✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
✍ کمتر از سه روز به آغاز ماه_رجب مانده،
به بارش ویژهی ابر مهربانی خدا!
برای ورود به این بزم آماده ایم یا نه؟
※ برای بالا گرفتن پیمانهها و پُر کردن آنها،
※ برای نزدیک شدنی که پر از شرمساری است اما اشتیاقی قدمهایت را به جلو میراند!
※ برای از نو شروع شدن،
※ برای از نو عاشق شدن،
※ برای از نو عاشق تر شدن،
※ برای عزم دوباره،
※ برای خسته نشدن و ادامه دادن...
و ....
کمتر از یک هفته به "لیله الرغائب" باقی است!
※ شب مهندسی آرزوها،
※ همان شبی که میکوبند و دوباره میسازند قلبی را که یکسال در میان رغبتها و دغدغههای کوچک، هرزه گردی کرده است!
※شبی که باید بسازند تو را ...
※ و بسازی خود را!
دقیق مطابق آیه ۲۴ سوره توبه!
که خدا صدرنشین قلبت باشد، و بعد خانوادهی آسمانیات و بعد یاری این خاندان ...
باید ساخته شوی؛ تا انسان شوی،
تا در شعبان به رفاقت انسانهای کامل برسی،
و در رمضان، مَحرم این خانه باشی... تا در بگشایند به رویت و از جامی بنوشانندت که مَحرَمان آسمان مینوشند و مست میکنند!
※ رجب در راه است ...
※ سادهتر بگوییم؛ رمضان در راه است،
برایش باید خویشتنِ خویش را شُست و پیراست!
# استاد شجاعی
# آرامش 💞
✨ حکایت ✨
می گویند روزی اتابک ابی بکر سعد زنگی،از سعدی پرسید : بهترین و عالی ترین غزل زبان فارسی کدام است؟
برایم بفرست تا غذای جان خود کنم...
سعدی در جواب یکی از غزل های جلال الدین محمد بلخی مولوی، را با این مَطلع می خواند که محتوایش این است:
هر نفس آواز عشق می رسد از چپ و راست
ما به فلک می رویم، عزم تماشا کِراست...
.
و این غزل را برای اتابک فرستاد و پیغام داد (هرگز اشعاری بدین شیوایی سروده نشده و نخواهد شد...ای کاش به روم می رفتم و خاک پای جلال الدین را بوسه می زدم)
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک میرويم عزم تماشا که راست
ما به فلک بودهايم يار ملک بودهايم
باز همان جا رويم جمله که آن شهر ماست
خود ز فلک برتريم وز ملک افزونتريم
زين دو چرا نگذريم منزل ما کبرياست ....
(برگرفته از تاریخ عرفان و عارفان ایرانی،رفیع حقیقت ۵۱۱ )
# آرامش 💞
✨ بسمالله الرحمن الرحیم ✨
⏳ اندکی_تامل...
🔻قرار بود با سواد شویم !!!
یک عمر صبح زود بیدار شدیم و لباس فرم پوشیدیم. صبحانه خورده و نخورده، خواب و بیدار، خوشحال و ناراحت، با ذوق یا به زور، راه افتادیم به سمت مدرسه...
قرار بود با سواد شویم...
روی نیمکت نشستیم، صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند سیاه است را شنیدیم، با زنگ تفریح نفس راحت کشیدیم و زنگ آخر که می خورد مثل پرنده که در قفسش باز می شود از خوشحالی پرواز کردیم...
قرار بود با سواد شویم...
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و مشق نوشتیم، به ما دیکته گفتند تا درست بنویسیم...
گفتند از روی غلط هایت بنویس تا یاد بگیری، ما نوشتیم و یاد گرفتیم...
قرار بود با سواد شویم...
از شعر، از گذشته های دور، از مناطق حاصل خیز، از جامعه، از فیثاغورث، از قانون جاذبه، از جدول مندلیف گفتند ، تا ما همه چیز را یاد بگیریم...
استرس و نگرانی... شب بیداری و تارک دنیا شدن. کنکور شوخی نداشت، باید دانشجو می شدیم.
قرار بود با سواد شویم...
دانشگاه، جزوه، کتاب، امتحان و نمره... تمام شد. تبریک حالا ما دیگر با سواد شدیم !
فقط می خواهم چند سوال بپرسم...
ما چقدر سواد رفتار اجتماعی داریم؟
ما چقدر سواد فرهنگی داریم؟
ما چقدر سواد رابطه داریم؟
ما چقدر سواد دوست داشتن داریم؟
ما چقدر سواد انسانیت داریم؟
ما چقدر سواد زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم ...
# آینده سازان
━━━💠🍃🌸🍃💠━━
2.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥ما را به مرگ تهدید می کنید؟
ما شهادت را حیات می دانیم...
لبیک یا خامنه ای
سربازان ولایت
ماازمرگ نمی ترسیم
ماازمرگ نمی ترسیم
ما آز مرگ نمی ترسیم
فواید جورابهای زنانه و مردانه😳🧦👢
زنانه :
صافی آبلیمو
صافی آب غوره
دوش حمام
کش مو
جابجایی پول و اشیا
کمربند شلوار ...
مردانه :
کشتن انواع حشرات مزاحم🪳
جایگزین اسپری فلفل🌶
ماده بیهوشی در اتاق عمل😴
پیدا کردن شلوار گم شده بین لباسها
ذوب کننده مویرگهای دماغ جهت سینوزیتهای لاعلاج😂😂
💚🤍♥️
.
.
همه یاد میگیرند
زندگے کنند اما یاد
نمے گیرند کِـ
زیبا زندگے کنند
زندگے کردن یک عادتھ
اما زیبا زندگے کردن
یک فضیلٺِ
💞 آرامش 💞
❤️🧡💛💚💙💜