eitaa logo
چله حضور
1.7هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
164 فایل
این کانال جایی برای نزدیک شدن به امام مهربانی و افزایش بصیرت و انس با خداست . با انتشار مطالب با لینک کانال، دیگران را به کانال دعوت بفرمایید... و کان سعیکم مشکورا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از چله حضور
4a144571671f848da7aea703b817eb0762142952-144p.mp3
زمان: حجم: 30.55M
دستور بسیار مجرب و فوق العاده 💠 دستور ذکر استغفارى براى دست یافتن به یا : بر اساس روایت، هر کس به مدت دو ماه، هر روز ۴۰۰ مرتبه این ذکر را بگوید، خداوند یا ثروتی عظیم به او می‌بخشد یا علمی گسترده نصیبش می‌کند: 💠« أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هو الْحَیُّ الْقَیُّومُ، هُو الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ». 💠 (وسائل الشیعه، ج7، ص225) ✨ترجمه: « از خداوند، طلب آمرزش مى کنم، خدائى که معبودى جز او نیست، زنده اى ازلى و ابدى، سرپرستى بى همتا و پدید آورنده آسمان ها و زمین است. از همه ستمى که به خود کرده و جرمى که مرتکب گشته ام و اسراف و زیاده روى که بر نَفْس خویش روا داشته ام (آمرزش طلبیده) و به سوى او باز مى گردم » ؛ 💡 چگونه راحت‌تر این ذکر را بگوییم؟🧐🤨 ✅ بعد از هر نماز ۸۰ مرتبه بگو، تا در پایان روز ۴۰۰ مرتبه تکمیل شود! یا دز هنگام رانندگی، نگاه کردن تلویزیون، پیاده روی، ظرف شستن، غذا پختن و.... می تونید ذکر را بگین 🟢 این دستور اگر در کنار چله نماز استغفار، انجام شود خیلی عالی میشود! 🍃لطفا جهت تشویق سایر کاربران، تجربیات و گزارشات خودتان را از این استغفار ویژه و پربرکت جهت انتشار در این کانال به آیدی زیر ارسال فرمایید: @ya_ali_hydar_madad @chele_hozor
10.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهارشنبه های امام رضایی❤️ التماس دعا 🌹 🌺 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🌺 @chele_hozor
نائب الزیاره همه کاربران عزیز چله حضور هستم @chele_hozor
24.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(عج) کسی رو نیاز داره که بارشو برداره! 🤲اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ‌ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌ ‌ ‌اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرَج      ═══✼🍃🌹🍃✼═══ @chele_hozor ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 اینو خوندم مخم سوت کشید چه متن عالی، عجیب، ناراحت‌کننده ای. با دقت بخونید. این متن میتونه تجربه فوق العاده ارزشمندی باشه برای مجردها چند روزی‌ست که پا به ۵۰ سالگی گذاشته‌ام... و هنوز مجردم؛ چیزی که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم. نه اینکه زشت باشم یا موقعیت اجتماعی نداشته باشم، نه... فقط در جوانی، در انتخاب همسر دچار وسواس شدم. در فامیل مرا دختری می‌دانستند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار داشتم، حتی از بین فامیل، ولی ردشان کردم؛ و هنوز هم که هنوزه، بزرگ‌ترهای فامیل سرزنشم می‌کنند. اولین خواستگارم در ۱۹ سالگی، پسرعمویم بود؛ کارمند یک داروخانه، با درآمدی معمولی. خودش و خانواده‌اش به من علاقه داشتند، اما به‌نظرم بچه بود؛ فقط ۵ ماه از من بزرگ‌تر، ولی احساس