eitaa logo
دشت جنون
4.8هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 ، فرمانده گردان میثم که در عملیات آزادسازی خرمشهر به رسید از زخمی شدن خود این‌گونه نقل خاطره می‌کند: شب دوم اردیبهشت ۱۳۶۰ بود. به خط اول پدافندی کماندو‌های بعثی رسیدیم. درگیری خیلی سختی بود. آن شب من به همراه نیرو‌های دسته‌ام تا عمق مواضع دشمن نفوذ کرده بودیم. دشمن از همه سمت ما را زیر آتش گرفته بود. لحظه‌ای رگبار گلوله‌ها و آتش خمپاره‌ها قطع نمی‌شد و ما مقاومت می‌کردیم؛ ناغافل ضربه‌ای محکم به سینه‌ام خورد دود و بوی باروت همه جا را پر کرده بود من خودم را میان زمین و آسمان دیدم و بعد به زمین کوبیده شدم از همه جای بدنم خون جاری بود چشم‌هایم جایی را نمی‌دید و دست و پایم به فرمان من نبودند. فقط صدا‌هایی را می‌شنیدم که می‌گفتند : بچه‌ها! برادر شعف شده. بعثی‌ها دارن میان عقب‌نشینی کنید مجروحا را به عقب ببرین دیگر هیچ چیز نفهمیدم. بعثی‌ها بالای سرم آمدند. یکی از آن‌ها می‌خواست تیر خلاصی به من بزند؛ اما دیگری لگدی به پهلویم زد و با پوتین دست شکسته‌ام را فشار داد. درد تمام وجودم را گرفت، ولی صدایی از دهانم بیرون نیامد. همین کار باعث شد تا به من تیر خلاص نزنند، اما من چقدر مشتاق آن تیر خلاصی بودم. راوی : 🌹 🕊 🕊 @dashtejonoon1🕊🥀
دشت جنون
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 #امیر_سرافراز #خلبان_شهید #محمد_نوژه #قسمت_اول #محمد_نوژه در هشتم فروردین ماه سال هزار و
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 فردی با انضباط و برخوردار از دانش پروازی و مهارت‌های تخصصی و یکی از کارکنان ممتاز پایگاه به حساب می‌آمد. در بررسی خلاصه وضعیت ، در سال‌های ۵۶ تا ۵۸ از او به عنوان افسری پر کار که روزانه بیش از دوازده ساعت وقتش را به امور عملیاتی می‌پردازد و دو مورد تشویقی به علت جدیت در امور محوله گرفته یاد شده است. همچنین این بزرگوار فردی متواضع و خوش برخورد و مقید به احکام اسلامی بود، به طوری که در زندگی لحظه‌ای از فرایض و احکام دینی غافل نبود. بعد از بازگشت از آمریکا، نه تنها فریب زرق و برق غرب را نخورد بلکه همواره مفاسد فرهنگ غرب را به دوستانش یادآوری می‌کرد. با شروع انقلاب اسلامی، در نشر و پخش اعلامیه‌های حضرت امام (ره) فعالانه تلاش می‌کرد. او به دور از چشم ساواک دوستان و آشنایان را تشویق می‌کرد تا در تظاهرات و راهپیمایی‌های ضد رژیم پهلوی شرکت کنند. ... 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌺🌸💐🌼💐🌸🌺 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🍀 بسیجی اصغر سلیمی 🌺 (عباس) 🍀 بسیجی مصطفی حجتی 🌺 (عبدالکریم) 🍀 بسیجی ابراهیم زمانیان 🌺 (محبعلی) 🍀 بسیجی محمدرضا سروشان 🌺 (عبدالحسین) 🍀 بسیجی محمد صالحی 🌺 (مرتضی) 🍀 بسیجی غلامرضا صالحی 🌺 (مانده علی) 🍀 بسیجی حسنعلی معین 🌺 (احمد) 🍀 بسیجی خسرو مومنی 🌺 (حیات اله) 🍀 بسیجی ذبیح اله قائدی 🌺 (نبی اله) 🍀 بسیجی عبدالمهدی حاجی نصرالهی 🌺 (عباسعلی) 🍀 بسیجی اکبرعلی امیری 🌺 (خان محمد) 🍀 سرباز محمد آقالر 🌺 (اسماعیل) 💐 @dashtejonoon1🌸🌺
