این جور پست ها را برای لذت بردن وکلای ارجمند از سیستم قضایی سایر کشورها میذارم - بگردید نمونه هاشون زیاده. سال 2010 دادگاه مونیخ حکم صادر میکنه که یه پرستار بدبختی به اسم (Manfred Genditzk) که کارش مراقبت از یه پیرزن 87 ساله ثروتمند تو شهر ( Rottach-Egern) بوده در اکتبر سال 2008 اول زده تو سر پیرزنه بعد تو وان خونه خفه اش کرده خلاصه بدبخت را به اتهام قتل گرفتند و محاکمه کردند و محکوم به حبس ابد کردند بعد از 13 سال تو زندان بودن بالاخره سال 2023 وکلاش تونستند ثابت کنند که بدبخت اصلا قاتل نبوده و اگر قرار بود یارو را بکشه هزار تا راه بهتر داشته و ... بالاخره حکم برائتش که صادر شد. بعد از آزاد شدن تو سیستم قضایی آلمان بهش گفتند قبول که بیگناه بودی اما طبق قانون بابت هر روز که اشتباهی زندان بودی میتونیم فقط 75 یورو بهت بدیم. بدبخت گفت آقا یکی دو روز اشتباهی زندان نبودم که 13 سال بودم الآن دیگه علاوه بر شغل تمام زندگیم از دست رفته خودم 67 سالمه نه بیمه دارم نه بازنشستگی نه شغل چی چی را را روز 75 یورو میدیم؟ تو سیستم قضایی آلمان یهش گفتند آقا نگفتیم روزی 75 یورو میدیم که! اونم نمیدیم چون در حقیقت بابت اسکان رایگان و غذایی مجانی زندان که تو این 13 سال خوردی باید سرجمع 1000000 یورو به ما بدی!!!
حالا 13 سال (Manfred Genditzk) که چیزی نیست یه نفر به اسم (Richard Horton) تو آمریکا به جرم سرقت مسلحانه به 23 سال حبس محکوم شده بود سال 2022 بعد از 16 سال حبس الکی ثابت شد بی گناه بوده و آزاد شد. و اما زندان های اسد...
Class2
سئوالات وارده (1)
بحث خانم (V. Spike Peterson) اصلا این نیست آخه. باید اول فصل 2 (Theory matters) بعد فصل 5 (The virtual economy) کتابش را بخونید. خودش (mindset of neoliberalism) و (binary logic) گفته نه (binary mindset) اما در حقیقت تمام مبحث نظریش (binary) هست و (binary) را هم به دو معنا استفاده کرده.
این کتابش هست:
هدایت شده از IPE
ACriticalRewritingofGlobalPoliticalEconomy2003(DrPirouz).pdf
حجم:
1.29M
📖 Peterson, V. Spike. A Critical Rewriting of Global Political Economy: Integrating Reproductive, Productive and Virtual Economies. New York: Routledge, 2003.
Class2
سئوال وارده (2)
نه! (Cost-push) بحث شده در کتاب (Raymond C. Miller) در واقع چون مربوط به غرب هست بیشتر ( Wage-push) هست اما این امر در مورد همۀ سایر عوامل تولید هم میتواند اتفاق بیافتد.
معنی (Cost-push inflation) در اون حالت این هست که وقتی اگر دستمزدها (مثلا با چانه زنی سندیکاهای کارگری یا از طریق تعیین کف بالاتر برای حداقل دستمزدها توسط دولت) در کشوری افزایش پیدا کند، در کوتاه مدت هزینۀ تولید تقریبا همه چیز در آن کشور بالا رفته و نتیجتا سطح عمومی قیمت ها (= تورم) هم بالا میرود ( چون در کوتاه مدت که امکان جایگزین کردن نیروی کار با ماشین / ربات و ... نیست) برای همین بهش (wage-push inflation) هم میگن.
اما اگر دستمزدها تغییر نکند ولی فرضا قیمت حامل های انرژی (نفت/ گاز ...) یا مواد اولیه بالا برود هم باز (Cost-push inflation) دارید.
به هر حال نه (Cost-push inflation) ربطی به کیفیت اولید ندارد. وقتی دستمزد کارگر یا سم یا کود یا حمل و نقل گرانتر شده باشد قیمت تمام شدۀ همان محصولات کشاورزی با همان کیفیت سال قبل هم امسال بیشتر میشود.
Class2
سئوال وارده 3
تورم یا ( inflation) که هر سال مفصل داریم همزمان با تورم، رکود یا (stagnation) هم مثلا دوره روحانی داشتیم (بیشتر وقتها رشد کم داریم نه رشد صفر یا منفی) اما بیکاری همیشه داریم. لذا ممکنه یکی دوست داشته باشه بگه رکود تورمی یا (stagflation) داریم.
اما این که با ( tax cuts) یا (deregulation) بشه مشکل را حل کرد نه نمیشه. وقتی علت رکود شما قطع برق صنایع هست با کاهش مالیات شاید در خیلی بلند مدت بتونید کاری کنید که صنایع برن خودشون ژنراتور یا فتوسل بخرند برق تولید کنید اما امسال بهتره یه فکری برای برقشون بکنید.
Class2
سئوالات وارده 4
معنی استراتژی تو کتاب (Raymond C. Miller) استراتژی برای یه شخص یا یه شرکت برای خلاص شدن از شر (uncertain future movements in prices) هست . شرح مثالی که تو کتاب (Raymond C. Miller) اومده هم این هست که فرضا یه تولید کننده آمریکایی (که همۀ حساب و کتابها و هزینه هاش به دلار هست) وقتی یک قرارداد یا ال سی غیرقابل فسخی داره که قراره به موجب اون در ازای صادرات مقدار مشخصی از محصولات سال بعدش مثلا یک میلیون یورو بگیره اما نمیدونه وقتی این پول رسید نرخ مبادلۀ اون موقع دلار با یورو به نفعش میشه یا به ضررش و دنبال ماجراجویی و (speculation) تو بازار ارز هم نیست و میخواد فقط تولیدش را بکنه و سودش را ببره خب باید چیکار کنه؟
یکی از استرانژی های موجود تو آمریکا برای این تولید کننده آمریکایی (Hedging) هست یعنی همزمان با اون قرارداد یا ال سی غیرقابل فسخ صادراتش میره مثلا با یه بانک یه قرارداد غیر قابل فسخ دیگه برای فروش یک میلیون یورو در سال آینده و گرفتن معادل دلاری به یه نرخ نزدیک به نرخ امروز میبنده. بله اگر یورو سال بعد خیلی گرون شد تولید کننده نسبت به آنچه میتوانستت سود کنه کمتر سود میکنه اما خب ریسک نوسان دلار را نمیخواست. معنی (Hedging) هم
an investment that is selected to reduce the potential for loss in other investments
هست دیگه. فرض کنید شما یه تولید کنندۀ رب هستید اگر بازاری وجود داشته باشه که شما بتونید توش بدون کلک و کلاهبرداری و با قیمت قابل قبول هر قدر لازم هست گوجه برای تحویل در فروردین 1405 بخرید دیگه مشکل ریسک نوسان قیمت کوجه براتون حذف و به اون بازار منتقل شده دیگه لذا حالا میتونید با خیال راحت با هر خریداری برای تحویل تو اردیبهشت 1405 قرارداد فروش رب ببندید.