می‌کردم نمی‌تواند تکیه‌گاهم باشد. همین شد که او را رد کردم... و بعدش، رابطه‌ام با خانواده عمویم هم سرد شد. در همان سال، ۶-۷ خواستگار دیگر هم داشتم. ولی من با ذهنی پر از ایده‌آل‌گرایی، همه را رد می‌کردم. می‌گفتم: نباید اشتباه خواهرم را تکرار کنم؛ او در ۱۷ سالگی ازدواج کرد، و در کمتر از ۶ سال، صاحب ۴ فرزند شد. از زندگی‌اش لذتی نبرد. من تصمیم گرفته بودم درس بخوانم، پیشرفت کنم و فقط در صورت پیدا شدنِ یک مورد واقعاً خوب، ازدواج کنم. کم‌کم معلم شدم و کارم برایم از هر چیزی مهم‌تر شد. در ۲۵ سالگی فکر می‌کردم در اوج جوانی هستم. خواستگار داشتم، اما سطح سواد و موقعیت اجتماعی آن‌ها به نظرم پایین‌تر از خودم بود؛ ردشان می‌کردم. تا قبل از ۳۰ سالگی، تقریباً هر دو ماه یک‌بار خواستگاری به خانه‌مان می‌آمد. اما از یک‌جایی به بعد، خجالت کشیدم. به مادرم گفتم: «تا وقتی کسی به دلم ننشسته و شناخت کافی از او ندارم، نگذار بیاید. مگر خانه‌مان نمایشگاه است که هر کسی بیاید و برود؟» از آن به بعد، حضور خواستگار در خانه‌مان کمرنگ شد. سنم بالا رفت و من حاضر نبودم ریسک کنم. باور داشتم بعد از ۳۰ سالگی، دیگر نباید سختی بکشم؛ زندگی باید راحت و در شأنم باشد. بزرگ‌ترها هم می‌گفتند: «هر چه بیشتر صبر کنی، خواستگاران بهتری می‌آیند.» اما حقیقت این بود که خواستگارانی که خانه و ماشین نداشتند، دیگر برایم گزینه نبودند. تحمل زندگی در خانه اجاره‌ای یا سوار اتوبوس شدن را نداشتم. اما واقعیت تلخ این بود که خواستگارها دیگر اکثراً مجرد نبودند. یا همسرشان را از دست داده بودند یا طلاق گرفته بودند. من هم حاضر نبودم با مردی که قبلاً زندگی مشترک داشته، ازدواج کنم. در ذهنم هنوز دنبال شاهزاده‌ای با اسب سفید می‌گشتم... اما زمان گذشته بود. تا اینکه ۴۰ ساله شدم. خواستگارها خیلی کم شدند؛ هر شش ماه، یکی می‌آمد. ولی تقریباً همه بچه‌دار بودند. فشار خانواده بیشتر می‌شد و من ناامیدتر. آخرین خواستگارم، پیرمرد ۶۵ ساله‌ای بود که داماد، عروس و نوه داشت! تا دو شبانه‌روز گریه کردم... تازه فهمیدم چقدر فرصت‌های خوبی را از دست داده‌ام. چرا همکار خوبم را فقط به‌خاطر چند سال تفاوت سنی رد کردم؟ در ۴۵ سالگی تصمیم گرفتم منطقی‌تر باشم. حاضر بودم با مردی ازدواج کنم که همسرش را از دست داده، اما بدون فرزند باشد. ولی انگار چنین موردی اصلاً وجود نداشت. اگر هم بود، چهره‌اش برایم دلنشین نبود. و حالا، در ۵۰ سالگی... نه حس همسر شدن برایم مانده، نه امیدی برای مادر شدن. خواهرم با نوه‌هایش بازی می‌کند و من هنوز اندر خم یک کوچه‌ام... منتظر خواستگاری که شاید هیچ‌وقت نیاید. و حسرت روزهایی را می‌خورم که هیچ‌وقت تکرار نمی‌شوند...
🌷🌷🌷بسم الله الرحمن الرحیم 🌷🌷🌷 🏴ختم دسته جمعی صلوات 📿به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام 🏴 🔹هدیه به آن حضرت و چهارده معصوم و به نیابت از شهدا، صالحین، درگذشتگان و افرادی که دینی به گردنمان دارند و به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) و برآورده شدن حوائج⚜️ 🕰مهلت خواندن: تا سه روز 🔻لینک صلوات https://EitaaBot.ir/counter/ecsxmi @chele_hozor
کربلایی حسین ستوده4_5967488695626896406.mp3
زمان: حجم: 7.58M
حال دلتنگی 🍀 یا صاحب الزمان اللهم عجل لولیک الفرج @chele_hozor