوار کرده بود. شیطان شامی در میدان مبارزه بازندهٔ محض بود. همان‌گونه که در صفین عملاً قافیه را باخته بود. باید تدبیری دیگر می‌کرد و دست به دامان نفوذ و نیرنگ و فریب و جنگ روانی می شد. مشی و منش علی بن ابی طالب در برخورد با اصحاب و لشکریان اش و نیز مردم تحت تکفّل و حاکمیت‌اش هنگامی که امیرالمؤمنین بود بسیار با آن خلفای گذشته تفاوت می کرد. اگر خلفای گذشته با زور و ارعاب و نوعی بردگی و بندگی به قصد اطاعت محض، سعی در استضعاف و حکومت بر مردم داشتند. علی علیه السلام اینگونه نبود. هدف او در برخورد با مردم و حکومت بر آنان، رشد و تعالی شان بود. لذا از سیاست های مکارانه نظیر تطمیع یا سرکوب با زور و ارعاب که سه خلیفه گذشته از آن بهره می جستند، هرگز تبعیت نکرد و بهره نجست. اما سعه صدر و بزرگ‌منشی که بایسته اخلاقی علی جهت تربیت مردم بود، مورد سوء استفاده منافقین و اشراری چون اشعث کندی واقع شد. معاویه و عمروعاص نیز از این فرصت بهترین بهره را بردند و در صفین ، آتش بس کذایی بر علی علیه السلام تحمیل کردند. تحمیل آتش بس و مذاکرات پس از آن، توسط همین منافقین و اهل قعود بود که از منش علی علیه السلام سوء استفاده می کردند. حسن بن علی خلف صادق پدرش بود و در برخورد با مردم دقیقاً همان هدف پدر را که رشد و تعالی و تکامل مردم باشد، دنبال می کرد. معاویه نیز از این فرصت بهره برد. شبکه نفوذیان داخل عراق عرب و قلمرو تحت حاکمیت دولت علوی را با خواص اهل قعود هماهنگ کرد و به کار بست تا جنگ روانی بی سابقه ای به راه افتد. ارعاب از لشکر بزرگ شام، زیر سوال بردن اصل جهاد و مبارزه با شامیان و نیز تطمیع سران حکومت با وعده های سنگین و بزرگ دنیوی در کنار ترور ها و خرابکاری های خوارج سبب شد تا جنگ کم سابقه روایت ها علیه مردم کوفه به راه افتد. آن هنگام که حسن بن علی علیه اسلام لشکر دوازده هزار نفر را به مَسکِن روانه کرد تا تحت فرماندهی عبدالله بن عباس و قیس بن سعد آماده مبارزه با معاویه شوند. خود نیز با هفت هزار نفر راهی ساباط شد تا عقبه سپاه را سرو سامان دهد و در مرز عراق و شام با لشکر معاویه نبرد و پیکار کنند. آن شب شوم که سپه سالار لشکر حسن بن علی با وعده یک میلیون درهم، خودفروشی کرد و خیانت به حضرت روا داشت و اردوی مسکن را مخفیانه ترک کرد؛ پای مبارک حسن بن مجتبی نیز در نتیجه سوء قصد خوارج جراحت برداشت و او به کوشک سفید مدائن برای درمان انتقال دادند. اذهان لشکر امام حسن علیه اسلام با خیانت سرداران و جراحت فرمانده کل قوا متزل شد. هر آن با شایعه صلح و پایان درگیری‌ها، گسست و تشویش میان سپاهیان بیشتر می شد. چنان که گروهی فریاد البقیه البقیه ( به معنای رها کردن آرمان سرکوب طاغوت و توجه به باقی مانده مومنین و ایجاد دولت رفاه اسلامی) سر می دادند. فشار بر سبط اکبر رسول الله چونان بالا گرفت که او در ۲۶ ربیع الاول سال ۴۱ هجری قمری تن به صلح تحمیلی داد. اینبار نتیجه صلح تحمیلی آتش بس نبود بلکه تسلیم حکومت و پایان دولت علویان بود. آنکه صلح امام حسن علیه السلام فکورانه و بهترین تصمیمی بود که آن وجود مقدس اتخاذ کرد، تردیدی نیست. تنها گوشه ای از برکات فکورانه و مدبّرانه آن تصمیم، حفظ جان شیعیان و نسل امامت بود و نیز فرصتی شد تا معاویه که به شدت متظاهر به شریعت اسلام بود، رسوا گردد. اما اگر لشکر قریب به بیست هزارنفری مَسکِن و ساباط ایستادگی می کردند و خیانت ها صورت نمی گرفت، شیر جمل سر مار افعی شامی را نیز چون پای شتر سرخ موی جمل قطع می کرد و به فتنه پایان می داد. ادامه دارد... منبع ؛ -راضی آل یاسین، صلح الحسن، ترجمه سیدعلی حسینی خامنه ای، انتشارات انقلاب اسلامی، صفحه ۱۵۰-۱۷۶ -مجلسی، محمدباقر ، بحارالانوار، ج ۴۴، صفحه ۳۳ -شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲ ص۹ -جمعی از نویسندگان، دانشنامه امام حسن (علیه‌السّلام)، ص ۸۴ 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله

