به وقت برائت 🔊🔊⏰⏰
داستانی با عنوان: من حلال زاده بودم
روزی متوکل_عباسی (لعنةاللهعلیه) در حالی که جمع کثیری از مردم در دربارش حاضر شده بودند نظرش به شخصی افتاد که وضع سایر مردم را نداشت.
از او سؤال کرد نامت چیست و از چه قبیلهای هستی؟ گفت نام من منصوره و از قبیلهی بنیمخنث هستم.
➖ متوکل عباسی پرسید بگو بدانم خلیفه بعد از رسول خدا که بود؟
گفت:
أسد الله الغالب ومظهر العجائب مولانا علی بن أبیطالب.
متوکل ناراحت شد و بهغلامان دستور داد تا او را مفصل بزنند.
در همین حال غلامی به او رساند که بگوید ابوبکر.
او هم گفت: ای امیر ابوبکر.
➖ متوکل سؤال کرد خلیفه دیگر کیست؟
گفت:
الطاعن بالرمحین والضارب بالسیفین والمصلی القبلتین أبی الحسنین أميرالمؤمنين علی بن أبيطالب.
کسی که به دو نیزه میجنگید و با دو شمشیر ضربه میزد؛ کسی که به دو قبله نماز خواند؛ پدر حسن و حسین، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب.
باز متوکل امر کرد تا او را بزنند تا این که غلامی به او رساند که بگوید عمر. او هم گفت عمر.
➖ برای سومین بار همان سوال متوکل تکرار شد و او گفت:
ابن عم الرسول وزوج البتول الذی أنزل فیه «إنما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون» مولانا مولی الثقلین علی بن أبيطالب.
پسر عموی رسول و همسر بتول است کسی که دربارهی او نازل شد «سرپرست شما خدا است و رسول خدا و کسانی که ایمان آوردند نماز را اقامه میکنند و زکات میدهند در حالی که در رکوع هستند» مولای ما مولای جن و انس علی بن ابیطالب.
بار هم متوکل دستور داداو را بزنند تا این که به او رساندند بگوی عثمان او هم گفت: عثمان.
تا این که وقتی برای چهارمین بار متوکل از او سؤال کرد خلیفهی چهارم کیست؟
گفت: یا امیر! حجاج_بن_یوسف_ثقفی.
متوکل گفت: ای مردک! این بار که نوبت علی بود چرا نام او را نبردی؟
گفت: هر بار که نام علی را بردم امر به زدن کردی این بار از تو ترسیدم و نام حجاج ظالم را بردم تا در شأن و هم ردیف همان سه نفر باشد.
باز هم متوکل دستور داد او را بزنند.
➖ متوکل از او سؤال کرد: بگو بدانم عایشه افضل بود با فاطمه؟
گفت: عایشه.
گفت: چرا؟
گفت: زیرا که خداوند فرموده:
(فضل الله المجاهدین علی القاعدین درجة) یعنی «خداوند مجاهدین را بر کسانی که در خانه نشستند یک درجه برتری داده است»
و عایشه بارها در بصره به جنگ با امیرالمؤمنین علی برخواست در حالی که فاطمه هرگز از خانه برنخواست.
باز هم متوکل دستور داد او را بزنند.
➖ متوکل گفت:
از طایفهی تو هیچکس شیعه نبوده است چگونه تو شیعهای؟
گفت: اگر امان دهی میگویم.
گفت: در امان هستی.
گفت چون من حلال زادهام و مادر و جد و اجداد من زنا نکردهاند.
متوکل بسیار غضبناک شد و چون او را امان داده بود دستور داد او را از دربار و از بغداد خارج کنند.
