یه دنیا ممنونم برای تک تک عکس و فیلم هایی که از مشایه و حرمین شریف برام میفرستین
اینکه من و خانواده ام و اعضای کانال رو یاد میکنید برای من بی نهایت ارزشمنده❤️
کمی هلند...
اولِ رسیدن رفتیم نهار خوردیم.
دفعه قبل که اومده بودیم آمستردام دم رفتن از دور یه رستوران ژاپنی دیدم که نوشته بود حلال.
چیزی که اینجا مثل گنجه و الان رفتیم همون.
قبلا هم نوشتم سفر به هلند جز ارزونترین و دم دست ترین سفر ها برای ساکنین آلمانه.
البته برای خود آلمانی ها فکر میکنم خیلی محبوب هم نباشه ولی برای ما که فرصتمون کمه خوبه.
بعدش پیاده رفتیم دنبال مسجد اما هر چی گشتیم نمیدونم چرا پیدا نکردیم
دیگه در خسته ترین حالت تصمیم گرفتیم بریم هتل
چندتا نکته قابل تامل داشت تو همین چند ساعت آمستردام که در اولین فرصت مینویسم براتون
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
تا الان ۳۶۵۰ بار زهرایاس گفته بستنی میخوام و من در جوابش گفتم بستنی حلال نیست یا نمیشناسم
یکی دوبار هم گفتم مامان خودت میدونی مطمئن نیسیتیم به بستنی هاش اما اگر تو میخوای بریم برات بخرم؟ و خودش میگه نه!
خواستم بگم همیشه هم اینجوری نیست که خیلی راحت کوتاه بیان😐
میگه مامان اخه من هر جا رو نگاه میکنم یکی داره بستنی میخوره، راستم میگه امروز خیلی ها بستنی به دست بودن.
وسط این حرفا اومدیم روی صندلی کنار خیابون بشینیم که دیدیم یک ظرف بستنی رو صندلیه
خندیدم و بهش گفتم میدونی این کار کیه؟
گفت نه
گفتم کار شیطون ناقلا
پرسید یعنی چی؟
و شروع کردم به توضیح دادن اینکه وقتی ما تصمیم میگیریم یک کار بدی رو برای خدا انجام ندیم یا برعکس یه کار خوب مثل نماز اول وقت رو انجام بدیم شیطون مدام بهونه های مختلف پیش میاره که ما نتونیم تو اون تصميم موفق بشیم
مثل الان که ما نمیتونیم بستنی بخوریم ولی شیطون بدجنس و ناقلا مدام بستنی میاره جلوی چشم ما تا دلمون آب بشه و تصمیممون رو عوض کنیم
البته برای زهرایاس کلی مثال دیگه هم زدم ولی الان اینجا دیگه واقعا توان ندارم بنویسم 😱
بعدش پرسید الان اینجا تو خیابون کلی مسلمون هست ( ادم های محجبه زیادی بودن) پس حتما خوراکی حلال میخورن اینا دیگه چرا ما پیدا نمیکنیم
و مجبور شدم کلی هم توضیح بدم در مورد تفاوت سطح دینداری کردن آدم ها و تشبیهش کنم به تفاوت سطح درس خوندن بچه ها تو مدرسه.
اینکه بعضی ها تلاش بیشتر میکنن و سختی بیشتر میکشن و بیشتر درس میخونن تا دانش آموز بهتری باشن و نمره بهتری بگیرن
ما هم باید تلاش کنیم و گاهی لازمه سختی بیشتر بکشیم تا بنده بهتری باشیم و همزمان بهش یادآوری کنم ما الان بهترین بنده خدا نیستیما
کلی آدم بهتر از ما وجود داره ما فقط داریم تلاشمون رو میکنیم
و کلی صحبت دیگه در مورد اینکه از بچگی باید کم کم تمرین صبر کنیم حتی سختی کشیدن رو تمرین کنیم تا بزرگتر که شدیم تحمل کافی داشته باشیم برای صبر کردن ها و ...
و همزمان خودم تمرین تاب آوری میکردم بس که از شدت خستگی و پادرد و کمر درد میخواستم گریه کنم ولی مجبور بودم با زهرایاس صحبتمون رو به اتمام برسونم
و البته کمی بعد این بحث رو تو ماشین با حضور بابا خیلی مفصل تر ادامه دادیم و در نورد کلمه وسوسه و اینکه چیکار باید بکنیم که روی ما اثر نکنه با بچه ها حرف زدیم
البته که قبل و بعدش هزار و یک چالش و دعوا و درگیری داشتیم بین بچه ها و ...
که اجتناب ناپذیره
ولی خب اون مابین دیگه این صحبت ها رو هم میگنجونیم به سختی 🙄
البته آخر آخر کار بستنی نونی زعفرانی ایرانی پیدا کردیم😍
ولی بحث ما در مورد موضوع مهمتر و کلی تری بود
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
و بالاخره رسیدیم هتل...
هتلی خارج از امستردام درست در شهری بین دوتا شهر مورد نظر ما برای بازدید
اینطوری مثلا در مسافتی که هر روز باید طی کنیم تعادل برقرار کردیم...
البته ناگفته نمونه که هتل های آمستردام خیلی هم گرون بودن.
دو تا اتاق رزرو کرده بودیم...
سوییت نداشت
یکی برای خودمون یکی هم بچه ها
موقع خواب وقتی بچه ها از اتاق ما میخواستن برن اتاق خودشون به دکتر ارنست که داشتن بچه ها رو میبردن گفتم کنترل تلوزیون اون اتاق رو با خودتون بیارین لطفا، نمونه اونجا!
و یکمی بعدتر دیدم علاوه بر کنترل
محمد مهدی رو هم آوردن😐
گفتن فکر کردم کار درستی نیست
بودن بچه ها تو یک اتاق کاملا جدا از ما
درسته بچه هامون هنوز کوچیک هستن اما این نه برای الانشون و نه برای آیندهشون خوب نیست! هیچی دیگه یه جورایی زنونه مردونه کردیم
لفظی که تو خونه ما خیلی بسیار پر تکراره!
چرا؟ چون تو این دنیایی که به هر طریقی میخواد پسرها رو شبیه دختر ها کنه و برعکس ما تصمیم گرفتیم به بچه هامون متناسب با سنشون مدام جنسیت و ویژگی های جنسیشون رو گوشزد کنیم
مثل تو پسری، زورت زیاده
تو دختری، باید...
و تو گمان نکن این وضعیت اسفناک تربیتی فقط در خارج از کشوره. من گاهی رقابت شدیدتری رو در ایران میبینم بین بچه ها برای شبیه شدن به جنس مخالف😔
پس ما یه شعار معروف تو خونه داریم که همیشه بسیار مورد استقبال قرار میگیره
دخترها با دخترها
پسرها با پسرها😃
اینجوری شد که من و زهرایاس تو یک اتاق خوابیدیم و بابا و محمد مهدی و فاطمه یاس تو اون اتاق دیگه
بالاخره توفیقی دست داد اقای پدر هم کمی ثواب بچه داری در شب ببرند😉
#مزاح
البته این روش ما فرق داره با تفکر مردسالارانه یا ضد زن. ما تو خونمون به پسرمون ظرف شستن، جا رو زدن و ... رو هم یاد دادیم، و به دخترمون متناسب با سنش مسئولیت های اجتماعی مثل خرید از مغازه و... سپردیم اما در قالب به رسمیت شناختن جنسیتشون و ویژگی های فطری و چهار چوب دینی!
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال