eitaa logo
دشت جنون
4.3هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 هرکاری انجام می داد برای خدا بود اصلا براش مهم نبود که دیگران خبر دار بشن همین اخلاصش هم باعث شد این عکسش معروف بشه 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 بعد از مدت‌ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می‌دهد، برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده‌ام و آن در این جمله خلاصه می‌شود: خدایا! عاشقم کن. از این که بنده بد و گنه کار خدایم سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم آرزوی مرگ می کنم ولی باز چاره ام نمی شود. به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ برگ برنده ای ندارم که رو کنم ، جز این که دلم را به دو چیز خوش کرده ام ... یکی این که با این همه گناه، دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند ، پس لابد دوستم دارد و سر به سرم می گذارد ؟ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم ، اگر چنین نبود پس چرا مرا به این جا آورد؟ دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم بسیار دلسوزم. لحظه ای حاضر به تحمل هر گونه رنجی می شوم . بله به این دو چیز دلم را خوش کرده ام. پس ای پروردگار من! اگر دوستم داری که مرا به این جا آورده ای، پس مرا به آرزویم که... برسان و یا به این خاطر که نمی توانم باعث رنجش کسی شوم، پس بیا و مرا مرنجان و خشنودم کن و مرا با خودت... دنیا برای نفس ضعیف ما یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او، در این گرداب هلاک گردد. 🌹 🕊 شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🌴🥀
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 گفت : میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون. بیست الی بیست‌ و‌ پنج دقیقه گذشت اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه می‌کنه! بهش گفتم : مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟! برگشت و گفت : خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عج) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم! 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
💐🌸💐🌼💐🌸💐 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌸 بسیجی حسین فرقانیان (جعفر) 🌸 بسیجی محمد قدوسی (باقر) 🌸 بسیجی اسداله نجفیان (قنبرعلی) 🌸 بسیجی ابوالقاسم اسدپور (اسداله) 🌸 بسیجی محسن عرب (رمضان) 🌸 بسیجی محمد چوپان نژاد (حسینعلی) 🌸 سرباز یوسف نامداریان (امیدعلی) 🌸 سرباز محمدرضا صادقپور (یوسف) 🌸 سرباز علی هنرمند (یداله) 🌺 @dashtejonoon1🌼💐
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌺 والامقام 🌺شهرستان نجف آباد 🌺 ڪہ در چنین روزی 🌺 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌹 پاسدار عباسعلی عرشی 🌺 ( محمدعلی ) ـ ۲۰ ساله ـ نجف آباد 🌹 پاسدار مصطفی کاظمی 🌺 ( رجبعلی ) ـ ۲۱ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی نادعلی بهرامی 🌺 ( مرتضی قلی ) ـ ۲۱ ساله ـ قلعه سفید 🌹 بسیجی یداله ترکی 🌺 ( غلامرضا ) ـ ۱۵ ساله ـ صالح آباد 🌹 بسیجی احمد جمشیدیان 🌺 ( فتح اله ) ـ ۱۹ ساله ـ قلعه سفید 🌹 بسیجی منوچهر سرمدی 🌺 ( احمد ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی ابراهیم سلطانی 🌺 ( احمدرضا ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی سید مرتضی شریعتی 🌺 ( سید حسین ) ـ ۲۲ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمد حسن شهر آشوب 🌺 ( محمود ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی احمد صالحی 🌺 ( بخشعلی ) ـ ۱۷ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی احمد صالحی 🌺 ( رجبعلی ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی حیدرعلی عرب 🌺 ( یداله ) ـ ۲۵ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی مهدی عربان 🌺 ( محمدعلی ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی غلامحسین فتاح الجنان 🌺 ( اسداله ) ـ ۱۸ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا گلی 🌺 ( حسنعلی ) ـ ۱۶ ساله ـ صالح آباد 🌹 بسیجی محسن گله داری 🌺 ( نادعلی ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی احمد لطفی 🌺 ( علی ) ـ ۴۱ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی مهرداد محققی 🌺 ( جعفر ) ـ ۱۷ ساله ـ علویجه 🌹 بسیجی علیرضا محمدی 🌺 ( علی ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا مهدوی 🌺 ( رحمت اله ) ـ ۱۷ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی سید محمد ناصری زاده 🌺 ( سید محمد حسین ) ـ ۱۸ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا احمدی 🌺 ( غلامرضا ) ـ ۱۶ ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی غلامعلی آذریان 🌺 ( مصطفی ) ـ ۱۸ ساله ـ نجف آباد 🌹 سرباز مهدی عابدینی 🌺 ( محمود ) ـ ۱۹ ساله ـ نجف آباد 🌹 سرباز غلامعلی ابوالقاسمی 🌺 ( یداله ) ـ ۱۸ ساله ـ گلدشت 🌷 سالگرد 🌷 آسمانی شدنتان 🌷 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 🌴 خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی . 🌹 اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس اینطور معروف بشه. 🌴 هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد… 🌹 یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….” 🌴 ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و می کشید به کف بچه ها و خاکش رو می مالید رو و می گفت : 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌺💐🍀🌸🍀💐🌺 طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبری جگرم آب شد و از تو نیامد خبری عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند عکسشان قاب شد واز تو نیامد خبری اللهم العجل لولیک الفرج 💐 @dashtejonoon1🍀🌺