"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
🪧تقویم امروز:
📌 دوشنبه
☀️ ۲۱ آبان ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۹ جمادیالاولی ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 11 نوامبر 2024 میلادی
📖حدیث امروز:
✳️ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :
چه خوب است که مرد گاهی خلوت کند و گناهان خود را به یاد آرد و از خدا آمرزش خواهد.
📙 نهج الفصاحه ، حدیث۱۳۹۹
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
سلام امام زمانم✋🌸
این تار ناپیداے محبت را تو از آستان معطرت به قلبم کشیدهاے ...
تو بیآنکه ببینمت، اینگونه مرا بیقرار چهرهے دلربایت کردهاے ...
تو بیآنکه لایق باشم، تار و پود وجودم را با یاد خودت پیوند زدهاے ...
تو چشمان بینصیبم را به مسیر سبز انتظار، دوختهاے ...
تو مرا شیفتهے خود کردهاے ...
تو چقدر خوبی، چقدر مهربانی، چقدر عزیزے، چقدر نزدیکی ...
کاش ببینمت پیش از آنکه بمیرم ...
امروز هرگز دوباره تکرار نمیشه
خوشبختی منتظرته
پس با یک حال خوب
و یک لبخند ناب برخیز
و از هر ثانیه اش لذت ببر
سلام صبح بخیر
روزتون پر از اتفاقات خوب
🌸🍃﷽🍃🌸
#✋دین
✍یکی از واجبات فوری اداء دین و بدهکاری است که در این زمینه چند نکته را یاد آوری میکنم:
1⃣👈 اگر فردی بدهی مالی دارد و زمان اداء دینش فرا رسیده است چنانچه در اداء دین کوتاهی کند، ظلم است و مرتکب گناه شده است و به نظر برخی از مراجع از جمله امام خامنه ای در صورت تاخیر، علاوه بر اصل بدهی باید تورم آنرا نیز مدیون و بدهکار است.
2⃣👈 میتی که فوت می کند و بدهکار است، باید بدهی میت ابتدا پرداخت شود وسپس اموال او تقسیم شود لذا اگر میت مهریه همسرش را پرداخت نکرده است، باید مهریه از مال میت پرداخت شود.
3⃣👈 اگر طلبکار می داند که بدهکارش ناتوان از پرداخت بدهی است و مالی جز ضروریات زندگی مثل خانه و اثاث زندگی، برای پرداخت ندارد باید به او مهلت بدهد و حتی اگر مطالبه او به زحمت می اندازد مطالبه جایز نیست و بر بدهکار در صورت توانایی واجب است که کار مناسبی را انتخاب کند و کار کند و بدهی را پرداخت کند.
📚مشاوراحکام ومعارف 🌷
🌷رضازاده🌷
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بوی بهشت می وزد ؛ از کربلای تو 🫀:))))
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌻 آیا ما فرزندانمان را اینگونه تربیت می کنیم؟
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سه توصیه مهم امام صادق (ع) برای خوب زندگی کردن
👤 حجت الاسلام رفیعی
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷قانون های حفظ کردن
🟣چه چیزی رو کی یاد بگیریم بهتر یاد میگیریم؟؟
💠استعداد حفظ کردن در بعضی بچه ها بالاست.
#دکتر_سعید_عزیزی
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
﷽ #مردےدرآئینہ 💙 #قسمتصدوبیستوچهارم #رمانمعرفتے :) #قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱 : خواب یا ... ؟
﷽
#مردےدرآئینہ 💙
#قسمتصدوبیستوپنجم
#رمانمعرفتے :)
#قلمشہیدسیدطاهاایمانے 🌱
صدای من را مي شنوي ؟
ـ ديشب اصلا نخوابيدي؟ ...
ـ نه ... حدودا دو ساعت پيش، تمام مطالبي رو كه در مورد رمضان بايد مي نوشتم تموم شد ...
از جا بلند شد و كليد رو زد ... نور بدجور خورد توي چشمم و بي اختيار بستم شون ...
ـ توي اين تاريكي كه چشم هات رو نابود كردي ...
دیده هاي سرخم رو به زحمت باز كردم ... چشم هاي خو گرفته به تاريكي، حالا در برابر نور مي سوخت و
به اشك افتاده بود ... تا لاي اونها رو باز مي كردم، دوباره خيس از اشك مي شد و پايين مي ريخت ...
