eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
715 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت‌چهل‌نهم ✨﷽✨ قبل از اذان صبح برگشــت. پیکر شــهید هم روی دوشش بود. خستگی در
✨﷽✨ .رفته بودم دیدن دوستم. او در عملیاتی در منطقه غرب مجروح شد پای او شــدیداً آســیب دیده بود. به محض اینکه مرا دید خوشــحال شد و !خیلی از من تشکر کرد. اما علت تشکر کردن او را نمی فهمیدم دوســتم گفت: ســید جون، خیلــی زحمت کشــیدی، اگه تــو مرا عقب نمی آوردی حتماً اسیر می شدم! گفتم: معلوم هست چی می گی!؟ من زودتر از :بقیه با خودرو مهمات آمدم عقب و به مرخصی رفتم. دوستم با تعجب گفت !نه بابا، خودت بودی، کمکم کردی و زخم پای مرا هم بستی .اما من هر چه می گفتم: این کار را نکرده ام بی فایده بود مدتی گذشت. دوباره به حرف های دوستم فکر کردم. یکدفعه چیزی به ذهنم .رسید. رفتم سراغ ابراهیم! او هم در این عملیات حضور داشت و به مرخصی آمد با ابراهیم به خانه دوستم رفتیم. به او گفتم: کسی را که باید از او تشکر کنی، آقا ابراهیم است نه من! چون من اصلاً آدمی نبودم که بتوانم کسی را هشت کیلومترآن !هم در کوه با خودم عقب بیاورم. برای همین فهمیدم باید کار چه کسی باشد یک آدم کم حرف، که هم هیکل من باشــد و قدرت بدنی بالائی داشــته !باشد. من را هم بشناسد. فهمیدم کار خودش است امــا ابراهیم چیزی نمی گفــت. گفتم: آقا ابرام به جَــدم اگه حرف نزنی از .دستت ناراحت می شم. اما ابراهیم از کار من خیلی عصبانی شده بود گفت: سید چی بگم؟! بعد مکثی کرد و با آرامش ادامه داد: من دست خالی می آمدم عقب. ایشان در گوشه ای افتاده بود. پشت سر من هم کسی نبود. من تقریباً آخرین نفر بودم. درآن تاریکی خونریزی پایش را با بند پوتین بستم و حرکت کردیم. در راه به من می گفت سید، من هم فهمیدم که باید از رفقای .شما باشد. برای همین چیزی نگفتم. تا رسیدیم به بچه های امدادگر !بعد از آن ابراهیم از دست من خیلی عصبانی شد. چند روزی با من حرف نمی زد .علتش را می دانستم. او همیشه می گفت کاری که برای خداست، گفتن ندارد ٭٭٭ به همراه گروه شناسائی وارد مواضع دشمن شدیم. مشغول شناسائی بودیم .که ناگهان متوجه حضور یک گله گوسفند شدیم چوپان گله جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسید: شما سربازهای خمینی هستید!؟ .ابراهیم جلو آمد و گفت: ما بنده های خدا هستیم .بعد پرسید: پیرمرد توی این دشت و کوه چه می کنی؟! گفت: زندگی می کنم !دوباره پرسید: پیرمرد مشکلی نداری؟ .پیرمرد لبخندی زد و گفت: اگر مشکل نداشتم از اینجا می رفتم؟ ابراهیم به سراغ وسایل تدارکات رفت. یک جعبه خرما و تعدادی نان و کمی هم .از آذوقه گروه را به پیرمرد داد و گفت: این ها هدیه امام خمینی)ره(برای شماست .پیرمرد خیلی خوشحال شد. دعا کرد و بعد هم از آنجا دور شدیم بعضــی از بچه ها به ابراهیم اعتراض کردند؛ ما یک هفته باید در این منطقه !باشیم. تو بیشتر آذوقه ما را به این پیرمرد دادی ابراهیم گفت: اولاً معلوم نیست کار ما چند روز طول بکشد. در ثانیاً مطمئن باشــید این پیرمرد دیگر با ما دشــمنی نمی کند. شما شــک نکنید، کار برای ،رضای خدا همیشــه جواب می دهد. درآن شناسائی با وجود کم شدن آذوقه .کار ما خیلی سریع انجام شد. حتی آذوقه اضافه هم آوردیم ادامه دارد.....
