eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
715 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 نماز خواندن در وسائل نقلیه ⁉️ سؤال: آیا خواندن نماز واجب در وسیلۀ نقلیه در حال حرکت، صحیح است؟ ✍️ پاسخ: 🔹 در حال اختیار، اگر شرائط نماز (مثل ایستاده خواندن، استقرار در حال نماز و قبله) رعایت شود، صحیح است و در حال اضطرار (مثل تنگی وقت)، در هر حال باید نماز خوانده شود و تا حد ممکن شرائط رعایت شود. 📚 پی‌نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای. 📎 📎 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به حاج آقا قرائتی میگن اگه شهید رییسی زنده بود چی بهش میگفتی جوابش شنیدنیه💔
40.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره جالب و شنیدنی حاج_آقا_موسوی ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفتم مکه توبه کنم عاشق خدا بشم که... ❤️😄 اعضای کانال
💠 شاخصه‌های عقلانیت در کلام امام رضا(علیه السلام)1️⃣ ✅ عقل یکی از نعمت‌هایی است که خداوند به همه انسان‌ها عطا کرده است؛ ولی معمول انسان‌ها از آن بهره‌مند نمی‌شوند. 🌺 امام رضا علیه‌السلام برای عقل کامل شاخصه‌هایی را بیان کرد و فرمود: عقل شخص مسلمان کامل نمی‌شود مگر اینکه در او ده خصلت جمع شود که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: 🔹 مردم به خیرش، امیدوار باشند؛ ✍️ بی‌شک از کسی که مردم را ناامید می‌کند، نمی‌توان انتظار رفتارهای عقلایی داشت. 🔹 مردم از شرش در امان باشند؛ ✍️ مسلمان کسی است که هیچ گونه شر و بدی به دیگران نمی‌رساند و به عبارت دیگر عموم مردم خاطرشان از رفتار او آسوده است. 🔹 خیر اندک دیگران را زیاد می‌بیند؛ ✍️ انسان عاقل، کار خیر اندک و کوچک دیگران را زیاد می‌بیند و با همین امر به او کرامت می‌بخشد. 🔹خیر زیاد خود به دیگران را اندک می‌شمارد؛ ✍️ گاهی انسان مؤمن تمام وقتش را برای دیگران صرف می‌کند؛ ولی در پایان کار می‌گوید که کاری برای مردم نکردم. 📚 تحف العقول، ص443. 📎 📎 📎 📎 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
💠 شاخصه‌های عقلانیت در کلام امام رضا(علیه السلام)2️⃣ ✅ عقل یکی از نعمت‌هایی است که خداوند آن را به عنوان پیامبر درون، به همه انسان‌ها عطا کرده است. 🌺 امام رضا علیه‌السلام برای عقل کامل شاخصه‌هایی را بیان کرد و فرمود: عقل شخص مسلمان کامل نمی‌شود؛ مگر اینکه در او ده خصلت جمع شود که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: 🔹 از نیازخواهی [دیگران و مراجعه نیازمندان] به خود خسته نمی‌شود؛ ✍️ انسان مؤمن؛ هرچند مراجعات زیادی هم داشته باشد، خسته نشده و آن را از نعمت‌های خدا می‌بیند. 🔹 در طول عمرش از طلب علم، ملول و خسته نمی‌گردد؛ ✍️ انسان عاقل، علم را مایه سرافرازی در دنیا و آخرت می‌داند؛ بنابراین همواره دنبال طلب علم است. 🔹 فقر در راه خدا را بیشتر از دارایی (در غیر راه خدا] دوست دارد؛ ✍️ هرچند در امور زندگی، بعد از تلاش و کوشش، تسلیم مقدرات الهی است؛ ولی دوست دارد همواره کارهایش در راه رضای حق باشد. 📚 تحف العقول، ص443. 📎 📎 📎 📎 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
💢 راه خودسازی امام علی علیه‌السلام: 📜 كَفَى أَدَباً لِنَفْسِكَ، تَجَنُّبُكَ مَا كَرِهْتَهُ لِغَيْرِكَ. 📖 براى ادب آموزى خويشتن همين بس كه از آنچه براى ديگران ناخوش مى‌دارى بپرهيزى. 📚 نهج البلاغه، حکمت ۳۶۵. 📎 📎 📎 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
💠 شاخصه‌های عقلانیت در کلام امام رضا(علیه السلام)3️⃣ ✅ خدای مهربان، عقل را به عنوان پیامبری در درون انسان نهاده است و برای آن شاخصه‌هایی را قرار داده است. 🌺 امام رضا علیه‌السلام برای عقل کامل شاخصه‌هایی را بیان کرد و فرمود: عقل شخص مسلمان کامل نمی‌شود؛ مگر اینکه در او ده خصلت جمع شود که در اینجا به دو مورد آن اشاره می‌شود: 🔹 ذلّت در راه خدا را از بزرگی و عزت در راه دشمن خدا خوش‌تر می‌دارد؛ ✍️ بی‌شک عزت برای کسی است که در راه خدای مهربان قدم بردارد؛ هرچند گاهی در ظاهر ذلیل می‌شود. 🔹 گمنامى برایش دلخواه‌تر و پسندیده‌تر از شهرت است. ✍️ به‌طور کلی شهرت، انسان را گرفتار و گاهی از انجام وظائفش باز می‌دارد؛ بنابراین انسان عاقل از شهرت فراری است. 📚 تحف العقول، ص443. 📎 📎 📎 📎 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
💠 شاخصه‌های عقلانیت در کلام امام رضا(علیه السلام)4️⃣ 🌺 امام رضا علیه‌السلام برای عقل کامل شاخصه‌های ده‌گانه‌ای را بیان کرد و درباره دهمین آن‌ها فرمود: لاَ يَرَى أَحَداً إِلاَّ قَالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّی ؛ هیچ کسی را نمی‌بیند؛ مگر اینکه می‌گوید: او از من بهتر و باتقواتر است . ✍️ سپس حضرت فرمود: همانا مردمان دو دسته‌اند: 1️⃣ بهتر و باتقواتر از انسان؛ 2️⃣ بدتر و پایین‌تر از انسان؛ 🔷 پس چون با بدتر و پایین‌تر از خود برخورد كرد، می‌گويد: شايد [نيكى و] خير او، پنهان[ و در باطن] است که آن برایش بهتر است و خير و خوبى من ظاهر است كه آن برایم بدتر است. 🔷 و هر گاه شخصی را دید که آن شخص از او بهتر و باتقواتر است، در برابرش تواضع نمايد تا به او ملحق گردد. پس هر گاه چنين كند، مجد و بزرگواريش بالا گيرد و خيرش پاک و یادش نيكو شود و سرور مردم زمان خود گردد. 📚 تحف العقول، ص443. 📎 📎 📎 📎 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
💢 در مسیر خدمت به خدا و انسان‌ها 🔷 خود را برای اسلام و برای اعتلای کلمة اللّه و برای حصول اهداف الهی، قرآنی و برای خدمت به محرومان و نجات مستضعفان آماده سازید. هر رنج و تلاشی را که در تحصیل علم متحمل می‌شوید، با نیت خالص و پاک آن را فی سبیل اللّه و در راه خدا و راه آسایش خلق خدا محسوب دارید. 📚 آیت‌الله صافی گلپایگانی، با جوانان، ص۸۵. 📎 📎 📎 📎 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ انسان باید از اعمالش بترسه... 💯 مردن، ترس نداره؛ اگه کسی از مرگ می‌ترسه، یا بخاطر اعمالشه، یا به این دنیا دل‌بسته است و مرگ برای اون یعنی از دست دادن همه دل‌بستگی‌هاش... . ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰❀•❀🪴🌤👨‍👩‍👧‍👦❀•❀⊱━━╮ @dadhbcx ╰━━⊰❀•❀👨‍👩‍👧‍👦🌤🪴❀•❀⊱━━╯
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
سپس بدون این که منتظر حرف حورا بماند رفت. حورا هم برای کنجکاوی حرف نزده مهرزاد سریع حاضر شد و از خان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان حورا💗 قسمت34 تمام مدت فکر مهرزاد مشغول یک چیز بود.. حورا... حورا... حورا... حال بدش وقتی از ماشین پیاده شد. کاش جلویش را می گرفت. نگرانش شده بود. اما می دانست حورا دختر عاقلی است. کاری نمی کند که پشیمان شود. وقتی به خانه رسید حورا در اتاقش بود چون چراغ اتاقش روشن بود. نمی دانست چند ساعت گذشته کجا بوده اما حال که خانه بود خیالش راحت شد. بعد شام فکرش مشغول حرف های حورا شد. مهرزاد نه شغلی داشت و نه سرمایه ای. وابسته به خانواده اش بود و این را میتوانست قبول کند. تصمیم گرفت کاری کند که به چشم حورا بیاید بلکم بتواند او را هم وابسته ی خودش کند.دوس داشت مرد ایده آل حورا بشود. یکهو جرقه ای در ذهنش زده شد. با خودش فکر کرد: آره خودشه. یاد حرف امیر رضا افتاده و اون رفتاری که با بی رحمی با او داشت. امیر رضا فقط برای پرسیدن حالش زنگ زده بود و او همچین رفتار بدی را فقط به خاطر برادرش امیر مهدی با او داشت. بد پشیمان شده بود و به خاطر رفتار تندش با رفیقی که حتی در شرایط بد هم با او بود شرمنده شد. در لیست مخاطبین اسم امیررضا را پیدا کرد و دکمه ی تماس را زد. _سلام رفیق چطوری؟ _به آقا مهرزاد چیشده داداشمون به رفیق قدیمیش زنگ زده ؟؟ _داداش شرمندم بابت رفتار اون روزم. پام درد میکرد اعصابمو بهم ریخته بود. _دشمنت شرمنده داداش . خب...کاری داشتی؟؟! _آره. قرض از مزاحمت خواستم برام یه کار خوب جور کنی . دیگه وقتشه برم رو پاهای خودم وایسم. _این چه حرفیه بابا؟ مزاحمت نیس تازه مایه ی خوشحالیمونم هست . راستش تو مغازه ی دوم بابا یکی از فروشنده ها دیگه نمیتونه بیاد بابا هم دنبال یه نفر هستاگه میتونی اونجا هم هستش. _دمت گرم داداش . خب پس من از کی بیام اونجا؟! _فردا بیا مغازه تا با بابا هم یه صحبتی داشته باشی. _باشه پس من فردا ساعت 10 صبح اونجام. دمت گرم حاجی نوکریم. _خواهش میکنم داداش. یا علی مدد _خدافظ مهرزاد از روز بعد مشغول کار شد و به شدت روی کارش تمرکز داشت. حورا هم اصلا حالش خوب نبود. با هیچکس سخن نمی گفت حتی مارال. دیگر هیچ کدامشان برایش با ارزش نبودند. حال از سکوت خودش ناراضی و پشیمان بود. حس تنهایی، اینکه همه بعنوان یه اضافه بهش نگاه میکنن برایش خیلی اذیت کننده بود. گاهی این که در زندگیت کسی را برای دوست داشتن داشته باشی... اینکه شانه ای برای گریه های شبانه ات داشته باشی... گوشی برای شنیدن دردو دل هایت داشته باشی... شایدمارال دراین چندسال تنهاکسی بود که کمی حورا را دوست داشت. اما حال حورا به قدری بد بود ک دیگر حتی مارال هم نمیتوانست تسکین دردهای روحی اوباشد،آن شب حورا خیلی باخدای خودش حرف زد. ازش خواست همانطور که از اول زندگی همراه او بوده باز هم باشد.. یک تصمیم جدی گرفت که زندگیش را عوض کند. دیگر تحمل سختی و ناراحتی و ظلم را تا آن حد نداشت. دوباره ب خدای مهربانش تکیه کرد و باتوکل یاعلی گفت. به این فکر افتاد ک به جای این که همش در اتاق خانه ای بماند که از زندان هم برایش بدتر است مینواند دنبال کاری برود که هم تجربه شغلی اش بالا برود و هم مدت زیادی بیرون از خانه مشغول باشد. دیگر به دایی اش هم اعتمادی نداشت. به هیچکس جز خدا اعتماد نداشت. می خواست چیزهایی که میخواهد را بدون محتاج بودن به خانواده دایی اش بدست بیاورد. صبح که حورا درحال آماده شدن بود، متوجه صحبتای دایی و زندایی اش شد که به سمت دعوا و مشاجره می رفت. درمیان حرفای آنها دوباره اسم خودش راشنید حورا... حورا... دیگرچراحورا؟؟ دیگر برایش اهمیت نداشت. به سمت در رفت و زیر لب زمزمه کرد: کاش اسمی نداشتم... کاش دیگه اسمم رو از زبون هیچکس نشنوم. حالم چقدر گرفته میشه وقتی مرکز همه دعوا ها و مشاجره ها منم. تا اینکه وقتی باکلی خستگی و گرسنگی به مرکزمشاوره ای رسید.. اسم یکی از استادانش را دید و خوشحال شد. حتما میتواند همان جا کار کند. ازمنشی پرسید: ببخشید میتونم آقای صداقت رو ببینم؟ _وقت قبلی دارین؟ -لطفابگین یکی از دانشجوهاشون هستم.. حورا خردمند. _چشم میگم بهشون شما منتظر بمونین. منشی تلفن را برداشت و شماره ای را گرفت. _ آقای صداقت خانم خردمند اومدن میگن دانشجو شما هستن میخوان ببیننتون. _.... _بله حتما. تلفن را قطع کرد و گفت: میتونین برین تو آقای صداقت منتظر شمان. حورا تشکری کرد و داخل شد. وقتی استادش، حورا را دید، باکمال احترام از جایش بلندشد.آخر حورا شخصیت بسیارقابل احترام و مورد اعتمادی پیش استادانش داشت. آقای صداقت با خوش رویی از حورا استقبال میکند و او را دعوت به نشستن میکند