همون لحظات كوتاهي كه مجبور شدم به خاطر نور اونها رو نيمه باز نگهدارم ... خستگي اين 48 ساعت،
هوش رو از سرم برد ... ديگه خروج مرتضي رو از دستشويي نفهميدم ...
ساعت نزديك 10 صبح بود ... اولين تكاني كه به خودم دادم، دستم با ضرب به جايي خورد ... نيمه خواب
و بيدار بلند شدم و نشستم ... مغزم هنوز خواب و هنگ بود ... به جاي اينكه درست بخوابم، همون طور
پايين تخت ... گوله شده تا صبح خوابم برده بود ...
با اون چشم هاي گيج و خمار، توي اتاق چشم چرخوندم ... مرتضي نبود ... يه يادداشت زده بود به آينه ...
ـ براي زيارت رفتيم ... بعد از اون هم ...
نوشته رو گذاشتم روي ميز و رفتم دوش بگيرم ... شايد اين گيجي و خواب از سرم بره ... بعد از حدود
48 ساعت بيداري ... فقط 6 ساعت خواب ...
بيرون كه اومدم هنوز خستگي توي تنم بود اما ديگه كامل هشيار شده بودم ...
برگشتم پاي نوشته ها ...
ـ سخن خدا : روزه براي من است و من پاداش آن را مي دهم ...
ـ دعاي شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب مي شود ...
ـ روزه رمضان، سپر از آتش جهنم است ...
ـ روزه از سربازان عقل هست و روزه خواري و نگرفتن روزه از سپاه جهل ...
ـ هر كس عمدا يك روز رو روزه نگيرد ... بايد در كفاره اين كار ... يا بنده اي را آزاد كند ... يا دو ماه پي در
پي روزه بگيرد ... و يا شصت فقير و مسكين را اطعام كند ...
ـ امام صادق: هر كس يك روز از ماه رمضان روزه خوارى كند از ايمان خارج شده است ...
ـ .....
نگاهم رو از يادداشت ها گرفتم ... مي خواستم برم سمت سوال ها و برداشت هام كه ... چشمم افتاد به
يه بخش ديگه ...
مرتضي يه بخش هايي از سوال ها رو جدا كرده بود ... و چسبونده بود به شيشه پنجره ... جواب هايي رو
از احاديث كه به ذهنش مي رسيد ... يا پاسخ هاي خودش رو توي برگه هاي جداگانه نوشته بود و كنار
سوال مربوط به اون زده بود ...
رفتم سمت شون ... و با دقت بهشون خيره شدم ...
ـ پيامبر: هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند ... خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذيرد
مگر اين كه غيبت شونده او را ببخشد ...
ـ امام صادق: آنگاه كه روزه مى گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند (يعني از
گناه پرهيز كني) ...
ـ گناه فقط انجام ندادن عمل عبادي نيست ... گناه چند قسم داره: گناه در حق خودت ... گناه در در برابر
فرمان خدا ... حق الناس يا گناه در حق ساير انسان ها ... مثلا ...
ـ پيامبر: رمضان ماهي است كه ابتدايش رحمت است و ميانه اش مغفرت و پايانش آزادي از آتش جهنم
.... درهاي آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده مي شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد ....
براي لحظاتي چشمم روي سخن آخري موند ...
'خدا كه به به مردم گفته درب هاي رحمت و راه رسيدن به خدا بسته نيست ... و هر وقت توبه كننده به
سمتش برگره اون رو مي پذيره ... پس منظور از درهاي آسمان چيه؟' ...
و ده ها سوال ديگه ...
بی اختيار، وحشت وجودم رو پر كرد ... ترسيدم اگه بيشتر از اين بخونم يا پيش برم ... همين باور و
چيزهاي اندكي هم كه از اون شب در وجودم شكل گرفته رو از دست بدم ... و وحشت از اينكه هنوز پيدا
نشده ... دوباره گم بشم ...
توجهم رو از برگه ها گرفتم ... ناخودآگاه در مسير نگاهم، چشمم به گنبد طلايي رنگ حرم افتاد ... و
نگاهم روش موند ...
ـ صداي من رو مي شنوي؟ ...
ادامه دارد....