eitaa logo
دشت جنون
4.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
دشت جنون
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐 که به دست منافقین تکه تکه شد سید جلیل متولد ۱۳۳۸ از دلاور مردانی بود که در نبرد پیروزمندانه مرصاد به درجه شهادت نائل آمد و با اقتدا به مولایش امام حسین (ع) و یاران با وفایش با بدن ارباً اربای خود به سوی حق شتافت. از ایشان چهار فرزند به یادگار مانده ‌که یکی از آنان پسر و به سفارش ایشان رضا نامگذاری شده است . همه رزمندگان درگیر مواجهه با دشمن بودند و مهمات تمام شده بود و فرستادن مهمات تقریباً ناممکن شده بود، زیرا هیچ ماشینی از تیررس دشمن در امان نبود ، آنسان که فرماندهی از بچه‌ها درخواست یک داوطلب برای رساندن مهمات کرد. سید جلیل شجاعانه برخاست و این مأموریت را به عهده گرفت . ماشین را پر از مهمات کردند و او با هر زحمتی که بود، خود را به رزمندگان اسلام رساند و مهمات را تحویل داد. در راه برگشت وقتی که جنازه مطهر شهدا و مجروحان را بر زمین دید، در کناری ایستاد و شروع به جمع ‌و سوار کردن آنان در ماشین کرد. جنازه‌ای که به پشت افتاده بود توجهش را جلب کرد. او را برگرداند ، ناگهان با یکی از زنان گروهک منفور منافقین طرف شد که زنده بود. زن شرور سریع لباسش را درید و تن خود را نمایان ساخت. سید جلیل رویش را برگرداند و در یک آن، این زن منافق که تله منافقین شده بود و چند تن دیگر از منافقین کوردل به او حمله‌ور شدند و او را اسیر کردند. همرزم شهید که داماد خانواده آنان نیز بود، از دور با دوربین صحنه را می‌دید و آنچه ‌‌دیده اینچنین توصیف می‌کند : نخست دست‌هایش را در حالی که زنده بود، قطع و سپس صورتش را تیرباران کردند و دیگری وحشیانه به او حمله‌ور شد و سرش را از پشت سر برید و آنسان که همه ما او را از دور ‌می‌‌دیدیم، آنان ناجوانمردانه شروع به قطعه قطعه کردن اعضای سید جلیل کردند. من تا جایی که او را می‌دیدم، هیچ خم به ابرو نیاورد و در حالی که زنده بود ارباً اربا شد . این مسأله باعث شد که بچه‌های ما قوت دیگری گرفتند و یورش بیشتری به دشمن آوردند و به عبارتی با شهادت سید جلیل ورق برگشت و ما توانستیم خودمان را به جلو بکشیم . وقتی به پیکر قطعه قطعه شده سید رسیدم، تنها کاری که از دستم برآمد، جمع کردن پیکر و قرار دادن آن در زیر یک ماشین بود. چند روز بعد که پیکرش را خودم به عقب آوردم، هیچ علامت شناسایی دقیقی در بدن او نبود و صورتش غیرقابل شناسایی شده بود. کمی که دقت کردم بازوی او را یافتم که بر رویش نوشته بود « دوستت دارم مادر »‌ . 🕊 @dashtejonoon1 🌹🕊
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
💐🌺🌼🍀🌼🌺💐 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🍀 پاسدار محمدرضا احمدی (محمدعلی) 🍀 بسیجی حسینعلی جونبخش (رمضان) 🍀 بسیجی محمدرضا فاضل (محمد کاظم) 🍀 بسیجی مرتضی فلاحیان (نادر) 🍀 بسیجی محمدرضا مجیدی (مصطفی) 🍀 کارگر علی شادمهر (محمد) 🌼 @dashtejonoon1🌺💐
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹 شهرستان نجف آباد 🌹 ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌷 پاسدار سعید پزشکی 🌺 (یداله) ـ ۲۰ ساله - اصفهان 🌷 بسیجی اکبر زارعی 🌺 (شیرعلی) ـ ۳۰ ساله - اصفهان 🌷 بسیجی مجتبی قربانی 🌺 (غلامرضا) ـ ۱۸ ساله - نجف آباد 🌷 بسیجی رضا متین 🌺 (مانده علی) ـ ۱۶ ساله - نجف آباد 🌷 سرباز عبداله صالحی 🌺 (محمد) ـ ۲۰ ساله - یزدانشهر 🌷جهادگر ماجد ناقوش 🌺 (محمد جواد) ـ ۲۲ ساله - نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🥀🕊
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 وقتی مهدی باکری به پشت تریبون رسید، قبل از هیچ اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تا زد و به *جای زیر پایش، بر روی تریبون نهاد* و آنگاه با لحنی آرام گفت: خاک بر سرت ، آدم شده‌ای که را به زیر پایت انداخته‌اند ؟ 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐 روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای در این روز بود که حضرت علی علیه السلام با عمروبن عبدود، پهلوان معروف عرب مبارزه کرد و او را شکست داد و پرچم اسلام را سربلند کرد و پرچم کفر را واژگون ساخت. حضرت علی(ع) پس از شکست دادن عمرو بن عبدود، به طرف او رفت تا سرش را از بدنش جدا کند که عمرو آب دهان خود را به صورت مبارک مولی الموحدین انداخت؛ حضرت از جای خود برخاست و مقداری در میدان جنگ قدم زد سپس به سمت او رفت، عمرو علت این کار را جویا شد، حضرت فرمود: آن لحظه که آب دهانت را به صورت من انداختی، من را غضب گرفت، نمی خواستم تو را به این حالت بکشم؛ مقداری قدم زدم تا آرام شوم و تو را به خاطر خداوند لاشریک له بکشم. به دلیل این پهلوانی، ایثار، شجاعت و از خودگذشتگی این روز را به عنوان روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای نامیده اند. 🌼 @dashtejonoon1💐🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا