eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
715 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 براي تربيت كودكي سالم از اين چهار اشتباه پرهيز كنيد: بکار بردن جملات منفی (بچه بد، نکن، دست نزن، لجباز) پرسیدن علت رفتار از کودک (چرا این کارو کردی؟ به جاش مستقیم به او بگویید چه کار بدی کرده) صحبت طولانی با توضیح اضافه (نصیحت نصیحت نصیحت) تهدید کودک به دوست نداشتن (میذارمت میرم، بچه بد، دیگه دوستت ندارم) اين چهار كار باعث پايين آمدن اعتماد بنفس كودك شده لجبازي را در كودكان افزايش ميدهد. 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
وقتی دو فرزند شما بر سر اسباب بازی یا خواسته ای دعوا داشتند، به نفع کودک کوچکتر، آنها را راضی نکنید... با وعده دادن یا گفتن اینکه تو بزرگتری پس از حقت بگذر، کودک کوچکتر نباید یاد بگیرد که حق تجاوز و زیاده خواهی دارد. یا هر دو با هم استفاده میکنند یا اینکه از بازی کنار میرود، در این موضوع قاطعانه رفتار کنید و از گریه زاری کودک خود نترسید.
پسرم دیگران را مسخره می‌کند!.mp3
زمان: حجم: 4.13M
⁉️سوال کاربر: 👱🏻‍♂️پسر نوجوان ۱۲ ساله ای دارم که تازگی ها خیلی دیگران و بیشتر افراد خانواده رو مسخره میکنه و هر حرفی رو به مسخره گی میگیره و فکر میکنه برادرش که ۴ سال ازش کوچیکتره برای ما عزیزتر هست، در صورتی که ما سعی کردیم یکسان به هر دوشون توجه کنیم. بیشتر با برادرش دعوا داره و خیلی جو خونه رو بهم میریزه. 🙏 لطفا راهنماییم کنید که چگونه باهاش برخورد کنم که این دوران حساس به خوبی سپری بشه براش. 🎙پاسخ استاد مصطفوی را بشنوید. . 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ✨قسمت سی و دوم می نشینم میان غوغا و هلهله و شادباش و نفس به قرار نشده، فضل در گوشم: _به خدایت قسم که خبر این ضیافت و شکوهش، بی جلوه کند شب های سرخ را و تا قرن ها، شیرینی هر گفتگو و هر مجلسی... بی رحم ترین تاریخ هم، نمی تواند عظمت این کرامت و سخاوت را بی رنگ کند! لبخندی می زنم به پاسخش و رو به ابوالحسن که قطره ای از دریای شادی جماعت هم بر چهره اش ننشسته: _ضیافت را متبرک کنید به خطبه ای! ابوالحسن با اکراه و اندوه بر می خیزد: _بسم الله الرحمن الرحیم... سکوت از هر طرف می دود. _حمد و سپاس خدایی را که حفظ فرمود آنچه مردمان از ما تباه کرده بودند و رفعت بخشید آنچه از منزلت ما خفیف نموده بودند؛ تا آنجا که هشتاد سال بر منابر کفر، ما را لعن کردند و فضائل ما کتمان ساختند و اموال بسیار بذل و بخشش شد برای دروغ بستن به ما... و خدای جلّ و علیٰ نخواست مگر بلندی ذکر ما و آشکاری فضل ما... صدایی نیست جز نفس های هماهنگ جماعت و سوختن مشعل ها. _همانا به خاطر رسول خدا_که سلام و درود خدا بر او_ما را حقی است بر شما و شما را حقی است بر ما؛ پس چون شما دین خود ادا کنید و حق ما بدهید، بر ما نیز واجب می شود ادای حق شما... میان خشم و شعف مانده ام، که ابوالحسن چگونه به دقایقی کلام، غصب خلافت همه امویان و عباسیان ادعا کرد و حق خلافت را از آن خاندان پیامبر... _و اکنون امیر مومنان مأمون، که خدایش یاری رساند در راه راست، معترف شد به حقی از ما که دیگران انکار کرده بودند... و ولایت عهدی به من واگذاشت، اگر بعد از او زنده باشم.