📚 کتاب دوبال برای پرواز (تولی و تبری)، ص۴۳ به نقل از کتاب انساب النواصب
اَللّهمَّ عجّل لولیّک الفرج 🤲😭
@chele_hozor
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استغاثه به امام زمان عج و گشوده شدن درهای آسمان
🎙تجربه گر:خانم اعظم السادات موسوی
#رمضان_مهدوی
@chele_hozor
فقط نفری یک آیه ✨💫
برای سلامتی رهبر معظم انقلاب💚
میخوایم ختم قرآن بگیریم. با همین یک آیه یک آیه ها. روی لینک زیر کلیک کن و یک یا چندتا آیه بخون 👇
https://khatmnoor.ir/khatm/2593
بعدش این پیام رو هر چقدر می تونی منتشر کنید
به ما بپیوندید👈 چله حضور
هدایت شده از چله حضور
✨ثواب عظیم صدقه دادن در شب و روز جمعه
🔸پیامبر گرامی اسلام می فرماید:
هر صدقه ای که برای مرده داده می شود، فرشته ای آن را می گیرد، در طبقی از نور میگذارد، بر لب قبر می ایستد و با صدای بلند می گوید:
ای اهل قبور، درود بر شما، بگیرید این هدیه را که بستگان تان برای شما فرستادهاند
🔸اموات منتظر خیرات هستند آنان را دریابیم
💳 شماره کارت کمک به قربانی👇
5041721045133023به نام زینب ذاکر (شماره قابل کپی هست) 💜 به نیت شادی قلب امام عصر نشر دهید... ✦ اللهم عجل لولیک الفرج ✦ 🚩 به ما بپیوندید👈 چله حضور
5.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سه نکتهی بسیار مهم در مورد شب قدر
1⃣ حتما صدقه خوبی بدهید
2⃣ حتما شب قدر بیدار باشید
3⃣ حتما حلالیت بگیرید و پاک وارد شوید
#استاد_الهی
#شب_قدر
@chele_hozor
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک آیه بیار که دستور بده شیعه بشویم!
فقط سکوت کنید🤫
@chele_hozor
19.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️لحظه ضربت خوردن امیرالمومنین (ع) در سریال امام علی
🔹️در سریال امام علی (علیه السلام) لحظه ضربت خوردن امیرالمومنین سلام الله علیه و وصایای ایشان را ببینید.
@chele_hozor
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ شب قدر، بیشترین رزق نصیب چه کسانی میشه؟
#استاد_شجاعی
@chele_hozor
صورت از عمامه هم زردتر شده بود
اصبغ بن نباته به همراه "حارث" و "سوید بن غفله" وارد منزل امام شدند. و وقتی صدای گریه و شیون را از داخل خانه شنیدند، آن ها نیز گریه کردند. امام حسن (علیه السلام) به سوی آن ها آمد و گفت: امیرالمؤمنین می گوید به خانه هایتان برگردید.
همه مردم به جز اصبغ بن نباته به خانه هایشان برگشتند. فرزندان امام زمانی که یقین کردند پدرشان آخرین ساعات زندگی را می گذراند صدای گریه و شیونشان شدت یافت. اصبغ هم سخت گریست.
امام حسن (علیه السلام) خارج شد و به او گفت: "مگر نگفتم برگردید...؟".
اصبغ در حالی که اشک می ریخت بلند شد وبا صدای حزین گفت:
ای فرزند رسول خدا، به خدا سوگند تا امیرالمؤمنین را نبینم نفسم اجازه نمی دهد و پایم تحمل نمی کند که به خانه برگردم.
امام حسن (علیه السلام) به حضور پدرش رسید و حال اصبغ را به پدر گزارش داد. امام به او اجازه ورود داد.
اصبغ حال امام را پس از ورود چنین توصیف می کند:
به حضور امیرالمؤمنین رسیدم در حالی که تکیه داده بود، سرش را با عمامه زردی بسته بودند، خون از سرش رفته بود و رنگ او زرد شده بود. نمی دانم صورتش زردتر بود یا عمامه اش؟! خودم را روی او افکندم و او را بوسیدم و گریستم.
امام او را تسلی داد و فرمود:
"ای اصبغ، گریه نکن. چون آن جایگاه والله بهشت است!".
اصبغ در حالی که اشک بر صورتش جاری بود با صدایی حزین گفت: والله می دانم که تو به سوی بهشت می روی، همانا گریه من برای از دست دادن توست
📚أمالي الشيخ الطوسي : 123
اللّهمّ عجّل لولیک الفرج 😭
@chele_hozor
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی حرف توی سینه ام هست واسه گفتن
اما نمیتونم..
شرح نمیخواد
ناله شبهای مولا در چاه گواه حرف من
تیغ ابن ملجم لعین مولا را نکشت
کوچه
کوچه
کوچه...
#شب_قدر
@chele_hozor