#عبرت_های_تاریخ_شیعه 📌پرده هفتم «شیعیانِ کوفی، تندروهای همواره در افراط و تفریط» سلیمان بن صرد خزایی با چشمانی خونین و رگ متورم گردن و صدایی که از ساییده شدن دندان هایش به گوش می‌رسید، خشمگین وارد مسجد کوفه شد. حسن بن علی، این فخر جهان اسلام، صاحب عزت و شوکت نبوی بر منبر کوفه نشسته و آخرین خطبه‌اش را در مقام خلیفهٔ مسلمین پس از صلح با معاویه بن ابوسفیان با صوتی حیدری بیان می‌کرد. به نقل از ابن قتیبه دینوری در کتاب الامامه و السیاسه، ناگه سلیمان بن صرد با فریادی بلند گفت:« السلام علیک یا مُذِّل المومنین» حسن بن علی با همان چهرهٔ آرام و منور رو به سلیمان کرد و با لبخندی مهربانانه فرمود:« سلام و تحیت بر تو ای سلیمان ، صحابی رسول خدا و سرباز جان بر کف امیرالمؤمنین علی» سلیمان بن صرد درحالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت:« ای پسر رسول خدا، خود نیک میدانی که شیدای علی علیه‌السلام بودم و جان ناقابل ام فدای خاک پای تو و پدرت باشد، این چه ننگی بود که بر پیشانی شیعیان نشاندی، آخر مگر با خصم شامی، این شیطان بزرگ، هم می‌شود مصالحه کرد؟! به خدا که حاضر بودم هزار بار کشته شده و خونم بر زمین ریزد ولی چنین ننگی را تحمل نکنم.» حسن بن علی با نگاهی نافذ و سراسر مهر و محبت بی‌آنکه اندکی از کنایه و توهین سلیمان بن صرد خم به ابروی آرد، لب به سخن گشود:« سلیمان نوبه آزمون تو هم فرا می‌رسد، خدا کند که در آن روز بزرگ، جان‌ ات عزیزتر از خونِ پسر رسول الله نباشد...» و اما سلیمان، این نامی بود که رسول الله برای یسار بن جون از قبیله بنی خزاعه پس از مسلمان شدن برگزید. سلیمان از محبان و شیعیان علی بود. بعد از ایجاد کوفه در سال ۱۷ هجری قمری بدان جا نقل مکان کرده و در آن سکونت داشت، او جزو اولین نفراتی بود که در کوفه با نمایندهٔ علی علیه السلام بیعت نمود و با شدت بسیاری از دولت علویان پشتیبانی و بِه آن تفاخر می‌کرد. در کوفه، آنان که شیعه علی خوانده می‌شدند بر این باور بودند که تنها وصی و نائب بر حق رسول الله، علی بود که خلافت از وی غصب شد و او را امیرالمؤمنین حقاً حقا خطاب می کردند و به این واسطه خود را از عموم مردم آن عصر متمایز می‌کردند. سلیمان بن صرد در این دسته قرار داشت. لیکن او در جنگ جمل دچار تردید شد و ره اهل قعود در پیش گرفت. سلیمان از مولای خود عقب ماند و علی علیه السلام را در جمل همراهی نکرد. امیرالمومنین علی هنگامی که از فتح جمل به کوفه رسیدند، به نکوهش سلیمان پرداختند و این امر سبب چنان تنبهی در سلیمان شد که غلاف شمشیر شکست و جانانه در صفین جنگید و دلاوری‌ها کرد. بیست سال از ماجرای صلح حسن بن علی با معاویه می‌گذرد، اکنون سلیمان بن صرد خزایی زعیم شیعیان کوفه است. پس از آنکه اخباری از بیعت نکردن حسین بن علی علیه‌السلام با یزید بن معاویه دائم الخمر شنید، با همان حرارت شب های صفین، قلم به دوات آغشته و بر آغازِ نامه نوشت:« بسم رب علی، الحمدالله الذی خلق علی و جعلنا من متمسکین به ولایه اما بعد... ای حسین بن علی بیا که شیعیانِ کوفه تشنه ولایت تو هستند و سیادت و سروری تو را بر خود آرزو دارند. قدم بر دیدگان ما بگذار که در کوفه فدائیان بسیار داری.» نامه مَمهور به مُهر سلیمان بن صرد خزایی راهی مکه شد. ادامه دارد... منبع؛ - راضی آل یاسین ، صلح الحسن ، ترجمه سید علی حسینی خامنه ای، انتشارات انقلاب اسلامی، صفحه ۲۶۷ - عاملی کورانی، علی ، سیره نامه امیرالمومنین علی علیه‌السلام، ج۳، صفحه ۶۲۴ - عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ج۱ ، ص ۱۸۵ - ابن اثیر، الکامل، ترجمه عباس خلیفی، ج 1، انتشارات علمی، ص 251 -جعفریان، رسول، گزیده حیات فکری و سیاسی ائمه، نشر معارف ، صفحه ۸۷ 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله

#روایت_جنگ «روایت استواری: از خاکستر جنگ تا بیداری یک ملت» روایتی از ایران آن جمعه، سپیده نزده، بوی خون می‌آمد. هنوز آفتاب خودش را نشان نداده بود که دشمن بی‌خبر از راه رسید و چراغ به چراغ، امیدمان را خاموش کرد. از آسمان، آتش می‌بارید و از زمین، خبرهای تلخ. یکی‌یکی، نام‌ها را می‌خواندند؛ سرلشگر، سردار، فرمانده... و ما، ایستاده، مبهوت، بی‌کلام. تا ظهرِ آن روز سیاه، یک قرن بر ما گذشته بود. اما تاریخ فقط آن روز را ننوشت؛ ما ۱۲ روز تمام، خودمان را بازنوشتیم. در آن ۱۵ ساعت مهیب، آسمان بی‌پناه‌مان آماجِ شلیک‌ها شد. امید در دل‌هامان کمرنگ شد و یأس چون پتکی بر سرمان فرود آمد. اما ناگهان، همه چیز برگشت؛ این بار خداوند معجزه‌ای از زمین به آسمان فرستاد. این‌بار دستی که بر زخم‌هامان کشیده شد؛ دستی آشنا بود، صدایی استوار شنیده شد: سید علی گفت بایستید. و ما برخاستیم. آیه‌ای در گوش‌مان پیچید: «وَ أَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ». و دل‌هامان گرم شد. ما بازگشتیم؛ غرق زخم اما استوار. جنگ، روایت‌گرانی متفاوت داشت. نه فقط خبرنگاران با دوربین، بلکه هر صدا، هر نور، هر نگاه راوی شد. صدای ممتد پدافند، دانه‌های امید می‌کاشت. وزوز پهپادها، بذر دلهره. نورهای انفجار، در تاریکی، گاهی بوی پیروزی می‌دادند، گاهی هشدار سقوط. حتی پرنده‌ها؛ پروازهای بی‌جهت‌شان، نوید حادثه می‌داد. اما راست‌ترین راوی جنگ، چشم‌ها بودند. چشم‌هایی که می‌دیدند، می‌گریستند، صبوری می‌کردند. جنگ، لایه‌های عمیق جامعه را نشان داد. جایی برای تظاهر نبود. در دل هر آوار، حقیقتی نهفته بود. باید هم‌زمانی که آن پیرمرد جانباز را می‌بینیم که هنگام شلیک موشک‌هامان از ته جان فریاد می‌زند "الله‌اکبر"، آن پسر خال‌کوبی‌زده را هم که زمان کام گرفتنش می‌گوید: «فلانش را فلان کردیم!» ببینیم. حقیقت جامعه همین است؛ لایه‌لایه، پیچیده، اما واقعی. در دل همهٔ این آشوب‌ها، چیزی آرام‌آرام جوانه زد؛ روحی جمعی. حسی از باهم بودن، دردی مشترک، غیرتی واحد. مردمی که گمان می‌رفت خسته‌اند، پاشیده‌اند، ناامیدند... دوباره ایستادند، با هم. این بیداری جمعی، بزرگ‌ترین دستاورد جنگ بود. آنچه شکست‌ناپذیرمان کرد، نه صرفاً موشک‌هایمان بود، نه پدافندمان بلکه این هویت مشترک بود. برخلاف اسرائیل که پادگانی نظامی است، ما یک تمدن‌ایم؛ با فرهنگ، با ریشه، با عقیده. و این برگ برنده‌ای‌ست که با هیچ موشکی قابل انهدام نیست. اما باید حواسمان باشد: این سرمایه اجتماعی که با جانِ شهدا، خون دانشمندان، یتیمی کودکان و داغ مادران ساخته شده، چک سفید امضا نیست. دی ۹۸ را فراموش نکنیم. آن سرمایه‌ٔ عظیمی که باعث یکپارچه شدن‌مان بود، چه‌گونه تضعیف شد. امروز، بیش از همیشه، باید این سرمایه را در آغوش بگیریم. "دختر کم‌حجاب هم دختر من است" را نه فقط در پوسترها، بلکه در بطن جامعه و حاکمیت بپذیریم. دایره را تنگ نکنیم، بلکه بگشاییم. چون این مردم یعنی همه مردم، سرمایه ما هستند. پدافند ما، موشک‌های‌ مان، ارتش و سپاه ما، همه ستون‌های دفاع‌ اند؛ اما ستون اصلی، همین اراده ملی است. رمز پیروزی ما و سوخت موشک های ما، همین است. ✍ مهدی کردی _ دانشجو 🆔خط بهشتی در فضای مجازی ایتا | بله