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است 🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌺 بسیجی غلامرضا رستمی 🌷 (حسینعلی) ـ ۲۲ ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی عباسعلی یعقوبی 🌷 (غلامعلی) ـ ۱۷ ساله - نجف آباد 🌺 بسیجی حسین حلاوی 🌷 (عباس) ـ ۱۷ ساله - دهق 🌺 سرباز ناصر باقری 🌷 (حسن) ـ ۲۳ ساله - علویجه 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 ای مردم ، بعد از هر ، خیلی از ما ادعای دوستی با او را کردیم و برای او تخت و حجله بستیم ، بلند گو بستیم ، تاج گل بردیم و... ولی آیا یک سوره بالای سر خواندیم ؟ آیا رفتیم سر قبرش و یک جزء قرآن بخوانیم ؟ آیا به تاج گل احتیاج دارد یا به اینکه برویم برایش نمازی بخوانیم ، روزه ای بگیریم ، قرآنی بخوانیم و طلب آمرزش کنیم . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 @dashtejonoon1💐🌼
💐🕊🌸🌺🌸🕊💐 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌷 بسیجی محسن پورپونه 🌸 (محمدعلی) 🌷 بسیجی مرتضی خاکی 🌸 (رجبعلی) 🌷 بسیجی ناصر شیربچه 🌸 (حیدر) 🌷 سرباز محمد قندهاری 🌸 (رضا) 🌷 جهادگر عبدالعلی محمدبیگی🌸 (فتح اله) 🌷 ارتشی مولاقلی بختیاری فرد 🌸 (عیدی محمد) 💐 @dashtejonoon1🕊💐
🌷🕊🌹🕊🌹🕊🌷 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است 🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌹 سردار اکبر عاطفی (علیمحمد) ـ ۲۴ ساله - نجف آباد 🌹 پاسدار مجتبی جمشیدیان (غلامحسین) ـ ۳۰ ساله - گلدشت 🌹 بسیجی محمدعلی پورحسن (رضاقلی) ـ ۱۹ ساله - نجف آباد 🌹 بسیجی علیرضا سلیمی نبی (حسینقلی) ـ ۲۰ ساله - صالح آباد 🌹 بسیجی عبدالرسول محمدی (محمدعلی) ـ ۲۳ ساله - شیراز 🌹 سرباز حمیدفدایی (نصراله) ـ ۱۹ ساله - نجف آباد 🌹 سرباز یونس هوشمندیان (منوچهر) ـ ۲۱ ساله - کهریزسنگ 🌹 سرباز سیدسعیدحسینی (سیدکمال) ـ ۲۰ ساله - نجف آباد 🌹 سرباز محمدرضا خادمی (اکبر) ـ ۲۰ ساله - نجف آباد 🌹 سرباز رمضان اکبرپور (حسین) ـ ۲۱ ساله - نجف آباد 🌹 سرباز غلامرضا امینی (عبدالعلی) ـ ۲۱ ساله - کهریزسنگ 🌹 سرباز عبداله بهارلوئی (محمد) ـ ۱۸ ساله - گلدشت 🌹 جهادگر احمد حاج امینی (محمدعلی) ـ ۲۰ ساله - نجف آباد 🌹 جهادگر ابوالقاسم منتظری (علی) ـ ۲۵ ساله - نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🌹🌷
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 برات در عالم خواب دیدم كه یك عده از بسیجی های آشنا پشت در ورودی مسجد جامع نارمك تهران جمع شده التماس می كنند كه داخل مسجد شوند، ولی اجازه نمی دادند. من و چند نفر از بچه های تفحص وارد مسجد شده، پشت سر امام جماعت نماز خواندیم، سپس پشت سرم را نگاه كرده ، دیدم بقیه نیروهای تفحص هم هستند، پرسیدم: شما هم آمدید؟ گفتند: بله، بالاخره اجازه ورود دادند. آنجا برگه هایی را امضاء می كردند یا شاید برای تأییدشان می كردند. یكبار هم خواب دیدم : سید سجاد به من گفت : عباس تو در فكه می شوی . وقتی وارد محور فكه شدم، كتاب حماسه قلاویزان را دیدم، با ناراحتی و برای متوجه شدن تعبیر خوابم به آن كتاب تفعلی زدم واین شعر آمد: تو را خلعتی تازه داد تو از سمت خورشید می آمدی راوی : خود 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 #خاطرات_شهدا #شهید_تفحص #عباس_صابری برات #شهادت در عالم خواب دیدم كه یك عده از بسیجی های
