eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
716 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت269 بعد از خوردن شام. با صدای پیامک گوشی‌ام از روی کانتر برش داشتم و
🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 سرم را به بازوی مادر تکیه دادم و ادامه دادم: – روزای اول نامزدیم با آرش از دست کیارش خیلی حرص خوردم. همش دعا می‌کردم، مهربونتر بشه. درست موقعی که کم‌کم داشت خوب میشد. این اتفاق افتاد. حالا اوضاع خیلی بدتر شده. کاش خوش اخلاق نمیشد ولی زنده بود.مادر که در سکوت به حرفهایم گوش می‌کرد سرش را خم کرد و جدی گفت: – فکرت خیلی به هم ریخته، باید مرتبش کنی. زیادی از چیزهای اضافی پرش کردی. باید خونه تکونی کنی و اضافه‌ها رو بریزی دور. اینجوری اونقدر پر میشه که آسیب می‌بینی. –راست میگید. اصلا نمیدونم چرا اینجوری شدم. شاید چون نمیخوام پا روی دلم بزارم دارم آسمون ریسمون می‌بافم. مادر اشاره‌ایی به سرم کرد و گفت: –همه چی به اینجا بستگی داره...پا روی دل گذاشتن یه اصطلاحه...دل یه تیکه گوشته که واسه تصفیه ی خون توی قفسه ی سینه می تپه، همه چی توی ذهنته، بایدبافکرت کناربیای. توی یه کتابی خوندم، "فکرچیزیست که هرروز متولد می شود." هرچقدر به چیزی فکرکنی به همون اندازه داخلش فرومیری وبیرون امدن ازش برات سخت تره. کاش و اگر و اما مشکلی رو حل نمیکنه. –آخه گاهی نمیشه، آدم می دونه نبایدفکرکنه، مشکل اینجاست که فکراز آدم اجازه نمی گیره، خودش وارد مغزت میشه. –چون در مغزت رو دروازه کردی. –مامان من هر روزم با فکر این که زندگیم چی میشه از خواب پامیشم. اونوقت شما میگید در مغزم رو ببندم. –ببین راحیل زندگی تو راهش مثل روز روشنه. اگه میخوای رشد کنی با آرش ازدواج کن، ولی اگه میخوای به آرامش برسی فراموشش کن. –آخه رشد به چه قیمتی؟ –گرونه راحیل. به خصوص برای تو قیمتش خیلی بالاست. برای به دست آوردنش شاید خیلی چیزارو باید از دست بدی. ممکنم هست نیمه‌ی راه کم بیاری و این خیلی بدتره. پس اول باید خودت رو بشناسی... باامدن اسرا حرف مادر نصفه ماند. اسرا باموهای بهم ریخته کنارمادر نشست و روبه من گفت: –جلستون تموم نشد؟ یه ساعته منتظرم بیای بیرون، بامامان کاردارم.–وا! تو که خواستی بخوابی.–می خواستم بخوابم ولی مگه فکروخیال دانشگاه میزاره. مادر گفت: –هنوز تصمیم نگرفتی میخوای بری یا می‌خوای یه سال دیگه درس بخونی؟ شب بخیر گفتم و از اتاق بیرون آمدم. روی تختم درازکشیدم و به حرفهای مادر فکر کردم. مادر درست میگفت، اول باید خودم را بشناسم. نگاهی به گوشی‌ام انداختم. آرش پیام داده بود: –بیداری بهت زنگ بزنم؟جواب ندادم. دوباره نوشت: –چرا می خونی جواب نمیدی؟ راحیل دلم تنگ شده می خوام صدات روبشنوم. نمی خواستم جواب بدهم، ولی این حرفش عصبانیم کرد و نوشتم: –بعد چهار روز بالاخره دلت تنگ شد؟ –راحیل باورکن گرفتاربودم، مژگان حالش یه کم بد بود. مدام باید با مامان به بچه سر میزدیم. اخه هنوز مرخصش نکردن. مامانم واسه همین تو این مدت اذیت شد و حالش خوب نیست. همش تو رفت و آمدیم. –مژگان چشه؟–دکتر میگه افسردس. ‌‌برای پس فردا هم که مراسمه دست تنهام، باید همه چی روهماهنگ کنم، باورکن وقت آزادم فقط همون صبح هاست که بهت پیام میدم. دلم برایش سوخت، شاید او هم حق داشت. دلم نیامد بد اخلاقی کنم شاید این روزها دیگر هیچ وقت تکرار نشود. برایش نوشتم: –میشه فردا زنگ بزنی الان دیگه دیروقته. –باشه...راحیل این روزا خیلی بهم سخت می گذره تنها چیزی که بهم انرژی میده یاد توئه. صبحها که بهت پیام میدم برای تمام روز انرژی می گیرم. راستی واسه مراسم ازصبح میام دنبالت بیای خونمون. –نه آرش، آدرس مسجد رو بده خودم با سعیده میام. اعصاب خونتون امدن رو ندارم. –مگه مامانت اینا نمی‌خوان بیان. –فکرنمی کنم.–عه! چرا؟–حالا بعدا بهت می گم. دیگر پیامی نفرستاد. فقط چند دقیقه بعد آدرس مسجد را برایم فرستاد. بعد هم نوشت برای دیدنت لحظه شماری می‌کنم. نخواستم حال مادر آرش را یا بچه را بپرسم، یه جورهایی از دست مادر آرش هم دلخور بودم. برای رسیدن به خواسته‌اش خواسته‌ی پسرش را ندید می‌گرفت. روزمراسم قرارشد با سعیده به مسجد برویم و مثل مهمان‌های غریبه یک ساعتی بنشینیم و برگردیم. وقتی رسیدیم مسجد با مادرآرش روبوسی کردم. خیلی سر سنگین برخورد کرد. مژگان کمی آن طرفتر با خواهرش در حال پچ پچ بودند. همین که خواستم بروم با مژگان هم روبوسی کنم مادر بابک غافلگیرم کرد و محکم بغلم کرد و احوالم راپرسید. مرا به زور پیش خودش نشاند و شروع کرد به حرف زدن. سعیده هم امدکنارم نشست. چنددقیقه ایی نگذشته بودکه سعیده کنار گوشم گفت، جاریت بدنگاهت می کنه ها...بلندشدم رفتم بامژگان هم روبوسی کردم وقدم نورسیده را تبریک گفتم. خیلی سرد جواب داد. همان لحظه فاطمه هم از راه رسید. ازدیدنش خوشحال شدم. حالش را پرسیدم. با خوشحالی گفت: –راحیل حالم خیلی بهتر شده. مامان هر روز اون دکتر رو دعا میکنه. دیگه راحت تر کارام رو انجام میدم.–خدارو شکر فاطمه. اینبار فاطمه چادرنداشت یک مانتوی بلند پوشیده بود با شالی که خیلی خوب روی سرش بسته بود.
