تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان در تبریز بودم.دوره دبیرستان به عضویت پایگاه بسیج شهید بابایی_مسجد چهارده معصوم علیه السلام شهرک پرواز تبریز در اومدم. همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشناشدم
دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا😍 و گردآوری خاطرات شهدا😊 و جمع آوری کتاب ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمرات آشنایی من با حاج بهزادبود😌😌
🌷ورزشکار بودم و به ورزش کاراته علاقه داشتم💪 و از ۱۰ سالگی به این ورزش پرداختم😌. در سال ۷۲ همراه تیم استان آذربایجانشرقی در مسابقات چهارجانبه بین المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کردم☺️😇 فوتبال، دیگر ورزش مورد علاقه من بود و بدنبال تعقیب حرفهای این ورزش بودم که بخاطر تقارن با درسم از پیگیری آن منصرف شدم
🌷با گرفتن مدرک دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی، در ۱۸ شهریور ماه ۸۰ عازم خدمت سربازی شدم☺️دوره آموزشی را در اردکان یزد بودم و ادامه خدمت را در نیروی هوایی سپاه به مدت ۱۹ ماه در پادگان شهید باکری و ۲ ماه در پادگان الزهراء (س) در تبریز بودم😊 و در ۱۸ خرداد ۸۲ خدمت را به پایان رسوندم. آشنایی نزدیک با نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این دوره، نقطه عطف زندگی من اغازشد
بعد از تمام شدن سربازیم همه دوست داشتن من ادامه تحصیل بدم😢ولی برخلاف نظر بقیه با اختیار و علاقه خودم به عضویت سپاه پاسداران در اومدم😄🙂
بهمن ماه۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی علیه السلام شدم😍برای رفتنمش به دانشکده باید به تهران میرفتم منم که عاشق جهاد فی سبیل الله بودم😍نام مستعار سپاهیم(حسین نصرتی)گذاشته بودم. این اسمو از جمله ی هل من ناصر ینصرنی آقاجانم اباعبدالله الحسین علیه السلام گرفتم. با این اسم خواستم لبیک گفته باشم به مولایم
آدم پرکار و کم خوابی بودم😌کار رو ترک نمیکردم.اصلا بیکار نمیشدم حتی جمعه ها. من میگم شهادت در راه خدا مزد کسانی هست که در راه خدا پرکارند شاهد این حرفم شهدای جنگ تحمیلی هستند
علاقه زیادی به کار خودم داشتم برای ازدواج حاضر به برگشت به تبریز نبودم. در نتیجه ۲۵اسفند ۸۷ همزمان با سالروز میلاد پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفرصادق علیه السلام با همسری فاضله و از خانواده ای ولایی در تهران ازدواج کردم و تهران موندگار شدم😉
سه سال بعد خدا یک فرشته به ما داد اسمشو گذاشتیم کوثر😍😍😍