🎥 دلسوزی براندازان برای گوسفندان 🤣 ⭕️ چقدر شما آخه بی رحمین که به گوسفند 🐑هم رحم نمی‌کنید. باشه، حالا شما خودتو انقد عصبانی نکن😁 ما هم راضی نیستیم انقد عصبانی بشی😂😂😂 عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور

سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان عزیز متاسفانه از این طرح استقبال خوبی صورت نگرفت، فلذا این طرح اجرا نخواهد شد. گاهی اوقات برای اجرایی شدن یک طرح، ساعت ها با اساتید حوزه و دانشگاه بحث می شه، ولی خب، توقع داریم استقبال از طرح ها که به صورت رایگانه صورت بگیره و دوستان عزیز مبلغ باشند!

🌺🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀🌺 ❇️ پویش «هم عهدی» طریقه انجام ختم : «دعای عهد+ نماز استغاثه + صد صلوات📿» زمان چله: از ۲۸ اردیبهشت تا عید غدیر خم 🔻لینک ثبت 🔰با ثبت عدد یک (۱) یعنی شما این ختم را کامل انجام داده اید. https://EitaaBot.ir/counter/iqca5 #کانال_چله_حضور https://eitaa.com/chele_hozor

https://harfeto.timefriend.net/17177649717202 همین حالا به لینک بالا برو و حرف دلت رو به صورت ناشناس برای ادمین کانال و گروه چله حضور ارسال کن همچنین پبشنهادات، نظرات و انتقادات خود نسبت به پیام های ارسالی می تونید بیان کنید

روز «سی و سوم» پویش هم عهدی✅ به نیت سلامتی و فرج امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باذن الله و باذن رسول الله (ص) و باذن مولانا امیرالمومنین (ع) و باذن فاطمه الزهرا (س) و باذن الحسن و الحسین سیدی الشباب اهل الجنه قرائت زيباي دعاي عهد با صداي آقاي سید ولید المزیدی نماز استغاثه به امام زمان علیه السلام +💯 صلوات روزانه را فراموش نفرمایید #گروه_چله_حضور https://eitaa.com/joinchat/3052208800C66fcc9cfd4 #کانال_چله_حضور https://eitaa.com/chele_hozor

✅ رهبر انقلاب در دیدار مدال‌آوران علمی: انتخابات بسیار مهم است. 💯 تلاش کنید مشارکت افزایش یابد. 📍 برای انتخاب خوب ببینید چه کسی توانایی کار در جهت ملاک‌های انقلاب را دارد. عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور

زاکانی بین دو نیمه رفته تو رختکن با مشاورهاش مشورت کنه...😂 عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور

🔴 پزشکیان؛ نمیتوانیم، نمی‌شود، امکان‌پذیر نیست دکتر زاکانی:👆😁👌 عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور

♨️ چه خوابی برامون دیدن... برنامه یک شبه نوشته نمی شه #انتخابات۱۴۰۳ عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور

مرحوم حاج سیدمحمد کسایی بدون واسطه، از مرحوم آقا سیدکریم پینه دوز نقل می کند: «یکی از روزهای سرد زمستان بود. چندین سانتی‌متر برف روی زمین نشسته بود و کار و کاسبی به شدت کساد شده بود. آن روز از صبح تا غروب خبری از مشتری نبود؛ اما آقا سیدکریم پینه دوز به امید روزی حلال تا پاسی از شب در مغازه بسیار کوچکش به انتظار می نشیند. کم کم ساعت از دوازده شب هم می گذرد. و ایشان دلش نمی آید دست خالی به خانه اش برود. بچه ها تا این ساعت شب با شکم‌های گرسنه خوابشان برده بود و خدا را خوش نمی آمد تا آنها صدای باز شدن در را بشنوند و با خوشحالی بیدار شوند، ولی دستهای آقا سیدکریم را خالی ببینند. آقا سیدکریم مومنی بسیار ساده و بی آلایش بود؛ اما به اندازه همه ظرفیتش، خودش را به خدای سبحان تسلیم کرده بود؛ وظیفه اش را شناخته بود و بی هیچ کم و کاستی به وظایفش عمل می کرد او یاد گرفته بود که باید در هر شرایطی با خدا یکرنگ و یکدل باشد و لحظه به لحظه مراقب بود تا بر طبق معارف و آموزه های اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در هر شرایطی آن گونه باشد که خدا می خواهد. آقا سیدکریم مغازه اش را می بندد و به سوی خانه اش می رود. سر کوچه، میان برفها و در تاریکی شب می ایستد تا صبح فرا رسد و سپس در را به صدا درآورد. ایشان در آن حال مشغول ذکر و یاد خدا می شود که یکباره صدایی می شنود: « آقا سیدکریم! آقا سیدکریم!» آقایی جلیل القدر در مقابلش همراه با چندین نان تازه و داغ ایستاده بود. بگیر آقا سیدکریم! ایشان نانها را می گیرد در حالی که داغی نانها را در آن سرما و برف و یخبندان به حوبی احساس می کند، سرش را که بالا می آورد دیگر آن آقای بزرگوار را در مقابلش نمی بیند. آقا سیدکریم با خوشحالی به خانه می رود و سر سفره با بچه ها می نشینند لای نانها را که باز می کنند مقداری حلوای داغ و تازه هم به چشم می خورد که عطر و بوی روح افزا و جان بخشی داشت. خانواده ایشان نان و حلوای باقی مانده را در لای سفره گذاشتند. صبح وقتی بسوی سفره می روند؛ با صحنه ای بسیار عجیب روبرو می شوند، دوباره به همان اندازه نان و حلوایی که دیشب خورده بودند، در سفره بود؛ انگار که دیشب به آن نزده اند ! بچه سیدها دوباره مشغول خوردن نان و حلوا می شوند و به مقتضای سن و سالشان متوجه نمی شوند چه اتفاقی افتاده است. آقا سیدکریم به خانمش گوشزد می کند که مواظب باشد کسی از این ماجرا بویی نبرد. او می گفت: نفعشان فقط به این است که هیچ کس از این امر باخبر نشود! پس از یک هفته، یکی از خانمهای همسایه که به عطر و بویی که گاه در فضای خانه آقا سیدکریم می پیچید مشکوک شده بود. عاقبت موفق می شود که خانم آقا سید عبدالکریم را به حرف بکشد و کمی از آن نان و حلوا را برای شفای مریض درخواست کند. هر دو خانم به سراغ سفره رفته و آنرا باز می کنند، اما دیگر هیچ اثری از آن نان و حلوای تازه باقی نمانده بود! آقا سیدکریم پینه دوز خودش به مرحوم آقای حاج سید محمد کسایی تأکید کرده بود که آن نان و حلوای داغ و تازه به دست حضرت بقیة الله الاعظم حجت ابن الحسن العسکری (عج) به من مرحمت شد و اگر خانواده ما توانسته بود جلوی زبانش را بگیرد و رازداری کند، آن نان و حلوای تازه تا آخر عمر برای ما باقی می ماند!» ✍️منبع:باشگاه خبرنگاران عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور

ملاک حب و بغض حاج آقا کاشانی عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور

سخت تربن ساعت مهدی توکلی عضو شوید ⬅️#گروه_چله_حضور عضو شوید⬅️#کانال_چله_حضور