eitaa logo
دشت جنون
4.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ هر روز، در خاکریز فکرم می شوی، پشت سنگر احساسم تیر می خوری و از قرارگاه فکرم، پر می کشی. به سوی کربلای آرزوهایم به راه می افتی و من هر روز، شادی ام را تشییع می کنم و زندگی مردانه را به خاک می سپارم، هر روز از شما دور می شوم در حالیکه دست تمنا به سوی شما دارم، هر روز عهد می کنم که دلم بر سر مزار شما بماند تا شیون مادران فرزند از دست داده را در هیاهوی تبلیغات خوردنی ها و آشامیدنی ها گم نکنم. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 از پرسیدند: بهترین دعا چیست؟ گفت: ... گفتند: خب عاقبت بخیری که بهتر است گفت: ممکن است کسی عاقبت بخیر شود ولی نشود، ولی کسی که بشود حتما عاقبت بخیر هم میشود... شادی روح و و سلامتی رزمندگان 8 سال دفاع مقدس 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌺🌼🍀🌷🍀🌼🌺 امروز سالروز چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌸 سردار محمدرضا پوراسماعیلی 🌻 (یوسف) 🌸 بسیجی محمود حبیب الهی 🌻 (اسداله) 🌸 بسیجی رحیم رضائی 🌻 (علی محمد) 🌸 بسیجی مجید سرمدی 🌻 (محمود) 🌸 بسیجی سعید منوچهری 🌻 (حسینعلی) 🌸 بسیجی محسن مویدی 🌻 (علی محمد) 🌸 بسیجی مصطفی کبیری🌻 (باقر) 🌸 سرباز اردشیر قائدی 🌻 (عبدالرضا) 🌸 سرباز صفا کارگری🌻 (مصطفی) 🌸 سرباز صفرعلی کاووسی 🌻 (علی) 🌺 @dashtejonoon1🌼🌺
🌷🕊🌹🕊🌹🕊🌷 🌹 🌹 فرزند : نعمت اله : 🗓 1343/11/01 🗓 محل تولد : نجف آباد ـ خونداب وضعیت تاهل : مجرد شغل : آزاد : 🗓 1364/03/08 🗓 مسئولیت : سرباز محل : مهران عملیات : خط پدافندی مزار : 🌹 @dashtejonoon1🌹🕊
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 ای دعا کن که ما از خستگی و غفلت خوابمان نبَـرَد و از قافله مهدیِ فاطمه جا نمانیم ... 🌴 @dashtejonoon1🌴🥀
💐🌷🌼🌸🌼🌷💐 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌺 بسیجی حسن توکلی 🌼 (حسین) 🌺 بسیجی غلامحسین خیری 🌼 (محمدعلی) 🌺 بسیجی سعید روح اله 🌼 (محمدباقر) 🌺 بسیجی مصطفی قیصری 🌼 (مرتضی) 🌺 بسیجی احمد پورپیرعلی 🌼 (ابوالقاسم) 🌺 سرباز عباس یادگارصالحی 🌼 (گل محمد) 🌺 انقلابی عبدالعلی طالبی 🌼 (قربانعلی) 🌺 انقلابی ملک حسین خسروی 🌼 (حیدر) 💐@dashtejonoon1🌼💐
🥀🌷🕊🌹🕊🌷🥀 🌹 🌹 فرزند : علی : 🗓 1344/06/01 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد شغل : کارگر : 🗓 1367/03/09 🗓 مسئولیت : سرباز محل : سردشت عملیات : درگیری با ضد انقلاب مزار : 🌹 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 از کلام در وصف تصویر بردار مستند روایت فتح و اولین مدافع مردم عجب از ما واماندگان زمین گیر که در جستجوی به قبرستانها می آییم . این خود دلیلی است بر آنکه از حقیقت عالم هیچ نمی دانیم. مرده آن است که نصیبی از حیات طیبه ندارد واگر چنین است از ما مرده تر کیست؟ شاهد بر باطن و حقیقت عالمند و هم آنانند که به دیگران حیات می بخشند. پس به راستی این عجیب نیست که ما واماندگان در جستجوی به قبرستانها می آییم . شادی روح و 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون
💐🌼🌺🍀🌺🌼💐 گر چه پشت لبش تازه سبز شده بود اما کاری که کرد نشون داد که دلش خیلی وقته که سبزه. یوسف یه دایی داشت . دایی هر چند وقتی به فامیل ها سر می زد، آخه نماینده مجلس بود و بیشتر اوقات دنبال کار مردم. یوسف دایی رو خیلی دوست داشت ولی تا حالا حتی جرأت نکرده بود یک کلمه باهاش حرف بزنه. اون روز هم دایی اومده بود به فامیل ها سر کشی کنه، یوسف که خودش رو از قبل آماده کرده بود، با یه کاغذ تو دستش تو کوچه به دیوار خونه تکیه داده بود . مثل همیشه سرش پایین بود و کف کوچه رو کنکاش می کرد. دایی رسید به خونه یوسف، یوسف هیجان زده بود، به سختی آب دهانش رو قورت داد، عرق کرده بود، آروم به دایی گفت دایی سلام. دایی با تعجب از پیشدستی یوسف تو سلام، جواب سلامش رو داد. گفت : چیه چرا تو کوچه ایستادی؟ یوسف مطمئن بود، تصمیمش رو گرفته بود، آهسته به دایی گفت دایی یه کاری باهاتون دارم. دایی به رسم شوخی محکم به پشت یوسف زد و گفت بفرما در خدمتیم. ... دایی ، می خوام برم جبهه، گفتن باید بابام این رضایتنامه رو امضا کنه ولی هر چی می گم، می گه " نه ؛ تو بچه ای ". شما بهش بگین بزاره برم، من قول می دم مواظب باشم . نمی دونم دایی برق تو چشمای یوسف رو دیده بود یا نه، با مهربونی به یوسف گفت دایی جون باشه من با بابات صحبت می کنم، می گم که این مرد می خواد مرد شدنش رو نشون بده. یوسف خوشحال شد، اگه از دایی خجالت نمی کشید همونجا می پرید تو بغل دایی، به سختی خودش رو کنترل کرد. دایی وارد خونه شد، بعد از نیم ساعت در خونه باز شد. دایی داشت بند کفشهاش رو می بست، پاش رو که بیرون گذاشت یوسف پرید جلو . چی شد!! چی شد!! دایی؟!! دایی اما به آرامی گفت : انشاء الله با اولین اعزام تو هم می شی یه بسیجی . دایی نمی دونست که یوسف با اولین اعزام قراره یه پرنده بشه، قراره یه بهشتی بشه. دو سه روز بعد ثبت نام شروع شد، هفته بعد بود که یوسف خجالتی ما، درب تک تک خونه ها رو زد، از همه خداحافظی کرد، از کسایی که تا حالا حتی سلام بلند از اون نشنیده بودند و فردای اون روز اعزام شد. یک ماه نشد که خبر رسید یوسف بر اثر اصابت تیر مستقیم شده و جنازه اش هم تو جبهه مقدم مونده. یعقوب برادر یوسف به منطقه رفت و مدت ها به دنبال جنازه یوسف گشت ولی پیداش نکرد، انگار آب شده بود رفته بود تو زمین. تا اینکه بعد از سه چهار ماه خبر رسید جنازه یوسف پیدا شده. یوسف عاشق بود ولی به خاطر وضع زندگی و ... تا روز که 16 سالش شده بود هنوز نتونسته بود بره زیارت. اما عاشقی رسم عجیبی داره، بچه های مشهد جنازه یوسف رو اشتباهاً به جای یکی از منتقل کرده بودن مشهد و دور ضریح آقا طواف داده بودن، بعد که خانواده مشهدی تحویلش گرفتن دیدن که این اونها نیست. با پیگیری های یعقوب، یوسف به زادگاهش (روستای کهن آباد بخش آرادان شهرستان گرمسار) برگشت و الان سال هاست که یوسف، مرد کوچک روستای ما مردانه در ورودی روستا و در گلزار زنده و بیدار منتظر کسیه که میاد و یوسف دوباره مرد شدنش رو در رکاب اون ثابت می کنه . شادی روح و 🌺 @dashtejonoon1🍀💐
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🌓 ❤️ هر روز، در خاکریز فکرم می شوی، پشت سنگر احساسم تیر می خوری و از قرارگاه فکرم، پر می کشی. به سوی کربلای آرزوهایم به راه می افتی و من هر روز، شادی ام را تشییع می کنم و زندگی مردانه را به خاک می سپارم، هر روز از شما دور می شوم در حالیکه دست تمنا به سوی شما دارم، هر روز عهد می کنم که دلم بر سر مزار شما بماند تا شیون مادران فرزند از دست داده را در هیاهوی تبلیغات خوردنی ها و آشامیدنی ها گم نکنم. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🌺🌼🍀🌸🍀🌼🌺 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🌷 پاسدار سید حسین پزشکی 💐 (سید محمد صادق) 🌷 بسیجی سعادت رادی 💐 (مرتضی قلی) 🌷 بسیجی حمید نادری 💐 (رضا) 🌷 بسیجی محمدرضا نجفیان 💐 (ابراهیم) 🌷 بسیجی احمد هادی 💐 (نعمت اله) 🌷 بسیجی سیدعلی اسماعیلیان 💐 (سید حسین) 🌷 سرباز غلامرضا رحیمی 💐 (فرج اله) 🌷 انقلابی علی کرباسی 💐 (محمود) 🌷 مردمی اسداله مهدیه 💐 (محمد) 🍀 @dashtejonoon1🌼🌺
🌹🕊🌷💐🌷🕊🌹 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است 🕊 🌹 والامقام 🌹شهرستان نجف آباد 🌹 ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : ✍️ 🌹 سردار محمود فقهی 🌹 (حیدرعلی) ـ ۲۴ ساله - نجف آباد 🌹 بسیجی محمد حسین صادقی 🌹 (عباس) ـ ۲۳ ساله - نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا فقهی 🌹 (حیدرعلی) ـ ۳۳ ساله - نجف آباد 🌹 بسیجی محمدرضا معین 🌹 (احمد) ـ ۱۷ ساله - نجف آباد 🌹 سرباز اصغر کافی موسوی 🌹 (محمود) ـ ۲۰ ساله - نجف آباد 🌹 سرباز علیرضا سورانی 🌹 (احمد) ـ ۲۰ ساله - نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🌹