eitaa logo
دشت آباد مهدی یاران
45 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
100 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قاسم سلیمانی دیگری می اید
◼️◼️◼️◼️◼️ ◼️ایام فاطمیه◼️ وسط کوچه ای غریبانه بانویی با حیا گذر میکرد. گردغم چون حجاب رخسارش شکوه از دوری پدر میکرد. ناگهان نقش بر زمین افتاد آهِ سردی ز سینه سر میکرد. سرخی سیلی ای بصورت داشت با حیا از عدو حذر میکرد. چادرش گردی و غبار الود با تلاشی دو باره سر میکرد. پسر کوچکش بخود میگفت کاش پیکی پدر خبر میکرد. با تقلا دوباره بر با شد یا علی گفتنش ثمر میکرد. درد پهلو خمیده اش کرده در و دیوار هم اثر میکرد. درچوبی کمی صبوری کرد آتش اما به در ظفر میکرد. چون در از هر طرف فرو افتاد ریسمان با علی به سر میکرد. دست طفلش میان دستانش او سوی خانه اش نظر میکرد. چند روزی گذشت و با غربت فاطمه از جهان سفر میکرد. برسلامت ببخشد ان بانو قلمم ناله در سحر میکرد. ◼️◼️◼️◼️◼️
امام خامنه ای: بنده حوائج یک ساله خود را در ایام فاطمیه میگیرم. اینها نمی دانند رزق سال کشور را در فاطمیه می گیریم. ✒حکیم
... ایام شهادت اول مدافع ولایت و امامت مادر سادات مادر ما بچه شیعه ها مادر ارباب جانمان حضرت مادر 'سلام الله علیها' حضرت فاطمه'سلام الله علیها' را تسلیت می گویم. ✒حکیم
▪️در کوچه چو غربت علی را دیدم ▪️پروانه صفت به دور او گردیدم ▪️قنفذ چو بدید همت و عزم مرا ▪️بنمود جفایی که به خود پیچیدم ◾️شهادت حضرت زهرا«س» تسلیت باد 🌍
هروقت بامشكل روبرومي شديم بانام وياد حضرت زهراسلام الله عليهاهمه مشكلات برطرف مي شد... سخنراني سردارشهيدحاج قاسم سليماني
🌹به مناسبت ایام شهادت حضرت صدیقهٔ کبریٰ، فاطمهٔ زهرا(س) «شجاعت در بیان حق» ♦️امام خامنه ای :مگر نمیگوییم که حضرت زهرا(س) با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ماهم باید در همهٔ حالات تلاش کنیم، تا را کنیم. ماهم باید از کسی . ♦️مگر نمیگوییم که در مقابل جامعهٔ بزرگ زمان خود ایستاد؟ ماهم باید همچنان که همسر بزرگوارش فرمود «لا تَستَوحِشوا فِی طَرِیقِ الهُدیٰ لِقِلَّةِ اَهلِه»(نهج‌ البلاغه/خطبه ۲۰۱)، از کم بودن تعدادمان در مقابل دنیای و نترسیم و . 📚کتاب «قطره از دریا نشانی میدهد»/صفحهٔ ۱۶۳
🌠🍁 🍁 🌀/« فقط برای خدا » ♻️موضوع: ابعاد شخصیتی و صفات فردی 🔸🖤🔹 🌺 با ابومهدی المهندس و بچه های حشدالشعبی آمده بود شادگان، کمک سیل زده ها. برای شان سفره انداختیم. تک تک نیروها و محافظ ها را به اسم صدا زد که بیایند سر سفره. برای‌شان لقمه می گرفت و می‌گذاشت در دهان‌شان؛ مثل مادر.