eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
715 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۲_ را با گل شستن ایمنی از بيمارى: ✔️پيسى و ✔️ديوانگى .
. 🔰۳_ و پشت لب گرفتن ➖ثواب بسيار دارد ➖روزى را افزون میسازد، ➖ او را از گناه تا جمعه ديگر دور می كند، ➖از بيمارى ديوانگى‏ و جذام و پيسى ايمنى می ‏دهد. ⬅️ بهتر است در وقت چيدن ناخن و کوتاه کردن موى پشت لب بخواند: 🌸بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ [رَسُولِ اللَّهِ ‏] وَ آلِ مُحَمَّد 👈و در گرفتن ناخن،از انگشت دست‏ شروع،و به انگشت كوچك دست ختم نمايد،و اين شيوه را در گرفتن ناخنهاى پاى خود نيز رعايت كند پس از آن‏ ناخنهاى چيده را كند. .
. 🔰۴_استعمال خوش و لباس ‏هاى پاكيزه خود را بپوشد. .
. ۵_صدقه دادن 🪧ثواب صدقه دادن در شب و روز جمعه، برابر اوقات ديگر است. .
. 🔰۶_براى خانواده خود خوردنيهاى خوب و تازه از قبيل ميوه و ... تهيه كند تا به آمدن جمعه شاد شوند. .
. 🔰۷_ خود را از كارهاى دنيا فارغ كند،و به آموختن دين بپردازد. 🔻از امام صادق عليه السّلام نقل شده: 📋بدا به‏ حال مسلمانى كه در طول هفته روز جمعه را صرف يادگيرى مسائل دينى خود نكند،و براى اين عمل مهم،خود را از كارهاى ديگر فارغ نسازد. .
. 🔰۸- هزار مرتبه صلوات فرستادن 🔻از امام باقر عليه السّلام روايت شده:هيچ عبادتى‏ در روز جمعه نزد من محبوب‏تر از نیست.
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️ دره گفته لا، جواهری پنهان در دل ایلام.
🔴سبک سهل‌گیرانه سبک سهل‌گیرانه با کنترل کم و محبت زیاد توأم است. روش‌های تربیتی والدینی که این سبک را انتخاب می‌کنند، ویژگی‌های زیر را دارند: ♦️این والدین قوانین تعیین نمی‌کنند ♦️می‌گذارند کودکان خودشان تصمیم بگیرند و فرصت تجربه به بچه‌ها می‌دهند. ♦️دخالت کمتری دارند و تنها وقتی وارد می‌شوند که مشکلی جدی به وجود آمده باشد. ♦️خیلی بخشنده‌اند و از هر چیزی زود می‌گذرند. ♦️در برخورد با اشتباهات کودکشان از اصطلاحی مثل «بچه‌س دیگه» استفاده می‌کنند. ♦️با اصرار یا خواهش کودکشان، سریع امتیازش را به او برمی‌گردانند یا محدودیت‌ها را برمی‌دارند.
🔴 کودک تربیت‌شده با سبک سهل‌گیرانه کودکانی که با این سبک تربیتی بیشتر امکان دارد که ویژگی‌های زیر را در بزرگسالی داشته باشند: ♦️ممکن است اعتماد به نفس پایین‌تری داشته باشند. ♦️ممکن است عزت نفس پایین‌تری پیدا کنند. ♦️بیشتر امکان دارد مشکلات رفتاری نشان دهند، زیرا از منبع اقتدار و قوانین بهره‌مند نشده‌اند. ♦️ممکن است به دلیل ناتوانی در کنترل هیجانات و بازداری رفتاری تا حدی دچار مشکل شوند، چون در کودکی رفتارهایشان کمتر هدایت و کنترل شده است. ♦️امکان دارد مشکلاتی مثل افت تحصیلی، فرار از مدرسه و اضافه وزن را به تدریج نشان دهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 #عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت288 با زهرا خانم به طرف پارک دویدیم. –شوهرتون نمیتو
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 روی صندلی که نشستم با چهره‌ی عبوس و متعجب سعیده روبرو شدم. تا ریحانه را دید شروع به سوال کرد. نمی‌دانستم قضیه را بگویم یا نه، برای همین فقط گفتم: –امشب پدرش نیست. دنبالم گریه کرد منم آوردمش. بی تفاوت به خیابان خیره شد. –اگه اخراجت نکردن خودت امدی بیرون دیگه ناراحتی نداره؟ –بیکاری ناراحتی نداره؟ –خب می خواستی بیرون نیای... –خب مجبورشدم. مشکوک نگاهش کردم. –خب قانونشون رو رعایت می‌کردی. –یه جوری می‌گی قانون، انگار وزارت کار تصویب کرده. –خودت میگی قانون. –نه اشتباه گفتم، چون نمی‌دونستم اسمش چیه، از خودشون یه چیزایی میگن آدم شاخ در میاره. –یعنی چی؟ محیطش بد بود؟ سرش رو به علامت تاییدتکان داد و گفت: –همکارام تعطیل رسمی بودن، بعد دستش را در هوا چرخاند و گفت: –رسمی ها... ازنوع عید نوروز، اصلا یه چیزی میگم یه چیزی می شنویا راحیل. تعطیلات تابستونی دانش آموزان رو تصورکن...درهمون حد. با چشم های گرد شده نگاهش کردم وگفتم: –خب زودتر میومدی بیرون. –دیگه هی تحمل کردم، گفتم مثلا کارم رو از دست ندم. بعد تکه‌ایی از موهایش را که کنار صورتش ریخته بود را با دست گرفت و ادامه داد: –حالا من این دوتا شوید رو میزارم بیرون و یه کم آرایش می کنم، فکرمی کنند منم مثل خودشونم. –ای بابا... حالا ناراحت نباش، دوباره کار برات پیدا میشه، کارخوبی کردی امدی بیرون. بعد لبخند زدم. –صبرکن دو ماه دیگه که درس منم تموم میشه دوتایی دنبال کار می گردیم. –اوه، ول کن راحیل، تو چرا دنبال کارباشی؟ خاله اونقدرآشنا داره مگه توبیکار می‌مونی. باتعجب گفتم: –مامانم؟ –آره بابا، تابهش گفتم بیکارم گفت، کار هست ولی تو شاید نخوای اونجا کار کنی. گفتم خاله کار میکنم دیگه از اینجایی که امدم بیرون داغونتر نیست که. یه تلفن زد، برام توی یه موسسه کار پیدا کرد. خوشحال شدم. –عه، پس دیگه غمت چیه؟ –آخه یه مشکل بزرگ داره. –چی؟ –شرایطش اینه که حجاب داشته باشم، اونم ازنوع کاملش... پقی زدم زیر خنده. ریحانه هم خندید. –وای سعیده یه جوری غم بادگرفته بودی فکرکردم چی شده. خب وقتی میری محل کارت طبق قانون اونا باش، میای بیرون مدل خودت باش. –آخه وقتی به خاله این روگفتم، گفت با این کار دیگران بهت ظنین میشن. حالا فکر می‌کنن چه خبره. منم گفتم من چندین ساله این تیپی هستم، شده جزوه علایقم، اینجوری دوست دارم. اونم گفت، دوست‌داشتنیهات رو عوض کن...انسان توانایی توی وجودش هست که می تونه به هرچیزی علاقمند بشه و از هر چیزی بدش بیاد. باتعجب نگاهش کردم. –ازحرف مامانم ناراحت شدی؟ –نه بابا، گیج شدم وهمش دارم به حرفهاش فکر می‌کنم. آخه چطوری عوضش کنم؟ مگه میشه یه چیزی رودوست داشته باشی بعد اَجی مَجی کنی یهو دوسش نداشته باشی. نفس عمیقی کشیدم. –شدنش که میشه، حداقل میشه بهش فکر نکنی یاکمتر فکرکنی، ولی یهویی نمیشه، زحمت داره...بعد باانگشت سبابه ام به سرم اشاره کردم، همش هم زیرسر اینه... یعنی چقدرطول میکشه؟ –اونش دیگه واسه هرکسی فرق داره... –چه فرقی؟ –فکر کنم به میزان علاقه و درصد مهم بودنش، البته پشتکار آدمها هم مهمه، یکی که پشتکارش بالاست زود هم به نتیجه میرسه. –خب الان من بایدچیکارکنم؟ شانه ایی بالاانداختم. –خب ازمامان بپرس. –آخه من از شنبه بایدبرم اونجا سرکار، فکر نکنم توی دو روز بشه کاری کرد. به روبرو خیره شدم. –همه‌چیز به خود آدم بستگی داره. خود منم تا حالا نمی‌دونستم آدم اگه واقعا اراده کنه می‌تونه خیلی چیزها رو فراموش کنه.