🍏کل علم طب در نصف آیه:👇👇👇
الإمام عليّ عليه السلام ـ لَمّا سُئِلَ فَقيلَ : ـ إنَّ فِي القُرآنِ كُلَّ عِلمٍ إلاَّ الطِّبَّ؟ : أما إنَّ فِي القُرآنِ لاَيَةً تَجمَعُ الطِّبَّ كُلَّهُ: « وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ » [ الأعراف : 31 . ] .
امام على عليه السلام : ـ در پاسخ به اين پرسش كه [چرا ]در قرآن، هر دانشى جز دانش طب هست؟ ـ : هان! در قرآن ، آيه اى است كه همه طب را يك جا در خود ، گِردآورده است : «بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد» .
📗الدعوات : ص 75 ح 174 ، بحار الأنوار : ج 62 ص 267 ح 42
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
❇️روش جالب تربیت فرزند
✍️آیت الله شاه آبادی (ره) استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) توصیه میکرد که اگر به عنوان مثال، فرزند شما نیاز به کفش دارد، گرچه شما دیر یا زود آن را تهیه خواهید کرد، به فرزند خود بگویید: عزیزم، بابا باید پول داشته باشد. مگر نمیدانی خدا روزی رسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برایت کفش بخرد.
🔺این کودک قطعاً دعا خواهد کرد و پدر نیز قطعاً پولی به دست خواهد آورد. پس کفش را از خدا میداند و عاشق خدا میشود؛ یعنی از همان کوچکی میآموزد که پدر فقط واسطه رزق و روزی است. در این صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است.
#بهار_مهدوی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
💠 #حجاب، زیبایی را مستدام میکند...
🔻 قالَ أمِیرُالمُمِنِین (عَلَیهِالسَّلَامُ):
«صِيَانَةُ اَلمَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا.»
✍️ امام علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
«محفوظ بودن زن، برای (سلامتی) او مفیدتر است و پوشش او #زیباییاش را بادوامتر میکند.»
📚 غررالحکم، ص 418
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
💢 #ارتباط مؤثر با نوجوان
💠 برخی از راهکارهای مؤثر در ارتباط با نوجوانان عبارتند از:
1. #همدلی با نوجوان
به این معنی که خودتان را به جای او قرار دهید، مسائل را دقیقاً از زاویۀ دید او ببینید و شرایط او را درک کنید؛ ضمناً از توصیه، نصیحت، ایجاد ترس و واهمههای بیثمر اجتناب کنید.
2. #ایجاد حسّ استقلالطلبی
تلاش کنید تا از ارزشها و خواستههای شخصی خودتان آگاه شوید و آنها را به نوجوانتان تحمیل نکنید؛ بپذیرید که او فردی مستقل است و میتواند ارزشها و انتخابهای شخصی خود را داشته باشد.
3. #برقراری رابطۀدوستانه
برقراری رابطۀ دوستانه کار آسانی نیست و تغییر دیدگاه فرزندانِ نوجوان ممکن است خیلی سخت باشد، مخصوصاً زمانی که پیش از این احساس میکرده والدینش او را درک نمیکنند، ولی این کار از موارد لازم برای ارتباط مؤثر با نوجوان است
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واقعیت استفاده از دستگاه طلایاب در سطح شهر‼️
🔹چندی پیش کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن ادعا شده بود برخــی افراد با این دستگاه در کوچه و خیابان، به دنبال یافتــــن طلا در داخل ساختمانها هستند؛ اما واقعیت چیز دیگریست.
#ببینید👆👆👆
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پنج کلمه از علم
آیت الله مجتهد تهرانی (ره)
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
VID_20220614_121438_225_۱۴۰۶۲۰۲۲.m4a
زمان:
حجم:
3.28M
#پنج کلمه از علم
آیت الله مجتهد تهرانی (ره)
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#به_بلندای_آن_ردا
✨قسمت بیست و هفتم
ابوالحسن آرام گام بر می دارد و پر آه و صدایش به بغض نشسته:
_خدایا عهد و پیمانی نیست مرا، جز عهد و پیمان با تو؛ و مرا ولایتی نیست جز ولایت از سوی تو... مرا در به پا داشتن دینت و زنده کردن سنت رسولت توفیق فرما... فانک أنت المولی و أنت النصیر و نعم المولی أنت و نعم النصیر...
ابوالحسن رفته و صدایش اما پر تکرار در سرسرا:
_فانک أنت المولی و أنت النصیر و نعم المولی أنت و نعم النصیر...
خسته یله می شوم بر تخت؛ انگار سال هاست که دویده ام و ننشسته ام؛ انگار همه عمر دویده ام و ننشسته ام... پشیمان از فریادم، از تهدیدم... خسته ام از پشیمانی ام... اما به همان خدایی که ابوالحسن چنین پر سوز خواندش، جز این راهی نداشتم... راهی ندارم... ابوالحسن بودنش و فقط بودنش، نجات من خواهد بود...
فضل را مرخص می کنم و تنها می نشینم به تکرار این دعا؛ که عاقبت این روزهایم به خیر...
