eitaa logo
دشت جنون
4.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
Montazer.ir4_6046478968175989371.mp3
زمان: حجم: 15.2M
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 💐 @dashtejonoon1🌼🌺
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 صبح اول وقت، وارد مغازه شدم. بسم الله گفتم و نگاهی به چوب های کج و معوج تلنبار شده در گوشه مغازه انداختم. دست تنها بودم. کلی کار روی زمین مانده داشتم. برش و آماده کردن چوب ها وقت گیر بود. تو فکر بودم که رسید، ۸-۹ سالش بود گفتم: می تونی کمکم کنی؟ چه کمکی؟ برش بزنی؟ آره اندازه کن تا ببرمشون اندازه ها را خط می کشم، تو دقیق رو خط کشی ها برش بزن. باشه، خیالت راحت، می تونم. ته دلم قرص نبود. با رگه هایی از نگرانی، اره و چوب های بی زبان را دادم دست احمد و از مغازه بیرون زدم. نزدیک ظهر برگشتم. چشمانم از خوشحالی برق می زد. باور نمی کردم برش هایی به آن تمیزی و دقیقی کار پسربچه ای هشت نه ساله باشد. 📚یادگاران ، جلد 19 کتاب 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 فرزند کوچکم ریحانه خانم (2 ساله) حدود 15روز بعد از بود که بسیار تب کرد و مریض شد. هرچه کردیم خوب نشد؛ دارو، دکتر و... هیچ اثر نمی کرد و تب ریحانه همچنان بالا می رفت. تـب بچم اونقـدر زیادشـده بـود که نمی دانستم چه کنم و ترسیدم که بلایی بر سر بچه ام بیاد. کلافه بودم. غم از یک طرف و بیماری و تب ریحانه نیز از یک طرف؛ هردو بردلم سنگینی میکرد. ترسیده بودم. با خودم میگفتم نکنه خدا بلایی بر سر بچه ام بیاد و مردم بگند که نتونست بعد از بچه هاشو نگه داره...این فکر ها و کلافگی و سردگمی حالم رو دائم بدتر میکرد. شب جمعه بود. به آقا ابا عبدالله الحسین (ع) توسل کردم. زیارت عاشورا خواندم. رو کردم به حرم اباعبدالله (ع) و شروع کردم به صحبت با سالار شهیدان... با گریه گفتم یا امام حسین من می دونم امشب شما با همه تو کربلا دور هم جمع هستید. من می دونم الان پیش شماست... خودتون به بگید بیاد بچه اش رو شفا بده... چشمام رو بستم گریه می کردم و صلوات می فرستادم و همچنان مضطر بودم. درهمین حالات بود که یک خوش در کل خانه پیچید. بیشتر از همه جا بچه ام و لباسهاش این عطر رو گرفته بودند. تمام خانه یک طرف ولی بچه ام بسیار این بوی خوش را می داد، به طوری که او را به آغوش می کشیدم و از ته دل می بوییدمش . چیزی نگذشت که دیدم داره تب ریحانه پایین میاد. هر لحظه بهتر میشد تا این که کلا تبش پایین اومد و همون شب خوب شد. فردا تماس گرفتم خدمت یکی از علمای قم (آیت الله طبسی) و این ماجرا را گفتم و از علت این عطر خوش سوال کردم. پاسخ این بود که چون در شب جمعه کربلا هستند و پیش اربابشون بودند عطر آنجارا با خودشون بهمراه آورده اند. راوی : 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 که جایش نگهبانی داد . در تابستان 1359 در پادگان امام حسین(ع) دوره آموزشی عمومی نظامی را گذراند و پس از آن برای مقابله با ضد انقلاب آماده اعزام به کردستان می شود که با شروع جنگ تحمیلی در شهریور 59 داوطلبانه به سمت جبهه های غرب عازم می شود. وی پس از اینکه به مدت شش ماه داوطلبانه در جبهه های غرب کشور به مقابله با دشمن بعثی مشغول بود پس از چندی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و مدت چهار ماه به عنوان محافظ بیت حضرت به خدمت مشغول شد. مادر خندان در این باره می گوید: یک شب با خوشحالی به منزل آمد و گفت: دیشب یکی از بچه ها در بیت مشغول نگهبانی بود که سلاحش را گرفت و عبایش را به او داد و دو ساعت تمام در حیاط به نگهبانی پرداخت. پس از نگهبانی اسلحه را به آن داد و به نماز شب مشغول شد. آن بنده خدا در حالی که اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود به نماز ایستاد. بعدها فهمیدم که آن پاسدار خود بوده است. 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
