eitaa logo
دشت جنون
4.5هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ حاج قاسم جان، نمی‌دانی چقدر دلم برایت تنگ شده است. هر جا می‌روم، هر وقت به تو فکر می‌کنم، قلبم پر از دلتنگی می‌شود. اصلاً باورم نمی‌شود که دیگر کنار ما نیستی. تو مثل آرامشی برای قلب من بودی، حاج قاسم. وقتی یاد تو می‌افتم، دلم می‌خواهد دوباره تو را کنار رهبر عزیزمان ببینم. دلم برای لبخندهایت، برای آن لحظه‌هایی که دست کودکان را می‌گرفتی و انگشترت را به آنها می‌دادی، خیلی تنگ شده. حتی لباس سبزی که همیشه تنت بود، برایم پر از خاطره است. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🕊 🌹 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 14 دی ماه 1403ه.ش 🗓 2 رجب 1446 ه.ق 🗓 3 ژانویه 2024 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 🔸صفحه 496 🔸جزء 25 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
گويا ياران قائم (عج) را مى بينم كه بر شرق و غرب عالم مسلّط شده اند و هيچ چيزى نيست مگر آنكه از آنها فرمان می برد. 📚 كمال الدّين صفحه ۶۷۳ @dashtejonoon1
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀 💐 امروز استکبار جهانی و نوکرانش می‌خواهند تا مقاومت و حدود انقلاب رهایی بخش و عزت آفرین اسلامی‌ را نابود کنند ، پس بار سنگین این انقلاب که خون و شرف درس‌آموزان مکتب سرخ شهادت است بر دوش ما است . 🌹 🌴 🌹 🌹 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
4_6046478968175989371.mp3
15.2M
🌺🍀🌼💐🌼🍀🌺 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 🍀 @dashtejonoon1🌼🌺
خانواده آسمانی 75.mp3
13.01M
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 ۷۵ پیامبر مهربانی‌ها خطاب به امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: وَ شیعَتُکَ عَلى مَنابِرَ مِنْ نُورٍ، مُبْیَضَّهً وُجُوهُهُمْ حَوْلى فِى الْجَنَّهِ، وَ هُمْ جیرانى شيعيان تو بر منبرهائى از نورند، چهرهايشان سفيد و درخشان، در اطراف من در بهشت ... و آنان همسايگان منند! واقعاً این سرنوشتِ همه‌ی شیعیان است؟ پس بدکارانِ امّت شیعه، چه می‌شوند؟ آیا پیامبر در این باره مبالغه می‌کنند؟ 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
🌴🌺🌼🌸🌼🌺🌴 اگر چه روز من و می گذرد دلم است كه با یار می گذرد چقدر خاطره انگیز و شاد و است قطار عمر كه در می گذرد 💐 💐🌼 💐 @dashtejonoon1🌼🌺
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 حسین محمدی مفرد از جمله واحد تخریب لشکر ۵ نصر که همرزم بوده، درباره وی می‌گوید: در شب عملیات کربلای ۴ با اصابت تیر به ناحیه شکم شد و عراقی ها شد. نیمه های بود که با یک ضربه از خواب بیدار شدم. در سمت چپ من روی یک پتو بود و من هم در سمت راست نزدیک به نرده های درب زندان بودم. مقداری بود که خون آلود و مقداری هم مواد داخل روده بزرگ به من داد و خواست که این را از سلول بیرون بیندازم. وقتی این را دیدم متوجه وضعیت بد شدم؛ آنقدر جراحاتش زیاد بود که از طریق انجام می‌شد. با خودم گفتم در داخل شکم همه چیز جابجا شده است . سعی کردم فکر نکنم و بعد از انداختن آن به خارج دوباره خوابیدم. ساعت ۱۰ شب بود که دیگر کاملا بی حال شده بود و دیگر توان ناله کردن هم نداشت به من نگاه کرد و گفت حسین یادت نرود که من بچه بودم و چگونه جان دادم (شهیدشدم) و بعد گفت خواهش می‌کنم کمی به من آب بده که خیلی هستم و من به چشمان که می‌گفت آخرین لحظات زندگیم هست نگاه می‌کردم . صدای خیلی آهسته شده بود او خیلی صدایش رسا و بلند بود، ولی دیگر خبری از آن صدا نبود دستم را به سمت قابلمه هایی که در آن آب بود بردم و بلند کردم و به سمت بردم فکرکنم این وضع شاید ۵۰ ثانیه هم طول نکشید که محمد از قابلمه جدا شد و بر زمین افتاد و به رسید. 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