eitaa logo
دشت جنون
4.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
💐🌸🕊🌺🕊🌸💐 امروز سالروز طلوع یک آسمون نشین شهرستانمونه تولدت مبارک 🌺 بسیجی علی محمد کبیری 🌼 (غلامرضا) 🌺 @dashtejonoon1🌸💐
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊 🌹 🌹 فرزند : قاسم : 🗓 ۱۳۴۷/۰۴/۱۷ 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد شغل : دانش آموز : 🗓 ۱۳۶۵/۰۱/۳۱🗓 مسئولیت : بسیجی محل : عراق ـ فاو نام عملیات : والفجر ۸ مزار : 🌴 @dashtejonoon1🌹🕊
🌺🍀💐🌴💐🍀🌺 یکی از همسنگرانش نقل می‌کرد: قبل از عملیات کربلای یک در سال 1365 بود، می دیدم بعد از استراحت کوتاهی که پس از شناسایی شب قبل داشتیم ، تنهایی به سمت سنگری که کمی از خط مقدم فاصله داشت می رفت و پس از ساعتی بر می گردد. یک روز کنجکاو شدم و تصمیم گرفت نقی را تعقیب کنم و ببینم به کجا می رود. چند صد متری که از محل اردوگاه ( سنگر پشت خط) دور شدم.... دیدم پشت تپه ای نشسته و به تنهایی مشغول خواندن مناجات و روضه سیدالشهداء(ع) می باشد. این کار تا اینجا تعجبی نداشت و عادی بود چون مداح اهل دل بود. اما وقتی زاویه دید خود را عوض کردم، ناگهان متوجه مار نسبتاً بزرگی شدم که از ناحیه کمر تا جلوی صورت بلند شده است. ابتدا خواستم فریاد بکشم و وی را از خطری که در مقابلش بود با خبر سازم، ولی ترسیدم وضع بدتر شود و مار آسیب جدی به او برساند، لذا تصمیم گرفتم، ساکت باشم اما در کمال ناباوری دیدم وقتی روضه تمام شد، مار هم آرام، آرام از مقابل او دور شد. بلافاصله جلو رفتم و با ناراحتی به او گفتم: هر چیزی حدی دارد، این چه وضعی است، اگر این مار به تو آسیب زده بود چکار می کردی؟ سعی داشت از پاسخ من طفره برود، با اصرار من لب به سخن گشود و گفت: این کار هر روز این مار است، هر روز می آید اینجا و من وقتی روضه می‌خوانم می آید و هنگامی که روضه تمام می‌شود می‌رود . در این موقع بود که از من تعهد گرفت تا وقتی که زنده است این جریان را برای کسی بازگو نکنم شادی روح و شهدا 💐 @dashtejonoon1🌺🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون
🇮🇷🌹🌴🇮🇷🌴🌹🇮🇷 #یاد_ایام #یاد_حماسه_ها حماسه ناوچه قهرمان جوشن #قسمت_دوم درواقع روز ۲۹ فروردین، کشتی‏
🇮🇷🌹🌴🇮🇷🌴🌹🇮🇷 حماسه ناوچه قهرمان جوشن ناخدا یکم بازنشسته «عباس ملک» فرمانده ناوچه جاوید جوشن جریان آن روز را بار‌ها بازگو کرده است: پس از اتمام عملیات اسکورت نفتکش‌ها، به پایگاه خود در منطقه یکم دریایی بندرعباس باز می‌گشتیم که حدود ساعت هفت صبح از طریق پایگاه خبردار شدیم که در نزدیکی‌های جزیره کیش، ناو‌های آمریکایی به سکو‌های نفتی «نصر» و «سلمان» که در جنوب غربی جزیره سیری قرار دارند، حمله کرده‌اند. طبق دستوری که به ما داده بودند آماده شدیم و مسیر خود را به طرف منطقه مورد نظر عوض کردیم. حدود ساعت یازده و ربع بود که افسر عملیات و افسر مخابرات به من اطلاع دادند که دستگاه‌های مخابراتی ما عمل نمی‌کنند و از کار افتاده‌اند. بلافاصله به اتفاق افسر مخابرات و الکترونیک به اتاق مخابرات رفتیم. تمام سیستم‌های مخابراتی را بررسی کردیم و متوجه شدیم که ایراد از خود دستگاه‌ها نیست. چون تا آن زمان جنگ‌های الکترونیکی برای ما پیش نیامده بود، متعجب بودیم که چگونه دستگاه‌ها از کار افتاده‌اند. ... 🇮🇷 @dashtejonoon1🌹🇮🇷