🔰 عهد خون دسته عزاداری مردمی- دانشجویی تاسوعای حسینی در اعلام حمایت و تجدید بیعت با ولی امر مسلمین جهان 👤 سخنران: -حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان بانوای: -حاج سعید حدادیان -کربلایی محمدحسین حدادیان 📅 زمان: شنبه ۱۴ تیر، از ساعت ۹:۳۰ 📍مکان: حرکت از مسجد دانشگاه تهران به سمت تقاطع خیابان فلسطین با جمهوری اسلامی ┄┅═══✼✾✼═══┅┄ 🇵🇸🇮🇷 حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی @bs_ujsas

📹 از قلب ایران 📝 زندان اوین 🗣 پخش مستند "از قلب ایران" با موضوع حمله اسرائیل به ساختمان زندان اوین ┄┅═══✼✾✼═══┅┄ 🇵🇸🇮🇷 حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی @bs_ujsas

💥ویژه برنامه «رهنمود» تحلیل بیانات اخیر مقام معظم رهبری در جمع رئیس قوه قضاییه و مسئولین قضایی 👤استاد: دکتر شاطری پور ▫️مدیرکل معاونت حقوقی وزارت دادگستری ▫️عضو هیئت علمی پژوهشگاه قوه قضائیه ▫️مولف کتاب اندیشه های قضایی رهبری معظم انقلاب اسلامی 🔻زمان: شنبه، ۲۸ تیرماه، ساعت ۱۳ در بستر گوگل میت https://meet.google.com/peq-vjbe-dbu ┄┅═══✼✾✼═══┅┄ 🇵🇸🇮🇷 حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی @bs_ujsas

🏴 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ❝ وَأُعِدُّوا لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ ❞ آماده باشید، حتی اگر تهران باشد... 💢 تهران، شهر مقاومت این‌بار نه از جنوب، نه از مرزها... در میانه پایتخت ما با دشمن مواجه شده ایم. ✊ ما می‌رویم برای جهادِ بازسازی؛ به یاد «شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه»، برای هم‌وطنانی که خانه‌شان میدان جنگ شد. ▫️ آواربرداری، کمک‌رسانی، ترمیم، تبیین ▫️ هجرتی کوتاه برای قلب‌هایی بزرگ ویژه ساکنین تهران و حومه 📝 ثبت‌نام: https://survey.porsline.ir/s/cNuBe8VB 📲 اطلاعات بیشتر: 09308624956 قرارگاه جهادی شهید محمدرضا دهقان🇮🇷 (وابسته به بسیج دانشگاه علوم قضایی) https://eitaa.com/jahadi_dehqan

🌱 پیشگامان میدان علم و عمل! «رضوان»، پاسخ دغدغه های شماست! ناحیه بسیج دانشجویی تهران بزرگ برگزار میکند: 💡 اردوی معرفتی تشکیلاتی رضوان؛ ▪️تقویت قوه تحلیل در میدان تقابل حق و باطل ▪️فرصتی ویژه برای دانشجویان دانشگاه علوم قضائی سرفصل ها: 🔸 شناخت صحنه نبرد ۱۲ روزه و ابعاد پنهان آن 🔸 دشمن‌شناسی با تمرکز بر جریان یهود و رژیم صهیونیستی 🔸 بررسی سنت‌های الهی در نبرد 🔸 تحلیل نظم نوین جهانی و تحولات اخیر 🔸 پرسش‌و‌پاسخ تخصصی با کارشناسان درباره واقعیت پسا طوفان‌الاقصی 📅 ۸ الی ۱۱ مرداد ماه (چهارشنبه الی شنبه) 📍اردوگاه آبعلی تهران ✨تابستان ۱۴۰۴ را متفاوت رقم بزنید! ⭕️ در هزینه ایاب و ذهاب دانشجویان تا تهران مساعدت ویژه ای خواهد گردید. 🌐 ثبت نام: https://survey.porsline.ir/s/UYSVHgi2 ⁉️ اطلاعات بیشتر: @Soheil_Najari #دوره_رضوان #بیعت_جان_کن_قلّه_در_پیش_است ┄┅═══✼✾✼═══┅┄ 🇵🇸🇮🇷 حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی @bs_ujsas