"الهى "....
اى نفست
هم نفس "بى ڪَسان"...
جز تو ڪسى
نیست ڪَسِ "بى ڪَسان"...
بی ڪَسَم و
هم نفس من "تویى"
رو به ڪه آرم
ڪه ڪَسِ من "تویى"
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹#چت با نامحرم
دوستی با نامحرم
چرا ارتباط با #نامحرم حرامه؟؟
دخترخانم گول نخور
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
30.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #کلیپ
🔰 نکاتی درباره علل بیحجابی
🎤 استاد حجه الاسلام مختاری
#حجاب #بی_حجابی #علل_بیحجابی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
💢 تأثیر احترام به نیازهای فرزندان
✅ اگر فرزندان احساس کنند که نیازهایشان از سوی پدر و مادر، صرفاً پاسخ داده نمیشود، بلکه توسّط آنها محترم شمرده میشود، کاملاً تحت تربیت پدر و مادر قرار خواهند گرفت و میزان فرمانبرداری آنان از والدین افزایش خواهد یافت.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
💠 قتلگاه رشد
💢 مقایسههای اشتباه، انسانها را از خودشان دور کرده است،تا جاییکه باید دنبال راه خودشان باشند اما به دنبال شبیه شدن به دیگرانند؛ و این شدنی نیست.
🔶 در شرایط امروز، انسانها بیش از هر زمان دیگری دلشان برای خودشان تنگ شده.
💎 اوّلین قدمی که یک مادر در تربیت فرزندانش برمیدارد این است که فرزند خود را آنگونه که هست بپذیرد.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
اختلاط دختر و پسر ممنوع
💠شریفه۲۳ مبارکه قصص
🔰مکتب اسلام در عین اینکه اجازه فعالیت اجتماعی رو در عرصه اجتماع به #زن می ده او رو از اختلاط در عرصه کار و فعالیت نهی می کنه.
👈 اسلام میگه نه حبس و نه اختلاط
✅بلکه حریم.
🔰 سنت جاری مسلمانان از زمان رسول خدا همین بوده که #زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شدن ولی همواره اصل «حریم» رعایت شده.
🔰در #قرآن هم اشاره شده که #دختران حضرت شعیب با وجود اینکه شغل چوپانی داشتن هنگام سیراب کردن گوسفندان خود، ابتدا به کناری می رفتن تا چوپانان دیگه آب از چاه کشیده و حیوانات خود رو سیراب کنن و اونجا رو ترک کنن، بعد به سیراب کردن حیواناتشون می پرداختن،
حتی هنگامی که می خواستند همراه موسی به خانه خود برن حضرت #موسی پیشاپیش اون ها قدم بر می داشت. تا به پشت اونها نظر نکنه، و تغییر جهت مسیر رو با پرتاب سنگ نشان میدادن که حتی سخن گفتن با نامحرم هم به حد ضرورت باشه.
#تولیدی_کامل #اختلاط_بانامحرم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
*خانوادهی شاد* (۱)
عصبانیت😠 یک مهمان ناخواندهی چند دقیقهایست.
به شریکــــــــ زندگیتان، ترجیحش ندهید.
✴️چطور دعوا رو مدیریت کنیم⁉️
اگرآژیر دعوا،به صدا دراومد؛🚨
*سریع ومحترمانه، محل را ترکـــــــ* کنید!🏃♂
وقتِ رفتن
❌ *به هم زدن در،*
❌ *توهین،*
❌ *تمسخر،*
❌ *کنایه*
ممنوع⛔.
پس چیکار کنیـم⁉️
فعلا *سکوت* کنید😶
*بعداحرفاتونُ محترمانه بزنین.*😊
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🌹#سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت:سی وچهارم 🌺صدای زنگ تلفن تو خونه پیچید زود کفش هام
🌹🌹 رمان #سجده_عشق
🖌 نویسنده : عذرا خوئینی
قسمت سی و پنجم
🌸نگاهی به ساعت مچی دستم انداختم انگار زمان به کندی پیش می رفت یا شاید هم برای من دیر می گذشت، از استرس زیاد رنگ و روم پریده بود اصلا نمی تونستم به خودم مسلط باشم. موبایل رو از کیفم درآوردم و شمارش رو گرفتم تا بوق خورد قطع شد!!
🌺 از دور ماشینی رو دیدم که وارد کوچه شد جلوتر رفتم یک لحظه احساس کردم محسن برام دست تکون داد! اما لیلا پشت فرمون بود نگاهش رنگ نگرانی گرفت، لبخند کمرنگی زدم و بدون هیچ حرفی سوار ماشین شدم...
❄سرم رو به شیشه تکیه داده بودم بارون شدیدی می اومد. با انگشتم روی شیشه بخار گرفته قلب کوچیک کشیدم، این مسیر برام آشنا بود انگار قبلا اومده بودم. بغض داشت خفم می کرد طاقت نیوردم و گفتم:_بالاخره نگفتی چی شده کجا داریم میریم؟!.
🌷ماشین رو کنار خیابان نگه داشت نیم نگاهی به من انداخت و با صدایی که سعی می کرد عادی جلوش بده گفت:_محسن برگشته!!.
خشکم زد! دهانم از حیرت باز موند دلم می خواست یک بار دیگه جملش رو تکرار کنه از خوشحالی داشتم بال در می آوردم
🌾یکدفعه بلند زد زیر گریه!! با بهت نگاهش کردم سر در گم شده بودم برای چی گریه می کرد؟!.، چند دقیقه ای گذشت یکم آرومتر شد بینیش رو بالا کشید و اشکاش رو پاک کرد_من یه عذرخواهی بهت بدهکارم! حتی اگه نبخشی هم حق داری!
🌹تمام این مدت از محسن خبر داشتیم می دونستیم که مجروح شده، نمیخوام کارم رو توجیه کنم ولی خودش نخواست به تو چیزی بگیم.... از بیمارستان که مرخص شد رفتیم خونه داییم....
🍃دیگه چیزی نمی شنیدم دنیا رو سرم خراب شد، از عصبانیت دندونم رو بهم فشردم و با ناراحتی گفتم: _چطور دلت اومد مخفی کنی! مگه ندیدی جلوی چشمات ذره ذره آب شدم، فکر نمی کردم اینقدر بی احساس باشی !
🍂دیگه نمی تونستم نفس بکشم فضای ماشین حالم رو بد می کرد سریع پیاده شدم اشکام با قطره های بارون یکی شده بود جلوی اولین تاکسی رو گرفتم باید باهاش حرف میزدم.......
ادامه دارد....
👨👩👧👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🌹 رمان #سجده_عشق 🖌 نویسنده : عذرا خوئینی قسمت سی و پنجم 🌸نگاهی به ساعت مچی دستم انداختم ا
فردا شب
آخرین قسمت
رمان سجده عـــ❤️ــشق
.
⭕️آمریکا مگه بهشت نبود؟!
🔻میزان افزایش قیمت مسکن در مناطق مختلف ایالات متحده آمریکا طی 20سال گذشته(10 الی 340 درصد)
اینا که هیچ چیزشون گرون نمیشد:)
#غرب_بدون_روتوش