هدایت شده از «««🍃💞 نکتهها 💞🍃»»»
داستان_کوتاه
مـردی نـزد عالمی از پــدرش شکایت کرد.
گفت: پدرم مرا بسیار آزار میدهد.
پیــر شده است و از من میخواهد یک روز در مزرعه گندم بکارم روز دیگر میگوید پنبه بکار و خودش هم نمیداند دنبال چیست؟
مرا با این بهانهگیریهایش خسته کرده است...
بگو چه کنم؟
عالم گفت: با او بساز
گفت: نمیتوانم
عالم پـرسید: آیا فرزنـد کوچکی در خانه داری؟
گفت: بلی
گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند آیا او را میزنی؟
گفت: نه، چون اقتضای سن اوست
آیا او را نصیحت میکنی؟
گفت: نه چون مغزش نمیرود و ...
گفت؛ میدانی چرا با فــرزندت چنین برخورد میکنی؟!
گفت: نه
گفت: چون تو دوران کودکی را طی کرده ای و میدانی کودکی چیست، اما چون به سن پیری نرسیدهای و تجربهاش نکردهای، هرگز نمیتوانی اقتضای یک پیر را بفهمی!!
"در پـیـری انـســان زود رنــج میشــود، گوشهگیر میشود، عصبی میشود، احساس ناتوانی میکند و ...
"پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن اقتضای سن پیری جز این نیست."
هدایت شده از ❚❚❚🟥 آرشیو مدیران 🟥❚❚❚
مزار شهید #آرمان_علیوردی
نوروزتان مبارک
https://eitaa.com/joinchat/674758862C5dd96c7a8a
161.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞ظهــــرتون معطـــربہ
✨بــــــوے مهربانـــــے
💞دلتون غـــــرق عشــــق و محبت
✨لبتـون خنـــــــــــدون
💞زندگیتون مملــــو ازآرامش
✨دقیقہ هاتون بے نظـــــــیر👌
ظهرتون دلبرانه...
💚❣💚