eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
713 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تصاویری جدید از حرم مطهر سیدالشهداء در آستانه‌ی (صلی الله علیه وآله)
💢 عواقب کوتاهی در دین امام علی علیه‌السلام: 🍃 لَا يَتْرُكُ النَّاسُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ دِينِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْيَاهُمْ، إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْهُ. 🍃 مردم براى اصلاح دنيا چيزى از دين را ترك نمى‌گويند، جز آن كه خدا آنان را به چيزى زيانبارتر دچار خواهد ساخت. 📚 نهج البلاغه، حکمت۱۰۶. 📎 📎 📎
😕 دوستم با پسری رابطه مجازی دارد 👨🏻‌🏫 اگر دانش خود را در این زمینه افزایش بدهید و برای تبدیل‌شدن به مهارت، تمرین و ممارست داشته باشید، هم خودتان و هم دوستتان سود خواهید برد. شما و دوستتان باید برای خودتان مشخص کنید از این دوستی چه به دست آورده‌اید و با تمام شدن این دوستی چه چیزی را از دست می‌دهید. پاسخ به این سؤال اولین گام برای کمک به حل مسئله‌ی شماست. جهت مشاهده کامل سؤال و جواب به لینک زیر مراجعه فرمایید👇 🌐 http://btid.org/node/307526 📎 📎
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
#مردے‌در‌آئینہ 💙 #قسمت‌بیست‌وهشتم #رمان‌معرفتے :) #قلم‌شہید‌سید‌طاها‌ایمانے 🌱 شجاعت یا حماقت؟! چند
💙 :) 🌱 گاهے هرگز رفتم اتاق پشت شيشہ ... قبل از اينڪہ فيلم رو پاڪ ڪنم تصميم گرفتم حداقل يہ بار اون رو از خارج ماجرا ببينم... فيلم رو پخش ڪردم ... اين بار با دقت بيشتر روے حالت و حرف هاش ... بعد از پاڪ شدنش ديگہ چنين فرصتے پيش نمےاومد ... محو فيلم بودم ڪہ اوبران از در وارد شد ... - چے مےبينے؟ ... - فيلم ضبط شده حرف هاے آقاے بولتر ... صندلے رو از گوشہ اتاق برداشت و نشست ڪنارم ... - راستے گوشے مقتول ... شارژ شده و پسوردش رو هم برداشتن ... چيز خاصے توش نبود ... يہ سرے فايل صوتے ... چند تا عڪس با رفقاش ... همون هايے ڪہ دیروز باهاشون حرف زده بودیم * ... بازم آوردم خودتم اگہ خواستي يہ نگاه بهش بندازے ... گوشے رو گرفتم و دڪمہ ادامہ پخش فیلم رو زدم ... اوبران تمام مدت ساڪت بود و دقيق نگاه مےڪرد ... تا زمانے ڪہ فيلم بہ آخرش رسيد ... - اين چرا اينقدر جا خورد؟ ... هر چند چهره اش تقريبا توے نقطہ ڪور دوربين قرار گرفتہ و واضح نيست اما ڪامل معلومہ از شنيدن اسم ساندرز بهم ريخت ... - تصور ڪن معاون يہ دبيرستانے و با گروه مواد فروش حرفه اے طرف ... جاے اون باشے نمےترسے؟ ... از جا بلند شد و صندلے رو برگردوند سر جاے اولش ... - چرا مےترسم ... اما زمانے ڪہ نفهمن من لو شون دادم و مدرڪے در ڪار نباشہ ... براے چے بايد بترسہ؟ ... اینجا ڪہ دایره مواد نیست ... تو هم ڪہ ازش نخواستہ بودے بياد توے دادگاه بايستہ و عليہ شون شهادت بده ... سوال خوبے بود ... سوالے ڪہ اساس تنها نظرياتم رو براے رسيدن بہ جواب و پيدا ڪردن قاتل زير سوال برد ... هيچ مدرڪ و سرنخے نبود ... اگر اين افڪار و استدلال ها هم، پوچ و اشتباه از آب در مےاومد ... پس چطور مےتونستم راهے براے نزدیڪ شدن و پیدا ڪردن قاتل، پيدا ڪنم؟ ... اون گنگ ها و اون دختر رو از ڪجا پيدا مےڪردم؟ ... اگر اون هم هيچ چيزے نديده بود و هيچ شاهدے پيدا نمےشد چے؟ ... دوربين هاے امنيتي بيمارستان ثابت ڪرده بود دنيل ساندرز در زمان وقوع قتل توے بيمارستان بوده ... و هيچ جور نمےتونستہ خودش رو توے اون فاصلہ زمانے بہ صحنہ جرم برسونہ و برگرده ... و هیچ فردے هم غیر از ڪارڪنان بیمارستان، بعد از قتل با اون در تماس نبوده ... شب قبل هم، دوربين ها رفتن ڪريس رو بہ بيمارستان ضبط ڪرده بودن ... ساندرز حتے اگر در فروش مواد دخالت داشت يا حتے دستور مرگ ڪريس رو صادر ڪرده بوده ... هيچ ارتباط يا فرد مشڪوڪے توے اون فيلم ها نبود ... و جا موندن موبایل هم بے شڪ اشتباه خود ڪریس ... فقط مےموند جان پروياس، مدير دبيرستان ... و اگر اونجا هم بےنتيجہ مےموند اون وقت دیگہ ... بہ صفحه مانيتور نگاه مےڪردم و تمام اين افڪار بےوقفہ از بين سلول هاے مغزم عبور مےڪرد ... دستم براے پاڪ ڪردن فايل ... سمت دڪمہ تاييد مےرفت و برمےگشت ... و همہ چيز بےجواب بود ... حالا ديگہ ڪم ڪم ... احساس خستگے، آشفتگے و سرگردانے ... با ڪوهے از عجز و ناتوانے بہ سراغم اومده بود ... حس تلخے ڪہ هميشہ در پس قتل هاے بے جواب بهم حمله مےڪرد ... پرونده هايے ڪہ در نهايت ... قاتل پيدا نمےشد ... گاهے ماه ها ... سال ها ... و گاهے هرگز ... * صحبت با این افراد به علت طولانی شدن و بی فایده بودن در روند داستان، مطرح نشد. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
#مردے‌در‌آئینہ 💙 #قسمت‌بیست‌ونهم #رمان‌معرفتے :) #قلم‌شہید‌سید‌طاها‌ایمانے 🌱 گاهے هرگز رفتم اتا
💙 :) 🌱 فایل شماره 1 فايل رو پاڪ ڪردم ... و گوشے ڪريس رو برداشتم ... حق با اوبران بود ... هيچ چيزے يا سرنخے توش نبود ... و اون شماره هاے اعتبارے هم ڪہ چند بار باهاش تماس گرفتہ بودن ... عين قبل، همہ شون خاموش بود ... تماس هاے پشت سر هم ... هرچند، مشخص بود بہ هيچ ڪدوم شون جواب نداده ... نہ حداقل با تلفن خودش ... گوشے رو گذاشتم روے ميز ... و چند لحظہ بهش خيره شدم ... اما حسے آرامم نمےگذاشت ... دوباره برش داشتم و براے بار دوم، دقيق تر همہ اش رو زير و رو ڪردم ... باز هم هيچے نبود ... قبل از اينڪہ قطعا گوشے رو براے بايگانے پرونده بفرستم ... تصميم گرفتم فايل هاے صوتے رو باز ڪنم ... هدست رو از سيستم جدا ڪردم و وصل ڪردم بهش ... و اولين فايل رو اجرا ڪردم ... صداے عجيبے ... فضاے بين گوشے هاے هدست رو پر ڪرد ... انگار زمان متوقف شده بود ... همہ چيز از حرڪت ايستاد ... همہ چيز ... حتے شماره نفس هاے من ... ضربان قلبم هر لحظہ تندتر مےشد ... با سرعتے ڪہ انگار ... داشت با فشار سختے دنده هام رو مےشڪست و از ميان سينہ‌ام خارج مےشد ... حس مےڪردم از اون زمان و مڪان ڪنده شدم ... اون اداره ... اتاق ... ديوارها ... و هيچ چيز وجود نداشت ... اوبران ڪہ بہ اتاق برگشت ... صورتم خيس از اشڪ بود و بہ سختي نفس مےڪشيدم ... و من ... مفهوم هيچ يڪ از اون ڪلمات رو نمےفهميدم ... با وحشت بہ سمتم دويد و گوشے رو از روے گوشم برداشت ... دڪمہ هاے بالاے پيراهنم رو باز ڪرد و چند ضربہ بہ شونہ ام ... پشت سر هم مےگفت ... - نفس بڪش ... نفس بڪش ... اما قدرتے براے اين ڪار نداشتم ... سريع زير بغلم رو گرفت و برد توے دستشويے ... چند بار پشت سر هم آب سرد بہ صورتم پاشيد ... بالاخره نفس عميقے از ميان سينہ‌ام بلند شد ... مثل آدمے ڪہ در حال خفہ شدن ... بار سنگينے از روے وجودش برداشتہ باشن ... نفس هاے عميق و سرفہ هاے پے در پے ... لويد با وحشت بهم نگاه مےڪرد ... - حالت خوبہ توماس؟ ... خوبے؟ ... دستم رو خيس ڪردم و ڪشيدم دور گلوم ... نفس هام آرام تر شده بود ... با سر جواب سوالش رو تاييد ڪردم ... نفس مےڪشيدم ... اما حالتے ڪہ در درونم بود ... عجيب تر از چيزے بود ڪہ قابل تصور باشہ . 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستانی زیبا از توکل در زندگی... 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🖋 ارزاق غیبی، رهاورد تشکیل خانواده همه ما دوست داریم به دستور خدا عمل کرده و فردی با تقوا بوده و حق پرهیزکاری، در پیشگاه او را بجای آوریم. هرکه تقوای الهی را رعایت کند، خداوند هم در مقابل، او را از فوائد زیادی همچون تعلیم الهی، شناخت حق و باطل، آسانی و گشایش در کارهایش بهره‌مند می‌کند. یکی از نشانه‌های انسان پرهیزکار این است که به امور غیبی و خارج از عالم شهود و ماده اعتقاد و ایمان دارد. اساساً یکی از مهمترین تفاوت‌های انسان خداباور از انسان غیرخداباور، در پذیرش و عدم پذیرش امور خارج از حواس ظاهری و مادی است. 📎 📎
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 غیبت و انواع آن نکته ها از گفته ها 🎙استاد فاطمی نیا 📎
17.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 چگونه رفتار کنیم تا فرزندان با اماکن مذهبی مانوس بشوند؟ 🎙 استاد مهدی وحیدی 📎 📎
27.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سه‌ اصل‌ مهم‌ برای‌ استحکام‌ خانواده 🎙 استاد تراشیون 📎 📎
📝 سیره‌ی پیامبر اکرم صلوات الله علیه در سخن گفتن کیفیت و نوع سخن گفتن با دیگران، نشانه‌ی میزان خردمندی و حدّ و حدود شعور و ادب انسان است؛ در این نوشتار، با مراجعه به منابع اسلامی اشارتی به سیره‌ی حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در مورد سخن گفتن داریم، تا در این موضوع که مورد ابتلای همگان است بتوانیم به آن حضرت اقتدا کنیم. کلام مفید و مربوط بسیاری از سخنان که بر زبان جاری می‌شود، کم فایده و بیهوده است، سزاوار است که انسان خود ساخته، بر زبان و گفتار خود، کنترل و مراقبت داشته باشد. پیامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) زبان خویش را نگه می‌داشت و سخن نمی‌گفت، مگر در اموری که به آن حضرت مربوط باشد، یا سودمند باشد، وقتی هم سخنی می‌فرمود، الفت‌بخش و وحدت آفرین بود، نه عامل تفرقه و موجبات بددلی و کدورت افراد، نسبت به یکدیگر را فراهم آورد. 📎 📎