eitaa logo
دشت جنون
4.2هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 07 خرداد 1404ه.ش 🗓 01 ذی الحجه 1446 ه.ق 🗓 28 مه 2025 میلادی 🔸صفحه 37 🔸جزء 2 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐 اذا تزوج الرجل احرز نصف دینه کسی که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است. مستدرک الوسائل، ج 14، ص 154 💐 @dashtejonoon1🌼🌺
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 توصیه ای دارم به همه افرادی که در هر پست و مقام و به هر شكلي فعاليت دارند ، اینکه به فعاليتهاي خود ادامه دهيد اما مواظب باشيد كارهاي شما حساب شده و با اصول و معيارهاي اسلامي و جمهوري اسلامي مطابقت كند و خداي ناكرده بر اثر اشتباهات حزبي و حساب نشده و ناآگاهانه موجبات بدبيني را فراهم نكنيد . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 @dashtejonoon1💐🌼
Montazer.ir4_6046478968175989371.mp3
زمان: حجم: 15.2M
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 💐 @dashtejonoon1🌼🌺
🍀💐🌼🌺🌼💐🍀 از عرش فرشته ها اگر می آیند به جشنِ دلِ پیامبر می آیند عروس و شاه داماد این دو چقدر به یکدگر می آیند! 🍀 🌸 🌺 💐🌸 مبارک باد 🌸💐 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 اولین بار برای صحبت کردن زمان خواستگاری و آخرین بار هم برای صحبت کردن قبل از اعزام به سوریه به گلزار شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم. محل دلداگے ما همین امامزاده بود با نسبت فامیلے داشتیم پسر عموم بودن که ۲۹ دی ماه سال ۱۳۹۴ پیشنهاد ازدواج دادند و ماهم روی پیشنهادشون فکر کردیم. اصلا انتظار نداشتم تو این سن ازدواج کنم ولے وقتی به خواستگاریم اومدن، متعجب شدم اما خصوصیاتے که تو ذهن من بود، همه اون رو داشت و مهمترین شرطم این بود که همسر آینده ام تهران باشه که اینطور بود. تو روز خواستگاری به زندگے ساده و کالای ایرانے خیلی تاکید داشت ما ۲۸ بهمن ماه سال ۱۳۹۴ صیغه محرمیت رو خوندیم و قرار بود تابستون عقد کنیم من خیلے مخالف رفتن به بودم و اصلا اجازه ندادم که بره! ولے با حرف هاش منو راضی کرد... روزی که مےخواست به بره من مدرسه بودم و از روزهای قبل هم امتحان داشتم ، نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم و فقط برام یه نامه برایم نوشته بود وقتی اونو خوندم خیلے مضطرب شدم ، چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه خیلی عارفانه نوشته بود نوشته بود رفتم تا وابسته نشوم ، چون مےترسید به عشق دنیویش زیاد وابسته بشه و نتونه دل بکنه و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چه اتفاقاتی دارد میافته! در تلگرام هم با هم در ارتباط بودیم وقتے یک هفته گذشته بود ، تو تلگرام بهم گفت: "یک هفته به اندازه یک ماه برایم گذشت" 🌺 @dashtejonoon1💐🌼
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀🌸🌺💐🌺🌸🍀 بیا که دعوتی به این جشن باید که سجده کنی و خاک و پیام حق روی لبای خدا خودش از طرف هر دو پیغمبر ، همه عالم پیغمبر ، همه عالم 🍀 🌸 🌺 💐🌸 مبارک باد 🌸💐 🌺 @dashtejonoon1💐🍀
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 یکی از روزها که پیدا نکرده بودیم، به طرف هجوم بردیم و بنا بر رسمی که داشتیم، دست و پایش را گرفتیم و روی زمین خواباندیم تا بچه ها با بیل مکانیکی خاک رویش بریزند. کلافه شده بودیم. پیدا نمی شد. بیل مکانیکی را کار انداختیم، ناخنهای بیل که در زمین فرو رفت تا خاک بر روی بریزد، متوجه استخوانی شدیم که سر آن پیدا شد. سریع کار را نگه داشتیم، درست همانجایی که می خواستیم خاکهایش را روی بریزیم تا به التماس کند که خودشان را نشان بدهند، یک پیدا کردیم . راوی : 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