💐🍀🌺🌼🌺🍀💐 همراه با تبلیغات‌ امریکایی‌ و همدستانشان‌ می‌خواهند القاء کنند که ‌در ایران دوران‌ جوشش‌ انقلاب‌ به سر آمده‌ و انقلاب‌، راه‌ گذشته‌ی‌ خود را تغییرداده‌ است‌. علی‌رغم‌ دشمن‌ اعلام‌ می‌کنیم‌ و همه‌ باید عملاً و قولاً نشان‌دهند که‌ انقلاب‌ اسلامی،‌ راه‌ مبارزه‌ با ظلم‌ و استکبار و فساد را رها نکرده‌ و هرگز نخواهد کرد. اگر قلدران‌ عالم‌، خوش‌خیالانه‌ گمان‌ می‌کنند که‌ این‌ سنگر مظلومان‌ و این‌ مدافع‌ مستضعفان‌ و این‌ پایگاه‌ مبارزه‌ با نظام‌ سلطه‌ و ظلم‌ و استکبار جهانی‌، لحظه‌یی‌ هدف های‌ بزرگ‌ خود را از یاد خواهد برد سخت‌ در اشتباهند. ما همچنان‌ و همیشه‌ مدافع‌ ملت های‌ مظلوم‌ و زیر یوغ‌ استکبار هستیم‌ و خواهیم‌ بود. ما همواره‌ در کنار ملت‌ مسلمان‌ و مبارز و رشید فلسطین‌ و بر ضد صهیونیسم‌ جنایتکار هستیم‌ و خواهیم‌ بود و به‌ برادران‌ فلسطینی‌ خود توصیه ‌می‌کنیم‌ که‌ راه‌ خدا یعنی‌ مبارزه‌ با دشمن‌ غاصب‌ و حامیانش‌ را با توکل‌ واعتماد به‌ خدا و تا نابودی‌ دولت‌ صهیونیست‌ غاصب‌ ادامه‌ دهند. ملت‌ بزرگ‌ و بسیجیان‌ مؤمن‌ و فداکار ما دفاع‌ از فلسطین‌ را فریضه‌یی‌ دینی‌ می‌شمارند و در راه‌ خدا هیچ‌ هدفی‌ را دست‌نیافتنی‌ نمی‌دانند. ما همواره‌ از حق‌ ملت‌ مظلوم‌ افغانستان‌ در برابر آنان ‌که‌ با او به‌ زور یا تزویر عمل‌ کرده‌اند، دفاع‌خواهیم‌ کرد و معتقدیم‌ ملت‌ افغان‌ که‌ با نثار خون‌ هزاران‌ شهید توانسته ‌نیروهای‌ بیگانه‌ را از خانه‌ خود بیرون‌ براند، در سایه‌ی‌ توکل‌ به‌ خدا و قطع ‌امید از قدرت های‌ مداخله‌گر و کسانی‌ که‌ به‌ آنان‌ خدمت‌ می‌کنند خواهد توانست ‌نظام‌ اسلامی‌ مستقل‌ از شرق‌ و غرب‌ و مبتنی‌ بر خواست‌ و اراده‌ی‌ ملت‌ را درکشور خود مستقر نماید. ما خود را همواره‌ نسبت‌ به‌ ملت‌ مقاوم‌ و مظلوم‌ لبنان ‌که‌ دستخوش‌ توطئه‌ی‌ مشترک‌ صهیونی‌، مارونی‌، امریکایی‌ است‌، دارای‌ تکلیف ‌دانسته‌ایم‌ و خواهیم‌ دانست‌. این‌، راه‌ ما و وصیت‌ امام‌ عظیم‌الشأن‌ ما و دستور اسلام‌ ماست‌ و بدان‌ همواره‌ وفادار خواهیم‌ ماند. ۱۳۶۸/۰۹/۰۲ 📚 پیام به گردهمایى فرماندهان پایگاه‌ها و نواحى مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامى سراسر کشور شادی روح امام راحل سلامتی و تعجیل در فرج حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سلامتی و طول عمر مقام معظم رهبری (مدضله العالی) 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌹🌼🌷🍀🌷🌼🌹 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌷 بسیجی محسن حمیدی 🍀 (رضا) 🌷 بسیجی امیر حسین محمدی 🍀 (مهدی) 🌷 بسیجی ناصر یوسفی 🍀 (فتح اله) 🍀 @dashtejonoon1🍀🌼
🌷🕊🌷💐🌷🕊🌷 🌹 🌹 فرزند : غلامرضا : 🗓 1333/02/18 🗓 محل تولد : نجف آباد ـ صالح آباد وضعیت تاهل : متاهل شغل : پاسدار : 🗓 1366/03/19 🗓 مسئولیت : پاسدار محل : سردشت عملیات : بمباران هوائی مزار : 🌹 @dashtejonoon1🕊🌹