👈 خساست کلامی ! 🔹بعضی آدمها خسیسند... خساست انواع مختلف دارد... یک نوع خساست هم هست به اسم خساست کلامی.... 🔸طرف اشتباه میکند، دست و دلش می لرزد بگوید "ببخشيد"... 🔹یکی را دوست دارد، انگار جانش را میگیرند بخواهد بگوید "دوستت دارم". کاری برایش میکنی انگار از بند دلش کنده می شود بگوید " ممنون" و ... 🔸حرفهای خوب مالیات ندارند... اما گاهی نگفتنشان هزینه های هنگفتی به اطرافیانمان تحمیل میکند ...
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️خانمی بچه‌شو آورده مسجد. بچه گریه‌اش گرفته مجلسِ حاج‌آقا را ریخته به هم... واکنش حاج‌آقا را ببینید چه میگه به خانوم قابل توجه امام جماعت ها و هیئت امنای مساجد و خادمین مساجد و مسئولین فرهنگی مساجد
💢 هر سخن جایی و هر نقطه مکانی 💠 بعضی موقع فرزند نوجوانتون خیلی ناراحته، مشکلی پیش اومده یا خودش رو برای انجام کار دیگه ای آماده کرده. در این شرایط موقع گفتگو و برخورد با نوجوان نیست. باید اجازه بدین فرزندتون یه کم شرایطش بهتر بشه یا وقت اضافه بیشتری داشته باشه. به قول معروف، هر سخن جایی داره و هر نقطه مکانی! 🔹https://www.ninisite.com/article/17050 📎 📎 📎
💢 احترام،دروازه گفتگو با نوجوان 💠 اگه می خواین در نظر فرزندتون یه فرد حامی و قابل احترام باشین که ازتون رضایت داره، پس بهتره توی جمع بیشتر بهش احترام بذارین. اگه قراره تصمیمی بگیرین، توی جمع ازش نظر بخواین. این روش رو امتحان کنین، قطعاً نتیجه خوبی می گیرین و راه گفتگو با نوجوانتون براتون باز می شه. 🔹https://www.ninisite.com/article/17050 📎 📎 📎
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ  آغاز کنیم:   📖حدیث امروز: 🌷امام رضا (عليه‌السلام) "بالاترین درجه عقل بعد از ایمان به خداوند مهرورزی و خیرخواهی برای مردم است. 📗عیون اخبار الرضا(علیه السلام) -ج۲-ص۳۵ 🪧تقویم امروز: 📌 شنبه ☀️ ۶ مرداد ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۲۱ محرم ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 27 جولای 2024 میلادی 🔖مناسبتی امروز: ⚙روز کارآفرینی و آموزش ها ی فنی و حرفه ای 📜روز بزرگداشت ابوالفضل بیهقی 💠 ۲۹ روز تا حسینی اللهم ارزقنا زیارة الکربلا و شفاعة الحسین (ع)
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱‌ (علیه‌السلام) روزِ من... با نام تو شروع می‌شود. مولای من … السَّلامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللّٰهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ، سلام بر مهدی که خدای عزّوجل امّت‌ها را به وجود او وعده داد
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام بر محبوب ما حسین که خود غریب بود اما ما را صاحب وطنی به اسم کربلا کرد...💔♥️
ارزش حجاب 🍃امام خمینی (ره) درباره ارزش می فرماید: حجاب اسلامی یعنی حجاب وقار، حجاب شخصیت، ساخته من فقیه نیست; این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما می توانیم از آن حدود (محدوده) خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند. بنابراین، حجاب، پاسخی است به ندای فطرت، نشانِ تمدن و فرهنگ اسلامی است، فزونی بخش حرمت زنان و مایه سلامت جسم و آرامش روان جامعه است و رعایت پوشش اسلامی در قالب دو اصل (پوشیدگی) و (سادگی)، آثار و نتایج مهمی از لحاظ فردی و اجتماعی در بر دارد. در مخزن شرف، گهری جز حجاب نیست شمشیر دیده را سپری جز حجاب نیست 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
19.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک منطق بسیار عالی برای پوشش و حجاب 🔹علی زکریائی کارشناس تبلیغات فرهنگی با یک خانم بد حجاب یک صحبت کوتاهی می‌کنه و او را عقلاً مجاب به پوشش و حجاب می کنه👌😉 بسیار عااااااااالی 👍👍 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