🍰کیک شکلاتی با روکش موز و خامه 🍌🍫 ‌ 🥠مواد لازم: 🥧آرد 500 گرم 🍥شکر 200 گرم 🥧پودر کاکائو 100 گرم 🍥بیکینگ پودر 2 قاشق چایخوری 🥧وانیل به میزان دلخواه 🍥نمک یک پنس 🥧روغن 150 میلی لیتر 🍥آب 350 میلی لیتر 🥧شیر 200 میلی لیتر ‌ ✍مواد لازم برای رویه موز و خامه: خامه قنادی 200 میلی لیتر موز 3 یا 4 عدد شکلات چیپسی 100 گرم ‌شیر یک لیوان ‌ 🥣طرز تهیه: فر را روشن كرده و روی دمای 180 درجه سانتیگراد تنظیم کنید تا گرم شود. آرد، شکر، پودر کاکائو، بیکینگ پودر، وانیل و نمک را در ظرفی مخلوط کنید. روغن، آب و شیر را اضافه کرده و خوب بزنید تا مایه یکدست شود. مایه را در قالب مورد نظر ریخته و داخل فر به مدت 30 دقیقه بذارید تا آماده بشه. بگذارید کیک کاملا خنک شود.به کمک چاقو، لایه پف کرده کیک رو بردارید و پودر کنید.حالا با کمی شیر روی کیک رو خیس کنید.خامه رو با بقیه شیر و شکلات چیپسی مخلوط کنید و آن را روی کیک بریزید و موزها رو در قسمتهای مختلف آن فرو ببرید.در آخر کیک پودر شده رو رویش بریزید.‌با پودر پسته(دلخواه) تزیین کنید.
توصیه‌هایی برای تازه مادرها این کارها رو نکنید خودتون رو بیخودی خسته نکنید 👩🏻‍🍼بیشتر مادرها فکر می‌کنن باید کارهای زیادی برای بچه‌شون انجام بدن و مدام مشغول رسیدگی به اون باشن، اما چیزی که بچه بیشتر از هر چیز دیگه‌ای بهش نیاز داره، یک مادر بانشاط هست. بعضی از توصیه‌ها رو نشنیده بگیرید 👩🏻‍🍼خیلی خوبه که به نظرهای دیگران هم گوش بدید؛اما اول باید مطمئن بشید که می‌دونید چه توصیه‌هایی مناسب شماست. سعی نکنید مادر کاملی باشید 👩🏻‍🍼چیزی به اسم مادر کامل وجود نداره، به غریزه‌تون اطمینان کنید و با معیارهای دیگران خودتون رو قضاوت نکنید. اگه اشتباهی کردین خودتون رو سرزنش نکنید. اگه از روشی نتیجه نگرفتید، تجربه کنید. همسرتون رو فراموش نکنید 👩🏻‍🍼حالا که بچه‌دار شدین و سرتون گرم رسیدگی به کارهای اونه ممکنه همسر و رابطه‌تون رو فراموش کنید؛ اما لازمه حتماً وقتی رو به رابطه دونفره‌تون اختصاص بدید. ترس‌هاتون رو به کودک منتقل نکنید 👩🏻‍🍼 خیلی وقت‌ها تازه مادرها احساس ترس و ناامنی‌‌شون رو به کودک هم انتقال می‌دن. دلیلی نداره اگه کودک دوستتون به بیماری خاصی دچار شده، بچه شما هم دچار بشه. 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
🔴 خطر اینستاگرام‌گردی برای کودکان! 📺 با وجود اینکه یوتیوب بخش جداگانه‌ای برای کودکان راه اندازی کرده و اینستاگرام هم میگه فقط افراد بالای ۱۳ سال می‌تونن از خدماتش استفاده کنن، طبق آمارها ۴۰٪ از کودکان ۹ تا ۱۲ ساله آمریکایی، اینستاگرام و ۷۸٪ یوتیوب رو چک می‌کنن 📲 یک مطالعه در سال ۲۰۲۰ نشون میده که در ۹۵٪ ویدئوهای مخصوص کودکان تبلیغ نمایش داده میشه و یک پنجم این تبلیغات مناسب کودکان نیست 📑 در این مطالعه پژوهشگران پروفایل‌های فیک با سن ۱۴ و ۱۵ ساختن؛ نتیجه عجیب بود! با لایک کردن عکس‌ها، اینستاگرام اکانت‌ها و عکس‌های برهنه‌تری به اون‌ها نشون می‌داد و بعد از اون هم از افراد غریبه پیام‌هایی حاوی لینک پورنوگرافی دریافت کردن. 🔺افشاگر معرف فیسبوک میگه: دختران نوجوان اینستاگرام گردی می‌کنن. از خودشون بدشون میآد و افسرده میشن و دوباره اینستاگرام گردی می‌کنن. چرخه‌ای از فیدبک افسرده کننده و ادامه گشت و گذار در اینستاگرام... 👇 🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰   @dadhbcx
⭕️فرق می‌کند چه کسی رییس جمهور باشد... 🔺تصاویر بالا: ۲۲خرداد ۱۳۹۳جشن سالگرد پیروزی حسن روحانی در انتخابات؛ تالار بزرگ وزارت کشور غوغای روحانی نگر🤦🏻‍♂ 🔻تصاویر پائین: حضور در میان مردم قرچک پیشوا، ورامین در سالگرد انتخابات ۱۴۰۰ و در حال رفع مشکلات مردم به معنی واقعی کلمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_سی_وسوم تفت گرمای تابستون صورتم رو می سوزاند... با این افکار پر
