eitaa logo
ملاقات با امام زمان عج
4.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
29 فایل
اللهم ارنی الطلعه الرشیده . کانال تخصصی داستان های دیدار با امام عصر عج ارتباط با خادم کانال @Shahidehmaryam @aliyazdi2 💠هدف تبلیغ محتواست نه تبلیغ کانال . لذا کلیه مطالب بدون لینک و استفاده از آنها مجاز است .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
@Eltejatales | کانال قصّه‌های مهدوی4_6006078414140738853.mp3
زمان: حجم: 5.9M
حاجت ازدواجش را از باب‌الحوائج گرفت. اگر حاجت داری بسپر به امام زمانت... -قرب الاسناد ص۳۱۰ -مشابه امالی مفید ص ۱۲ # ظهور_نزدیک_است @didar_ba_mahdi
راه رفاقت با امام زمان 💚🍃 از محضر حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری ( ره ) سوال شد : دستوری بفرمایید برای قرب به امام زمان علیه السلام و نزدیک شدن به آن حضرت ؛ ایشان فرمودند : روزی یک ساعت با حضرت خلوت کند . یک جای خلوته متوجه به حضرت بشود زیارت آل یاسین را بخواند . بعد هم زیاد بگوید ادرکنی یا صاحب الزمان ادرکنی زیاد بگوید ، توسل بکند به ایشان ؛ به خودی خود رفاقت پیدا می شود # ظهور_نزدیک_است @didar_ba_mahdi
توصیه های امام زمان (عج) ✍توصیه به خواندن زیارت امین الله: در تشرف مرحوم حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (ع)،او می‌گوید:همراه با امام زمان(علیه السلام) داخل حرم مطهر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) شدیم و به ضریح مقدس چسبیدیم و بوسیدیم.بعد به من فرمود: «زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می‌خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند. 📚نجم الثاقب ، ص۴۵۵ # ظهور_نزدیک_است @didar_ba_mahdi
🔹زمان می گذرد، محرم ها می آید و می رود، عاشوراها می آید و می رود، و جنگ ها می آید و می رود و هنوز آقا امام زمان در پشت پرده غیبت است. 🔹از خدا بخواهیم هرچه زودتر فرج آقا امام زمان را نزدیک کند، تا بیاید و خون امام حسین را قصاص کند، تا به خونخواهی علی اکبر و علی اصغر، قاسم، حضرت رقیه و سکینه و ائمه اطهار علیهم السلام بیاید و اسلام را زنده کند و ظالمان را از میان بردارد و مستضعفین را وارثین زمین قرار دهد. پس چه بهتر آنکه برای هرچه زودتر فرج آقا امام زمان، بکوشیم. 🌷فرازی از وصیت نامه : به نیابت از شهید محمد پاک سرشت صلواتی هدیه کنیم به آقا صاحب الزمان علیه السلام.🍃 # ظهور_نزدیک_است @didar_ba_mahdi
🔴 کاربر لبنانی: سلام بر کسی که آمریکا و اسرائیل رو ادب کرد...✌️ سلامتی نایب امام زمان علیه السلام صلوات # ظهور_نزدیک_است @didar_ba_mahdi
(قسمت اول): ﷻ 💥گاهی انسان خودش به تزکیه_نفس خود نمی پردازد ولی چون دارای عقاید خوبی است و خدای تعالی روح او را دوست دارد، با فشارهای دنیایی او را تزکیه و تصفیه می کند. 👌لذا یک مسلمان نباید از بلاهای دنیا ناراحت باشد. زیرا بلاهایی که به انسان می رسد یا کفاره گناهان اوست و یا او را تزکیه می کند و لایق ملاقات با امام_زمان می نماید: 📝کتاب مسجد جمکران از سید عبدالرحیم، خادم مسجد جمکران نقل می کند که: 💥در سال ۱۳۲۳ که مرض وبا شایع شده بود، روزی به مسجد جمکران رفتم، دیدم مرد غریبی در مسجد نشسته و حال توجه خوبی دارد، از او پرسیدم تو که هستی و چه می کنی؟ گفت: من اهل تهرانم و اسمم علی اکبر است و کاسبم و چون به مردم نسیه می دادم و آنها دچار مرض وبا شدند و مُردند، تمام اموال من از بین رفت و من ناچار به مسجد جمکران آمده ام شاید حضرت حجة ابن الحسن، نظر لطفی به من بفرمایند. ✨💫✨ این شخص سه ماه در مسجد جمکران ماند و به گرسنگی و عبادت صبر کرد، پس از این مدت یک روز به من گفت: قدری کارم اصلاح شده می خواهم به کربلا بروم. پیاده به کربلا رفت، پس از شش ماه برگشت و گفت: برایم معلوم شد که باید کارم در مسجد جمکران درست شود. باز این دفعه هم سه ماه ماند و مشغول عبادت و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت بود. ادامه دارد..
(قسمت دوم): ﷻ روز ششم ماه مبارک رمضان ۱۳۲۳ وقتی می خواست به طرف قم و تهران برود و می گفت: حاجتم برآورده شده است، من از او تقاضا کردم که شب را به منزل ما بیاید و فردای آن روز به تهران برود. قبول کرد، شب که در منزل نشسته بودیم من با اصرار از او تقاضا کردم که قضیه خود را به من بگوید. او گفت: چون تو خادم مسجد جمکرانی و به من محبت کرده ای، تنها برای تو این قضیه را نقل می کنم: ✨💫✨ در مدتی که من در مسجد جمکران بودم، با یکی از اهالی ده جمکران قرار گذاشته بودم که هر روز یک نان برای من بیاورد و من پولش را یک جا به او بدهم، یک روز به ده جمکران رفتم که نان بگیرم، آن شخص به من گفت: دیگر به تو نان نمی دهم، چون حسابت زیاد شده است. مدتی من چیزی نداشتم که بخورم، حتی یکروز از گرسنگی علفهایی که کنار جوی آب بیرون آمده بود، خوردم، کم کم مریض شدم. ✨💫✨ شبی در یکی از حجرات مسجد جمکران احساس کردم که دیگر قدرت حرکت ندارم، ولی نیمه های شب بود که از پنجره طرف 'کوه دو برادران' دیدم نور عجیبی ساطع است. این نور بقدری وسیع بود که تمام آن کوه با عظمت را روشن کرده بود، این نور همچنان شدت گرفت تا آن که من ناگهان متوجه شدم که کسی پشت در حجره ام ایستاده و آن نور از اوست... ادامه دارد...