eitaa logo
دشت جنون
4.5هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 اگر سخت است، خدا را داريم اگر در سپاه هستيم، خدا را داريم اگر درد دوري از شهداي عزيز را داريم، خدا را داريم اي خداي شهدا اي خداي حسين (ع) اي خداي فاطمه زهرا (س) بندگي خود را عطا بفرما و در راه خودت شهيدم كن اي خدا يا رب العالمين شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🍀🌺🌼💐🌼🌺🍀 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌼 بسیجی محمدحسین انتشاری (کریم) 🌼 بسیجی محمد حسین صالحی (علی) 🌼 بسیجی مصطفی کاظمی (حسنعلی) 🌼 کارگر دریاقلی سورانی (محمدقلی) 🌼 @dashtejonoon1🌸🌺
🌹 🌹 فرزند : سیدعلی : 🗓 1346/02/08 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد : 🗓 1369/02/23 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : بیمارستان تهران عملیات : عوامل جانبازی مزار : 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹 🌹 فرزند : محمد : 🗓 1346/08/09 🗓 محل تولد : خمینی شهر وضعیت تاهل : متأهل : 🗓 1393/02/23 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : نجف آباد نحوه : عوامل جانبازی مزار : 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹 🌹 فرزند : مختار : 🗓 1342/06/09 🗓 محل تولد : فریدونشهر وضعیت تاهل : متأهل : 🗓 1367/02/23 🗓 مسئولیت : سرباز محل : مریوان عملیات : بیت المقدس ۵ مزار : 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 قهرمان ورزش باستانی سعید در گوشه ای از خاطراتش نوشته : عهد کرده ام با حضرتِ زهرا (سلام الله علیها) که ببینم ایشان چه کشیده اند… و همان بود که در عملیات بدر که با رمزِ یازهرا (سلام الله علیها) شروع شده بود، تیری به پهلو و شکم او اصابت می کند و مانند مادر غریبش مظلومانه به رسید و 14 سال هم میهمان حضرت مادر بود و بعد به آغوش خانواده بازگشت . 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌴🌹🕊🌷🕊🌹🌴 هادی از نوجوانی بود و هیات می رفت ،اهل نماز بود، اهل و دروغ نبود. در منزل با بچه ها بازی میکرد و به آنها محبت می کرد. وقتی از ماموریت می آمد دست و پایمان را میبوسید.بعد از بازگشتش از ماموریت، برایم تعریف میکرد که مثلا هفته پیش بوده و را هم زیارت کرده است. بیشتر مواقع که به عراق و سوریه میرفت قبر ائمه را زیارت میکرد و به مادرش می گف که دعایت کردم هادی بسیار تودار بود و از چیزی تعریف نمی کرد، بیشتر سعی داشت به خاطر مسائل امنیتی شغلش را مطرح نکند، البته اطلاع داشتیم که محافظ است.هادی، زمانی که در سوریه بود جهت محافظت از سردار سلیمانی چند باری همراهش شده بود و بعد از مدتی علاقه شدیدی بین سردار و هادی برقرار شد و شیفته سردار شده بود با سردار سلیمانی رفت وآمد داشت،سردار همیشه به هادی می گفت که من و هادی با هم شهید خواهیم شد. راوی : 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