شنیدید پول، پول میاره
خواب، خواب میاره
می خواستم بگم دقیقا
گناه، گناه میاره
اگه جلوی یه گناه واینستی، کم کم قفل گناه های دیگه هم برات باز میشه
نفست ضعیف میشه و دیگه قدرت قدیم رو برای گناه نکردن نداری!
پس از همین الان نفست رو قوی کن
حتی گناه هایی که کوچک می دونی شون رو انجام نده
از چت نکردن با نامحرم
از کنترل ذهن وقتی فکر ناجور به ذهنت میرسه
کار آسونی نیست، ولی آسون تر از ایستادن جلوی گناه های بزرگ تر و وسوسه انگیز تره
پس از همون اول مراقب روح بزرگت باش!
🔴#هوس_آنلاین👇👇
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
💞 دوستی قبل از ازدواج، آری یا خیر؟
💚 بعضیا میگن: «لازمه یه ازدواج موفق، شناخت دو طرف از همدیگهست. و لازمه این شناخت ارتباط و دوستی قبل از ازدواجه.»
💖 مشکل اصلی این افراد اینه که واقعی فکر نمیکنن؛ اما واقعیت اینه که تو این ارتباطها و دوستیها، دو طرف وجود دارد: یکی دختر و دیگری پسر؛ هر دو جوون و تو اوج احساسات؛ به ویژه طرف دختر
❤️🔥 هر دو گرایش به جنس مخالف دارند و این هم یک امر طبیعی است. در ضمن هر دو دارای غریزه جنسی هم هستند، که خود عاملی برای تشدید احساسات است.
💙 وقتی این دو با هم ارتباط برقرار میکنن قبل از این که پای «شناخت» وسط بیاد، پای عنصر دیگهای به اسم «عشق و محبت» _اونم با پایهای کاملاً احساسی_ به فضای این رابطهها باز میشه.
💓 با وجود این احساسات، به نظرتون میشه انتخاب درست و معقولی کرد⁉️🧐
#ازدواج_آسان
🔴#هوس_آنلاین👇👇
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
#داستان_تحول✨
[📝🖇]
<___از تاریکی....تا.... پاکی___>
#قسمت_پنجم
به هیچکس نمیتونستم بگم
نمیتونستم بگم چمه
چیشده
نمیتونستم درد و دل کنم
شبا از حال بد رو بالشت اشک میریختم
شاید اگر پدرم جا اینکه سر خم کنه جلو مردم دائم و تسبیح دست بگیره و اخم کنه همش
باهام خوب رفتار میکرد
شاید اگر مامانم رفیق بود بام
شاید اگر خودم میرفتم دنبال اینگه کیم
چیم
دینم چه دینیه
اصلا چرا مسلمان بودن خوب
چرا چادر خوب
هیچوقت به این راه کشونده نمیشدم
دین من تقلید بود
یعنی گفتن حجاب گفتم باشه
گفتم نماز گفتم باشه حتی با اینکه نمیخوندم
نرفتم دنبالش ببینم چه فوایدی داره
چرا حجاب خوب
چرا دین اسلام کامل ترین دین
فیلم مستهجن میدیدم ولی هیچوقت حالم خوب نبود
شاید بهتره بگم حتی لذت نمیبردم
فقط میدیدم
عادت بود
عادت و تنهایی و اجبار
فیلم های مستهجن قابلیتی دارن که باعث میشه خواه ناخواه جذب بشی
یا حتی ممکن به خودت بگی من چرا هیکلم اینجوریه؟
چطوری اونا اینجورین
ولی واقعیت رو من بهت میگم
من بعد تحولم رفتم تحقیق ک فهمیدم همه بازیگر های فیلم های پو....
همشون عمل زیبایی انجام میدن
همشون و جالب بدونید هیچکدوم لذت نمیبرن
فقط اون کار رو انجام میدن همین
هزاران عمل زیبایی انجام میدن تا بشن شبیه باربی...
و هیچوقت حالشون خوب نیست.
🔴#هوس_آنلاین👇👇
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
هدایت شده از ⛔ هوس/online ⛔
#درِگوشۍ🤫
هرچـِقَـدَم دوستت داشته باشه
🖇••
هرچـِقَـدَم دوسش داشته باشے
اون بالایی از هردوتون عـاشقتره،
به حرف اون عــاشــقِ واقعی گوش بدیم ضرر نمیکنیم...🕊
✦✧✦✧✦✧
🔴#هوس_آنلاین
✦✧
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
#داستان_تحول✨
[📝🖇]
<___از تاریکی....تا.... پاکی___>
#قسمت_ششم
جلو دوربین نقش بازیگر چیه؟
اینه نقش بازی کنه ولی باید بری از پشت دوربین ببینیشون اونوقت میفهمی که اونا فقط کارشون بد بخت کردن بقیس
هیچوقت حالشون خوب نیست
و اکثرا خود کشی میکنن بعد یه مدت
و این کارا ته نداره
جز سیاهی
تاریکی
دیگه شب و روزم شده بود دیدن فیلم مستهجن
تمام ساعات زندگیم
خانواده واکنش نشون میداد
نسبت به اینکه نت زیاد تموم میکردم
حق داشتن
بسته نت ۱۵ گیگ تو ۳ روز تموم میشد🙂
خسته شده بودم
خدا رو صدا میزدم همش
شبا از گریه رو بالشتیم خیس میشد
من دوست نداشتم برم تو چاه
ولی تلقین و عادت و وز وز های شیطون لعنتی باعث میشد اینکار رو کنم:)
ولی نه
این داستان پایانش فیلم مستهجن نبود
این گدال بازم فرو ریخت
حالا....