💠حجاب یعنی همین... 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
اگه میخوای ی شادابی داشته باشی و برگ ریزی نداشته باشه سه نکته زیررورعایت کن👇 1⃣حتما نور میخواد یعنی تو خونه پشت پنجره بزاریدش (موقع آفتاب تند پرده رو بکشید جلوش) 💥 2⃣به هیچ عنوان آب به برگاش نریزه, و غبارپاشیش نکنید چون ریزش برگ میاره براش🚿❌ 3⃣نکته مهم, آبیاریش خاکش خشک شد, دوروز بعد آبش, بدید شفلرا تنش آبی رو دوست داره 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
دو ساعت توی برف، پشت درِخانه برف شدیدی باریده بود .ساعت دو نیمه شب وارد تهران شدیم. فردا رفتم به علی اصغر سر بزنم . وقتی وارد خانه شدم مادر اصغر جلو آمد. بی مقدمه گفت : آقا سید شما یه چیزی بگو !؟😳 بعد ادامه داد : دیشب دو ساعت با پشت در خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو کنه .☺️ صبح که پدرش می خواسته بره مسجد اصغر رو دیده! از علی اصغر این کارها بعید نبود . عجیبی به می گذاشت. 😊 📙برگرفته از کتاب مهر مادر اثر گروه شهید هادی. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🔸لطفا من را دوست داشته باشید! ▫️گوشی‌های موبایل به بچه‌ها توجه می‌کنند. برای بچه‌ها وقت می‌گذارند. با هشدارهایشان بچه‌ها را دائم صدا می‌کنند. همیشه در دسترس هستند. با بچه‌ها بزرگ می‌شوند و به آن‌ها محبت می‌کنند. با شادی بچه‌ها شاد می‌شوند و با غم آن‌ها ناراحت. ▫️اگر کسی در شادی شما شادی کند و در غم شما ناراحتی، شما دوستش ندارید؟ اگر کسی برای شما دائما وقت بگذارد و تلاش کند شما را سرگرم کند و بخنداند به مرور زمان به او علاقه‌مند نمی‌شوید؟ ▫️فرزند شما آدم است. دِل دارد. نیاز به محبت دارد. نیاز دارد کسی برای او وقت بگذارد و سرگرمش کند. نیاز دارد کسی به او توجه کند. 🚨فرزندتان نیاز دارد دوستش داشته باشید. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
2.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مال حرامی که میخورید در نوه هایتان ظهور می‌کند آیت اللّه جوادی آملی
⬅️ از شنبه هرشب ساعت ۲۱:١٥ از شبكه دو سريال 🍀بچه زرنگ🍀 رو نشون ميده در مورد ٨ تا شهيد مدافع حرم هست كه مشهدي بودن ⬅️ خيلي جالبه ٤تا از شهدا برادراشون نقشش را بازي كردن واينكه تو خونه واقعي خود شهدا فيلم رو بازي كردن حتي يكي از شهدا مادر واقعي خودش نقششو بازي كرده 💠 حتما ببینید 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
برای داشتن احساس عالی 1_به داشته هایتان توجه کنید هر چند کم مثلا همان پول کمی که دارید یا خانه کوچکی که دارید. 2_بابت داشته هایتان شکر گزار باشید نگویید این آن قدر کم است که جای شکر ندارد. 3_به کمبودهایتان توجه نکنید به بیماری که دارید به همسر بد اخلاقتان. اگر توجه کنید باز هم مقدار بیشتری از آن دریافت میکنید. 4_ویژگیهای خوبتان راببینید مثلا مهربانید باهوشید.وهر چیز دیگری که به شما احساس خوب میدهد. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
3.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◼️کار ساز ترین توسل ..... 👌اونایی که حاجت سنگین دارن گوش بدن... 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
www.iranseda.irPart09_مسئله حجاب.mp3
زمان: حجم: 9.97M
🧕حجاب از دیدگاه شهید مطهری 9 🎤 حدود نگاه مرد به زن 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