eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
716 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
339 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
به چيزی فكر نكنند، نفس تازه كنند.. جای دنج يار باشيد و رفيق خوب .. شبيه بالكنی باشيد كه تنها نقطه ای
سکوتی خانه را فراگرفته بود به نظر می آمد که مریم خانم دیگر بحث را ادامه نداده و بیخیال ماجرا شده. از آن طرف، هدی با امیر رضا به بازار رفته بودند. لباسی بلند و سفیدی چشم هدی را گرفته بود. با خود گفت این لباس چقدر به حورا می آید. اما مانده بود که به امیر رضا بگوید یا نه. دیگر طاقت نیاورد و گفت: امیر رضا؟ _جانم؟ _میگم که..‌. اون لباسه قشنگه؟! _کدوم خانمی؟ _همون لباس سفیده که پشت ویترینه . امیر رضا نگاهی انداخت و گفت : آره خانومی بریم تو مغازه بپوش ببینیم خوبه یا نه. هدی گفت: چیزه ... میگم که من برا خودم نمیخوام که برا دوستمه. _خب اشکال نداره، بریم بخریمش. برای دوستت اشکالی نداره؟ _نه عزیزم چه مشکلی؟! ممنون. اما ته دل هدی می دانست که حورا ممکن است لباس را قبول نکند. یا شاید پولش را بدهد. اما در هر صورت لباس را خرید. فروشنده لباس را به دست هدی داد و امیر رضا پول آن را حساب کرد. از بازار که بیرون آمدند موبایل امیر رضا زنگ زد.پدرش بود که از او خواست به مغازه برود تا امیر مهدی بتواند به کار هایش رسیدگی کند امیر رضا هم قبول کرد و هدی را به خانه حورا برد و خودش هم به مغازه رفت‌. _سلام چطوری داداش؟ _سلام، خوبم. چرا دیر اومدی؟ _شرمنده رفته بودیم بازار دیر شد. _آها خب من برم دیگه کاری نداری؟! _کجا می خوای بری؟ _کجا می خوای بری حالا؟ _میرم دنبال مامان که بریم کت شلوار بخریم. _آها. راستی مهرزاد نیومد کلیدو بگیره؟ _ آها می خواستم بهت بگم نه راستی نیومد خب الان مغازه خالیه زنگ بزن بهش ببین کجاست! _باشه تو برو دیرت شد. _یا علی خدافظ. _به سلامت داداش گلم. امیر رضا موبایلش را برداشت و شماره مهرزاد را گرفت. مهرزاد هیچ‌وقت بد قول نبود اما این دفعه نیامده بود کلید را بگیرد. دو بوق خورد که برداشت. _بله سلام. _سلام داداش چرا هن هن می کنی؟ کجایی؟؟ _ تو بارونم... ماشین نیاوردم.. نزدیکم دارم میام... کلیدو بگیرم. _عه چرا ماشین نیاوردی خب؟ _ میام میگم.. فعلا یا علی. ده دقیقه بعد مهرزاد در مغازه بود. مثل موش آب کشیده خیس خیس شده بود. امیر رضا سریع او را کنار بخاری نشاند و یک پتو آورد و دور مهرزاد پیچید. از سرما میلرزید اما لبش همیشه می خندید. _تو خونه ما جنگه داداش بخداو ترکشاشم می خوره به ما. بابام ماشینمو گرفته داده به مونا منم بی ماشین شدم رفت. خیابونام شلوغ بود تاکسی گرفتم همش تو ترافیک بودم. بعد دیگه وسطای راه پیاده شدم گفتم دیر نشه دویدم تا اینجا. _وای مهرزاد از دست تو. خب خبر می دادی بهت میگفتم دیرتر بیا اشکال نداره. _ نه داداش من قولم قوله نمی خوام بدقول بشم پیش تو. هر چند فکر کنم شدم. _ نه عزیزم تو هنوزم همون آقا مهرزاد خوش قولی واسه ما. راستی چه ریش بهت میاد. _ آره خیلی خودم خبر نداشتم فقط. هر دو زدند زیر خنده که امیر رضا با لحن قشنگی گفت: چقدر خوب و خدایی تغییر کردی مهرزاد. این تغییر تو باعث شد که منم یه تکونی به خودم بدم از تو عقب نیفتم. مهرزاد لبخند زیبایی زد و گفت: اختیار داری داداش. تو خودت خوبی، اصلا تکی. نیازی به بهتر شدن نداری. _ فدات این حرفا که دیگه چوب کاریه. گرم شدی؟؟ _ آره قربون دستت. من شب زودتر میام کلیدو میدم بعدش با بچه های مسجد قرار دارم باید برم اونجا. اشکالی که نداره؟ _ نه داداش بیا در خدمتم. مهرزاد رفت و شب ساعت۸ کلید را آورد به امیر رضا تحویل داد و راهی مسجد شد. همه آمده بودند و دور بخاری بزرگ مسجد حلقه زده بودند. مهرزاد نیز به جمعشان اضافه شد و با اقای یگانه احوال پرسی کرد. آقای یگانه آن شب با بچه ها درباره شهدای مدافع حرم حرف زد. عکسشان را نشان بچه ها داد و گفت: ببینین بچه ها خیلیا دارن میرن بخاطر امنیت و آرامش ما. مثل قدیم.. مثل همون سالایی که جوونای ما با زن و بچه، مجرد، پیر، جوون همه رفتن جنگیدن تا ما آرامش داشته باشیم. الانم دارن واسه سوریه می جنگن. واسه حضرت زینب جون فدایی می کنن. پس بدونین مقامشون خیلی بالاتر از ماست. خیلی ها آرزو دارند مدافع حرم باشن. خیلی ها دوست دارند شهید بشن. خیلی ها هم برای مدافع حرم ارزش قائلند! غصه میخورند ،حتی اشک هم می ریزند... از حزب اللهی و مذهبی. از حزب قلابی و غیر مذهبی. خوشا به‌حال کسانی که شرایط حضور در جبهه های جنگ سخت رو دارند... 🍁نویسنده زهرا بانو🍁
🌳 رحمت الهی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله: 🍃 يُفْتَحُ اَبْوابُ السَّماءِ بِالرَّحْمَةِ فى اَرْبَعِ مَواضِعَ: عِنْدَ نُزُولِ الْمَطَرِ، وَ عِنْدَ نَظَرِ الْوَلَدِ فى وَجْهِ الْوالِدَيْنِ، وَ عِنْدَ فَتْحِ بابِ الْكَعْـبَةِ، وَ عِـنْدَ النِّـكاحِ. ☘️ درهاى رحمت آسمانى در چهار وقت گشوده مى‌شود: موقع بارش باران، زمانى كه فرزند به چهره پدر و مادرش مى‌نگرد، هنگام گشوده شدن در كعبه و هنگام برپايى مراسم عقد و عروسى. 📚 بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۱. 💐 سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهماالسلام و روز ازدواج مبارک باد💐 📎 📎
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌به روز بودن واقعی درباره گوشی و... یعنی چی؟ 🔹 با توجه به آسیب‌هایی که متخصصان مسلمان و غیرمسلمان از این وسیله و فضا برای کودکان بیان می‌کنند، باید افتخار کنیم که کودک خردسال ما استفاده از گوشی موبایل و بازی کامپیوتری را بلد نیست. 👈پس با توجه به مطالب علمیِ صحیح، روایت امام را درست تحلیل نمائیم. ☸️ امام صادق (علیه السلام) فرمود: الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ. ؛ شبهات به کسی که زمانه خود را بشناسد هجوم نمی‌آورد. 📚الكافی، ثقة الاسلام كلینی، ج ۱، ص ۲۶ 📎 📎
🔹چرا بچه ام موقع خواب عصبانی میشه واقعیت اینه که خوابیدن برای بعضی بچه‌ها سخته چون: ❄️ نمی‌خوان از بازی یا بودن با والدین جدا بشن 💧از تاریکی یا تنهایی می‌ترسن ❄️خسته‌ان ولی نمی‌تونن احساسشون رو بیان کنن 💧تجربه‌ی بدی از خوابیدن دارن (مثل دعوا قبل خواب، تنهایی زیاد، یا ترس شبانه)
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ چرا برای گرفتاری یا بیماری به خدا اعتراض می‌کنیم؟!
🗯‏قطعا زیبایی در برهنگی نیست، در حیا و آراستگی ست ، عثمان دمبله در جشن قهرمانی پاریس با همسرش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ "لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم" وَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ وَکَفیٰ بِاللّهِ وَکیلاً 📌 امروز پنجشنبه ☀️ ۸ خرداد ۱۴۰۴ هجری شمسی 🌙 ۲ذی‌الحجه ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 29 مِی 2025 میلادی 📖 هرروز یک حدیث ✳️ پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم): محبت و دوستی علی بن ابی‌طالب گناهان را نابود می‌کند، همانند آتش که هیزم را می‌خورد و نابود می‌نماید. 📚 کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۶۲۱ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
سلام امام زمانم✋🌸 مگر می‌شود ما شما را داشته باشیم و اینهمه اسیر در گرداب غم باشیم؟ . مگر می‌شود طبیبی مثل شما باشد و ما در چنگال بی رحم بیماری ، دست و پا بزنیم ؟ مگر می‌شود پدرے چون شما داشته باشیم و اینهمه بی کس و تنها باشیم ؟ شما نجاتمان می‌دهید ، درمانمان می‌کنید ، حیاتمان می‌بخشید . به همین زودے .... به همین نزدیکی ...