خود.ار.... هم بهش اضافه شده بود:)
دیگه نه فیلم میخوندم
نه رمان
فقط خود..ار.... میکردم
اولین بار نمیدونم کی بود
چرا
فک کنم یادمه کی بود
از همون اولین بار که انجامش دادم میرفتم غسل میکردم🙂
بار سومی که انجام دادم
دیدم عه
من دارم چیکار میکنم با خودم؟
با زندگیم؟
با روحم؟
از خشم زیاد و حال بد رفتم گشتم تو گوگل و ایتا و برنامه های دیگه
🔴#هوس_آنلاین👇👇
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
#داستان_تحول✨
[📝🖇]
<___از تاریکی....تا.... پاکی___>
#قسمتهفتم
چشمم خورد به پیام تو یه کانال
نوشته بود هرکاری کردی نمازتو بخون
نماز بلندت میکنه
بد ترین گناهم کردی نمازتو بخون
نماز یکی از پل های ارتباط با خداست
پل که بریزه
سقوط میکنی
همون موقع ساعت بالای گوشیمو نگاه کردم
دیدم زده ساعت ۱۶
هنوز آفتاب بود پس نمازم قضا حساب نمیشد
پاشدم دوییدم سمت سرویس
شروع کردم به وضو گرفتن
تو آینه خودمو نگاه کردم
اشکام ریخت
به خودم گفتم من با این پرونده سیاه
چطوری؟
یه صدایی از درون گفت به کارت ادامه بده وضوتو بگیر
وضو گرفتم و رفتم وایستادم به نماز خوندن
وقتی وایستادم به تکبیر گفتن
یاد وقتی افتادم که هشت سالم بود و عاشقانه نماز میخوندم
اشکام ریخت
قامت بستم
نمیتونم بگم اون نماز چه لذتی داشت
انقدر چسبید بهم
انقدر خوشمزه بود برام
وقتی سجده میرفتم حس میکردم شونه هام سنگینیش میره
بعد ها یه جا خوندم پیامبر ص فرمودن
وقتی کسی سجده میکنه گناهاش از رو سرش میریزه
راس میگفتن
من هروقت سجده میکردم حس سبکی بیشتر میشد
نمازم که تموم شد
تسبیح سجاده رو برداشتم
شروع کردم به کنار زدن دون های تسبیح و گفتن تسبیحات خانم فاطمه زهرا
گم شدم بین دونه های تسبیحم
هر دونه ای که میرفت کنار و به دنبالش دونه بعدی رو میزدم کنار اشکام میریخت
سرمو بلند کردم تابلو گوشه اتاقم
🔴#هوس_آنلاین👇👇
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
💌 کنترل ذهن از مهم ترین راهکارها برای جلوگیری از گناهه.
🔴#هوس_آنلاین👇👇
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
#داستان_تحول✨
[📝🖇]
<___از تاریکی....تا.... پاکی___>
#قسمتهشتم
نوشته بود اسلام علیک یا ابا عبدالله
شدت گریم بیشتر شد
تو دلم گفتم
امام حسین
دستامو بگیر من تو باتلاق دنیا گیر کردم😭
همینو گفتم و سرمو گذاشتم رو مهر
گریه میکردم گریه ای از جنس دلتنگی
شده بودم مثل دختر بچه ای که تو میدون مین گم شده
به خودم قول دادم نمازمو بخونم
به خودم قول دادم توبه کنم و برگردم
بلند شدم سجادمو جمع کردم
رفتم نشستم روی میز تحریرم
کشوی میز تحریر باز کردم
یه کتاب بود که خواهرم برام از شلمچه آورده بود
منم که اهل کتاب نبودم
نوشته بود ابراهیم هادی یک
به خودم گفتم ابراهیم هادی ؟
درشو باز کردم شروع کردم به خوندن...
انقدر غرق قشنگی و خالصی مرد تو قصه شده بودم که ساعت از دستم در رفته بود
صدای اذان مغرب به گوشم میخورد
کتابو گذاشتم زمین و بلند شدم:)
دوییدم برا وضو گرفتن
وضو گرفتم و وایستادم به نماز
وقتی نماز میخوندم دیدم در اتاق باز شد فهمیدم مامانمه
یهو گفت واقعا داره نماز میخونه؟
عجیب بود براشون
چون من نماز نمیخوندم اصلا
تقریبا ۸ سال نماز نمیخوندم شایدم بیشتر
نمازم که تموم شد تسبیحات حضرت فاطمه رو گفتم و بستمش و رفتم ادامه کتاب رو بخونم...
اون روز دوشنبه بود
مسجد جشن داشت و صبح که بلند شدم برم استحمام کنم
وقتی اومدم بیرون
باز هم شیطون لعنتی گولم زد
و خود.ار....کردم...
🔴#هوس_آنلاین👇👇
⛔️⛔️🚫🚫⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772