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 کار تفحص را از محور قلاویزان، فکه، شلمچه و طلائیه شروع کرده ، ادامه دادم در این مدت ۲ خطر جدی مرا تهدید کرد.... یک بار به همراه سرهنگ غلامی و برادران تفحص لشکر مستقر در فکه ، صبح قرار گذاشتیم تا برای ظهر عاشورا که می خواستیم در مقتل مراسمی برگزار کنیم منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی بعد از زیارت عاشورا آنجا را کنترل کرده و سرکشی کنیم. ساعت از ۶ گذشت حرکت کردیم ، به مقتل که رسیدیم معبر حالتی پیچ مانند داشت و من خواستم از راه دیگری رفته زودتر برسم . به قول معروف پیچ پیچید، من نپیچیدم ، در ۸ متری ما راننده دستگاه بیل مکانیکی که از بچه های ۷۷خراسان بود در جایش روی زمین نشست و تکان هم نمی خورد . پرسیدم : قضیه چیست؟! گفت : آرام پایت را از روی زمین بردار و اصلاً آن را نچرخان. وقتی پایم را برداشتم یک مین والمری که کلاهک آن تکان نخورده و فقط شاخکهایش شکسته بود را دیدم ولی گویا لیاقت نداشتم. یکبار هم هنگامی که در منطقه شلمچه برای بچه های تفحص لشکر ، محور و معبر باز می کردیم در پاسگاه مرزی شلمچه نزدیک کانالی که هر ۶ متر به ۶ متر یک مین T.X.50 قرار داشت ، مأمور پاکسازی شدیم من به منطقه آشنایی کافی داشتم یک روز قرار شد نحوه پاکسازی و وضعیت محل بررسی شود زمانی که بیست متر از نقطه شروع معبر دور شدم احساس کردم دومتر به هوا پرت شده به زمین افتادم. وقتی بلند شدم دیدم یکی از همان مینها که به خاطر وزن تقریباً سه کیلویی اش بچه هابه آن مین بطری می گفتند آن طرف تر از من افتاده و بچه ها هم مرا نگاه می کنند گویا پایم به آن خورده و چاشنی اشتعالی آن عمل کرده، ولی چاشنی انفجاری عمل نکرده بود. این دومین خطری بود که به خیر گذشت . راوی : خود 🌹 🕊 شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌺 سردار احمد حجتی☘️ (مرتضی) 🌺 بسیجی عبدالمحمود ایزدی خواه ☘️ (رمضانعلی) 🌺 بسیجی احمد طالبی ☘️ (نوروزعلی) 🌺 بسیجی غلامرضا گلی ☘️ (حسینعلی) 🌺 بسیجی رضا نوروزی ☘️ (اصغر) 🌺 بسیجی اسماعیل شهیدی ☘️ (حسینعلی) 🌺 بسیجی قربانعلی طالبی ☘️ (ولی اله) 🌺 بسیجی محمدحسین چهارده معصومی ☘️ (علی) 🌺 سرباز علی صالحی ☘️ (عشقعلی) 🌺 سرباز علی افشاری ☘️ (علی خان) 🌺 سرباز حسن بابلخانی ☘️ (مانده علی) 🌺 جهادگر قاسم عباسی ☘️ (عبداله) 🌺 جهادگر مرتضی گلشادی ☘️ (باقر) 💐 @dashtejonoon1🌼🌺
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 🌹 🌹 فرزند : محمدعلی : 🗓 1344/01/10 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد شغل : کارگر : 🗓 1364/03/05 🗓 مسئولیت : سرباز محل : جزایر مجنون عملیات : خط پدافندی مزار : 🥀 @dashtejonoon1🥀🌹
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 🌹 🌹 فرزند : نصراله : 🗓 1350/08/25 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد شغل : دانش آموز : 🗓 1367/03/05 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : شلمچه عملیات : خط پدافندی مزار : 🥀 @dashtejonoon1🥀🌹