هدایت شده از 👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#به_بلندای_آن_ردا
✨قسمت بیست و هشتم
_عبدالله چرا مجنونم می پنداری؟! یعنی اگر ابوالحسن می پذیرفت که حکومت را واگذاری اش، تو هم خلعت خلافت از تن بیرون می کردی و او را می پوشاندی؟
غادیه منتظر پاسخ خیره ام می ماند. نمی توانمش بگویم که تو هر چقدر هم با خبر باشی از وقایع حکومت، باز تا بر تخت ننشینی و روزی حکم نرانی، نمی دانی که برای حفظش چه اندیشه ها که نمی کنند و چه خیال ها که نمی پرورند...
_به جانت که جانم سپر بلایش نمی دانم... شاید که می دادمش، شاید... اما این پرسش آزمونی بود برای هر دومان که بدانم...
غادیه خودش را بر بستر رها می کند و میان کلامم:
_تو فقط می خواستی خبرش بماند و بگویند که او فرزند پیامبر را مقدم شمرد و... ورسیدی به آنچه خواستی... که فضل همه جا بنشیند و نقل این دیدار کند که؛ حکومت و خلافت را ضایع تر از این ندیدم که حضرت مأمون به ابوالحسن تقدیمش می کند و هبه می دارد و او هم شانه خالی می کند و نمی پذیرد و...
پارچه ای از طشت برف آب بر می دارم و بر پیشانی اش می گذارم و با خنکای مانده بر دستم، پایش را نوازش می کنم:
_غادیه کاش کمی مهربان تر به قضاوت می نشستی و کمی به انصاف هم! و کمی حق می دادی که حکومت به جان به دست آمده را، هیچ کم خردی هم چنین صدقه اش نمی دهد...
غادیه تلخ می خندد، آنقدر که کامم و جانم به تلخی می نشیند:
_اما عاقلان و خردمندان هم برای داشتنش، دست به شمشیر نمی برند...
_آنچه دیدی و شنیدی فقط یک تهدید بود... نه بیشتر!
غادیه به سختی به دست ها تکیه می دهد و لبان به خشکی نشسته اس را به معجون بیدمشک و کاسنی، تر می کند و فانوس بالا می گیرد و میان صورت مان و در چشم هایم، خیره:
_عبدالله! برای من که چون خودت شیرِ حکومت خورده ام و گهواره سیاست دیده ام، الفبای غلط، هجی نکن... تهدید حاکمان را با عمل، چشم بر هم زدنی فاصله است!
جام دستش را می گیرم و فانوس را هم، میان مان تاریک تر:
_تو که این قواعد خوب می شناسی؛ پس بهتر می دانی که آن کلام، بیش از تهدیدی نبود که بودن ابوالحسن، نجات من بود و نه چیز دیگر!
_نه برای همیشه...
سرمهٔ با اشک ها بر گونه آمده اش را به انگشت می گیرم:
_اگر نه برای همیشه، که به آن ضیافت خزانه مرو را حراج نمی کردم...
#انرژی_مثبت😇😍
بزرگترین منـابع انگیـزه،
"افکارخودتون" هستن،پس بزرگ فکر کنین و
به خودتون "انگیزه" برای پیروزی بدید.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
7.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ بدحجابی بانوان و تحریک جوانان
👈 ببینید دشمن بابرنامهریزی دقیقش چطور باعت فساد بین جوانان شده 😢
📛 تازمانی جلوگری میکنی که زیبا باشی امابعد۔۔۔۔۔۔۔۔۔
🎞 استاد رائفیپور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
حضرت پیامبر صلوات الله علیه و آله مثل هر روز در مسجد نشسته بود و یارانش او را دوره کرده بودند و پیامبر برایشان سخن می گفت: بسیاری از اهل مدینه هر روز در محضر حضرت می نشستند تا معارف دینی را از آن چشمه جوشان معرفت دریافت کنند. لحظاتی نگذشته بود که ولید با چهره ای آشفته وارد شد و گفت: «ای رسول خدا قبیله بنی ولیعه بنای لجاجت گذاشته و تسلیم امر زکات نمیشوند.» چهره پیامبر در هم کشیده شد و فرمود: «یا قبیله بنی ولیعه زکات را پرداخت می کند و تسلیم امر الهی می شود یا کسی را به سوی آنها خواهم فرستاد که همتای من و جان من است...»
ولوله ای در میان جمعیت افتاد.
می دانستم پیامبر در ظاهر قصد تهدید داشت اما در کلامش قصد آن داشت که فضیلت حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام را بازگو کند. یاران پیامبر سینه ها را سپر کردند تا نشان دهند آماده هستند تا به فرمان حضرت به سمت قبیله بنی ولیعه راهی شوند.
اولی که نزدیک ابوذر نشسته بود از پشت سر پهلوی ابوذر را گرفت و گفت: «می دانی پیامبر چه کسی را می گوید؟»
ابوذر نگاهی به او کرد و بعد با آرامش پاسخ داد: «به طور حتم منظورش تو و رفیقت نیستید.»
اولی چهره در هم کشید و بعد با صدایی که ناراحتی از آن هویدا بود گفت: «پس منظورش چه کسی است؟»
ابوذر به علی که در گوشه ای نشسته بود و کفشش را پینه می کرد نگاه کرد. لبخندی بر چهره اش نشست همیشه از دیدن علی خشنود بود و بعد با سر او را به اولی نشان داد و گفت: «آن که کفشش را وصله می زند.»
📚 خصائص علی ابن ابی طالب، ج۱ ،ص ۷۲، با ویرایش مختصر