رورتی، که سیاست و دموکراسی را مستقل از فلسفه خوانده، نمیداند که آن را در آغوش نظم تکنیک جهان رها میکند.
فلسفه، سیاست، خشونت
صفحه 20
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
من به معاریف و مشاهیر کاری ندارم بلکه از این اوضاع این جهان جهانی که در آن به سر میبریم حکایت و گاهی شکایت میکنم. این جهان نه جهان توسعهیافته است، نه جهان توسعهنیافته، جهانی که هرکجا باشیم اهل و تابع آنیم و در سراسر روی زمین گسترده شدهاست. این جهان هم مدرن است هم پستمدرن و همسر و کار و تعلقی به دنیای پیشاز تجدد دارد.
فلسفه، سیاست، خشونت
صفحه 18
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
فلسفه نهفقط زمینهای را فراهم آورده است که در آن علم و تکنیک بسط یابد بلکه راهنمای آنها و چشم عالم جدید بودهاست و اگر این چشم کور شود چهبسا که جهان در ورطههای خطر تباهی سقوط کند. مهم نیست که حتی غالب اشخاص درسخوانده بپندارند و به زبان آورند که فلسفه و شعر اموری زائدند و اگر باشند برای تفنن خوبند و به هیچ کار دیگری نمیآیند. مثل اینکه قبلاز کشف اکسیژن و درک منوط بودن زندگی به آن مردمان نمیدانستند که هوا چیست و چرا به هوا نیاز دارند، ولی همه نان و آب و جامه و مسکن میخواستند. البته مردم در نشناختن قدر هوا تقصیری نداشتند و چون هوا همهجا بود ضرورت نداشت که با سعی خود آن نیاز را برآورده سازند.
فلسفه، سیاست، خشونت
صفحه 23
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
اگر سعدی نبود ما اصلا نمیتوانستیم تصور کنیم چه بودیم و که بودیم. سعدی تجدید عهد یک دوران و عهد است...
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
آنکه میگوید ما هنوز به مدرنیته نرسیده ایم پس به پست مدرن چه کار داریم، جهان خود را نمی شناسد و با اینکه احیانا خار غربت در پا دارد، اصرار در توجیه جهان تجدد میکند، ظاهرا این خار هنوز در دلش نخلیده است.
فلسفه، سیاست، خشونت
صفحه 19
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
ماکس وبر صفت اصلی جهان تجدد را رهایی از فسون و افسانه دانسته بود. اکنون باز ما به جهان فسون و افسانه بازگشته ایم. جهان کنونی وقتی با زبان و دست افسونشده و افسانه زده زندگی میکند و حتی با همین زبان و دست به جستجوی حقیقت و عدالت و آزادی میرود، چگونه گرفتار افسون و افسانه نباشد و پیداست که با دست ودل و چشم و گوش و زبان افسونشده به عدالت و آزادی نمیتوان رسید و فقط میتوان در بازی جهان، بازیچه بود...
فلسفه، سیاست، خشونت
صفحه 19
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
💠 دعوت به اندیشه
👥 گفتگوی استاد طاهرزاده و دکتر موسی نجفی
📗 پیرامون کتاب گسست تاریخی و شرق
شناسی (اثر دکتر رضا داوری اردکانی)
📆 سه شنبه ۲۹ خرداد ماه ۱۴۰۳
🕠 ساعت ۹ صبح
📍مکان: خانه مشروطیت اصفهان
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
از زمان سقراط، افلاطون و ارسطو فکر چنان تنزل کردهاست که منتهی به عقلجزئی و عقلمشترک شده تا آنجا که جای همزبانی و همداستانی را قال و مقال گرفتهاست...
ما امروز دیگر زندگینمیکنیم و زندگی ما چیزی جز گذرانِمعاش بر طبق اقتضای علم و عقلجزئی نیست. ما از طبیعت جداشدهایم و غرق در مفاهیمِانتزاعی هستیم...
در چنین وضعی بنابر رأیِنیچه، هنر از این جهت که نمودِامرِمحسوس است ما را از دنیایِانتزاع، نجات میدهد و نمیگذارد که یکسره در دنیایِانتزاعی، نابود شویم...
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
اشعریان که قرار نبود کتاب اخلاق بنویسند، آثاری نظیر کیمیایسعادت و احیاءالعلوم نوشتند اما معتزله، کتاباخلاق ننوشتند. حال آنکه آنان (معتزله) از تشخیص و تمیز حسن و قبح میگفتند.
شاید هیچ ربطیتاریخی نتوان میان کانت و معتزلیان و اشعریان یافت اما میتوان شکست یا ناتوانیِفیلسوفانجدید در طرح و تدوین کتابِاخلاق را به مشکل راسیونالیسم و اخلاق بازگرداند و گفت که اگر کانت توانست کتاب نقد عقلِعملی را بنویسد از آن جهت بود که به نحوی از راسیونالیسم گذشت...
سیری در تاریخِروشنفکریِایران و جهان صفحه ۲۸
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
هدایت شده از مخبت
زمان:
حجم:
1.49M
داوری، فیلسوف خشونت...
وقتی تفکر، خوار میشود...
متنخوانی کتاب فلسفه، سیاست و خشونت
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
زمان:
حجم:
312.1K
نظر دکتر داوری درباره هایدگر:
هایدگر، بزرگترین فیلسوفِمعاصر...
گاهِخرد صفحه125
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir
وقتی همه قدرتِغربی و نظامِجهانِتوسعهیافته نامِتجدد گرفت، قهرا بسیاری از مخالفتها و دشمنیها هم متوجه تجدد شد...
زیرا تجدد را مرکز و کانونی تلقی کردند که همه فرمانها و دستورهایِ قهر و غلبه و انکارِدین و اخلاق و معرفت از آنجا میآید...
با این تلقی، تجدد به ایدئولوژی تبدیل شد. در نسبت و تناسب با این حادثه از سوی مقابل هم طرحِتازهای پدید آمد. وقتی نهضتهایسیاسی و ملیِ ضداستعمار و آزادیخواه پس از یک درخششِکوتاهمدت شکست خوردند نهضتها، رنگِدین گرفت...
بنیادگرایی هم کم و بیش رنگِسیاسی پیدا کرد تا آنجا که به دین نام ایدئولوژی دادند و به این صورت بود که دو ایدئولوژی یکی به نام تجدد و دیگری که مضمون شریعت داشت در برابر هم قرار گرفتند...
بلای بیتاریخی و جهان بیآینده 27
🔻کانال دکتر رضا داوری اردکانی
▪️@davari_ir