اعترافات یک زن از جهاد نکاح🗣 نفسهام به شماره افتاده بود به سختی روی پاهام ایستاده بودم... رعشه ایی عصبی تمام بدنم رو گرفته بود البته حق داشتم هر فرد دیگه ایی هم جای من بود همینطور میشد... یعنی دنیا اینقدر کوچیکه که آقا پسر روبه روی من دقیقا کسی باشه که با تیشرت مشکی و شلوار پلنگی و موهای بورش خونه ی خانم مائده دیدم!! آخ خدایا چرا من ... چرا من... با همان حال خرابم بعد از سلام و احوالپرسی مختصر با فاطمه خانم به سرعت رفتم داخل آشپز خونه... حالم شبیه آدمی بود که نه راه پس داشت نه پیش! کاش به مامانم می گفتم اصلا راهشون نمی داد داخل ! نه نمی شد شاید خانوادش خبر ندارن که با چه افرادی در ارتباط! دستهام را روی سرم گذاشته بودم و مستاصل نشسته بودم انبوهی از فکرهای وحشتناک از ذهنم عبور میکرد... خانواده ها حسابی با هم گرم گرفته بودن و مشغول صحبت... یکدفعه صدای مامانم من را به خودم آورد! دخترم پاشو بریم پیش مهمونها، فاطمه خانم گفت: اگر اجازه بدین دختر و پسر باهم صحبت کنند تا ببینم خدا چی میخواد... گفتم مامان من جوابم نه! نمی خواهم صحبت کنم. با دست زد به صورتش گفت: مامان شما که هنوز باهاش صحبت نکردی؟ چرا نه! گفتم مامان من نمیام صحبت کنم اصلا از قیافش خوشم نیومد... لبش رو گزید و گفت: مامان اذیت نکن! باشه اصلا میگیم نه! بیا برو دو دقیقه بشین با حسام صحبت کن آبرومون نره دخترم، بلند شو مامان بلند شو... ناچار بلند شدم حالم بده بود! خیلی بد ولی چیزی نمی تونستم بگم! همراه مامانم رفتیم پیش مهمونا نشستم لحظات به کندی می گذشت... به شدت تپش قلب گرفته بودم... چند دقیقه ایی که گذشت فاطمه خانم نگاهی به من کرد دوباره به بابام و مامانم گفت: اگر اجازه بدید این دو تا جووون برن با هم صحبتی بکنن ... بابام نگاهی بهم کرد و گفت: آره بابا برید اتاق کناری حرفهاتون رو بزنید تا ببینیم چی خیره... آب دهنم را به سختی فرو دادم چادر را طوری که روسری یاسیم دیده نشه محکم گرفتم و رفتم داخل اتاق ... همینطور ایستاد بود سرش پایین، نگاهش خیره به گل‌های قالی‌... سلام کرد... آروم نشستم روی صندلی، صدام می لرزید نه از خجالت که از ترس! با همون حالت گفتم: بفر...بفرمایید بشینید... نشست هنوز سرش پایین بود، کت و شلوار مشکی با پیراهن آبی آسمونی پوشیده بود و چقدر هم بهش میومد ولی حیف... لحظاتی به سکوت گذشت سرش را آورد بالا بدون اینکه نگاه به چهره ام کنه گفت: بفرمایید شما شروع کنید... من که جوابم نه بود، همون اول برای اینکه مطمئن بشم خیلی جدی ولی با لرزش صدا گفتم: شما دیروز رفته بودید خونه ی یکی ازدوستانتون برای عیادت! از شدت تعجب سرش را بالا آورد و یک لحظه نگاهش به نگاهم گره خورد سریع جهت چشم ها‌ش را عوض کردو گفت: شما از کجا می دونید؟ بریده بریده گفتم: برای ... برای مصاحبه از خانم مائده اونجا بودم. انگار خیالش راحت شده باشه لبخندی روی لبش نشست و گفت: عجب دنیای کوچیکی! بعد ادامه داد چقدر خوبه با خانم مائده آشنا هستید... تمام نفسم را توی سینه ام جمع کردم وگفتم:ظاهراً شما بهتر از من می شناسینشون؟! گفت: بله من از مجاهدتهاشون توی سوریه ایشون را می شناسنم البته به جز من خیلی از برادرها ایشون را می شناسند... توی اون لحظات دلم می خواست زمین دهن باز میکرد یا من را می بلعید یا این پسره ذی شعور را که اینجوری داشت تعریف خانم مائده را میکرد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا