🌹🏴🥀🌴🥀🏴🌹
#پیامکی_از_بهشت 💐
ملتي كه در روزهاي تاسوعا و عاشورا فرياد مي زنید اي امام حسين(ع) كاش ما در زمانت بوديم و تو را ياري مي كرديم ، حال وقت آن رسيده كه حسين زمان را ياري دهيد . بخدا قسم اگر كسي در امر ياري حسين زمان كوتاهي كند مثل اين است كه در كربلا حسين(ع) را ياري نكرده باشد .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #مصطفی_حجتی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
🌴 @dashtejonoon1🏴🌹
Montazer.ir4_6046478968175989371.mp3
زمان:
حجم:
15.2M
🏴🌹🕊🥀🕊🌹🏴
#صحیفه_سجادیه_جامعه ۶۷
#دعا برای موفقیت و پیروزی #مرزداران و #سربازان اسلام
#مداومت هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفهی #واجب ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از #رزمندگان و #سربازان اسلام است.
🎤 محمود معماری
متن دعا را در لینک زیر بخوانید:
blog.montazer.ir/?p=2263
🌹 @dashtejonoon1🍀🏴
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهدا
#مام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#علی_نوری_حسین_آبادی
حاج آقا ردانی پور!!!
علی نوری بود صدا می کرد. گوشه خاکریز افتاده بود، زخمی. آب می خواست.
گفتیم: آب برایت خوب نیست؛ اما باز اصرار می کرد.
مصطفی گفت: آب می دهم به شرطی که کم بخوری. به خاطر خون ریزی برایت خوب نیست.
وقتی آب دادیم، ظرف آب را از نزدیکی لب های خشکیده اش برگرداند و گفت: این لحظات آخر بگذار مثل اربابم تشنه شهید شوم.
رو به کربلا، با صدایی لرزان گفت: السلام علیک یا … .
سرش روی دامن مصطفی بود. صدای هق هق مصطفی از دور هم شنیده می شد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
#ماه_خون_و_قیام
🏴 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#محمدعلی_میرزایی
ما مثل یک روح در دو بدن بودیم.
از کودکی باهم بزرگ شدیم، با هم به مدرسه می رفتیم و ورزش می کردیم.
#محمدعلی عاشق امام (ره) بودند؛ از همان بچگی خیلی به نظام علاقه داشت و قصد داشت وقتی بزرگ شد وارد نظام شود و خدمت کند.
اطمینان دارم که اگر #محمدعلی دراین اوضاع اقتصادی فعلی زنده بود، حتما به همه توصیه می کرد که صبر پیشه کنند، گوش به فرمان #ولایت_فقیه باشند و خداوند را همیشه و درهمه حال در نظر داشته باشند.
راوی :
برادر #شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#ولایت_فقیه
💐 @dashtejonoon1🌺🌴
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_تفحص
حکمت خرابی آمبولانس و پیدا کردن #شهید_گمنام
آمبولانسی داشتیم که دائم رسیدگی میشد. سابقه خـرابی نداشت. در راه برگشت از منطقـه، در یک سرپایینی خـاموش شد.
هرچه استارت زدم روشن نشد.از تعمیرگاه ارتش هم آمدند اما فـایده ای نداشت. لذا تصمیم برآن شـد تا شـب نشده یک تانکـر بیـاید و بکسـل کند. اما وقتی به آمبولانس وصـل شد، گـاز که میداد خاموش میشد!
گفتم: «فایده نداره، بعداً می آییم آنرا میبریم.»
صبح زود رفتم سراغش. تک و تنها توی حال خودم بودم که رسیدم به مکانی صخره مانند که دقیقـاً روبـروی مـاشین بود.
دیدم تعـدادی پـلاک و استخوان افتاده بود. پیکر مطهـر هفت #شهید بودند. بچـه ها را خبـر کـردم و پیکـرها را داخـل ماشین دیگـری گذاشتیم.
بطـرف آمبولانـس کـه رفتم، بچه هـا فکر کردند من فـراموش کرده ام ماشین خـراب است؛ خندیدند! اما ماشین با همـان استـارت اول روشـن شـد!
🎙راوی:
محمد احمدیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
یاد باد
یاد جبهه ها
یاد دفاع مقدس
#یاد_شهدا
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی رزمندگان اسلام
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🌹🕊