سلام از روز سوم کنگره...

تا اینجا که سمینار به تمرین نوشتن و نقاشی کردن گذشت🤦🏻‍♀️ تو نیم ساعت اول تقریبا یک کتاب رو تموم کرد( تمام تمارینش رو حل کرد)🤦🏻‍♀️🥴 خدایا خودت به این اولویت شناسی های ما برکت بده

عاشق این وقت دوپینگ بین سخنرانی ها هستم البته شما که میدونین من خودم اصلا نمیخواستم، فقط چون لازم بود برای زهرایاس یه خاطره خوب بسازم از امروز رفتم😜

یکی امروز سمینار رو پیچونده رفته ددر دودور😆 اونم کجا؟ جمعه بازار دوست داشتم بچه ها بازار محلی ببینن و تجربه کنن😍

و دختری که عاشق جوجه داشتنه

سفر به ساری برام خیلی حس غریبی داشت انگار برگشته بودم به ۱۴ سال پیش و اون خاطرات از روز اول برام دوره میشد. گاهی دوست داشتم فقط تو خیابون هاش راه برم و به در و دیوار های شهر نگاه کنم. رفتم بعضی جاهایی که با دکتر ارنست خاطره داشتم رو دیدم با خودم فکر میکنم چقدر خوبه اگر گاهی بتونیم به گذشته برگردیم و خاطرات قدیم رو دوره کنیم، ببینیم کجا بودیم، چجوری بودیم، چی میخواستیم، الان تو چه راهی هستیم، آیا ما رو به هدف هایی که داشتیم میرسونه؟ مطابق ارزش هایی که داشتیم هست یا دچار تغییر نظام ارزشی شدیم در اثر زندگی روزمره بدون اینکه بفهمیم، شاید هم اصلا باید یه سری از ارزشهامون رو تغییر بدیم و حواسمون نیست... خلاصه که برای من فرصت خوبی برای فکر کردن بود

خوراکی های بین راه اینجا خیلی متفاوته با آلمان. در پمپ بنزین ها که بیشتر کیک و کروسان و قهوه و چای هست. غالبا چند مدل ساندویچ سرد های آماده هم هست که ما فقط تن ماهی و تخم مرغش رو میتونیم بخوریم. گاهی هم که مکدونالد و برگر کینگ و امثالهم هست. این مدل سنتی و متنوع رو ما اونجا نداریم به بچه ها گفتم بریم خانوادگی املت... حضور پدر رو هم با تماس تصویری فراهم کردم. بعد مدت ها یک وعده دور همی خوردیم، جاتون خالی

و بالاخره رسیدیم خونه... قربون آقایی که هر حرفشون هزار راز و رمز داره‌‌‌♥️♥️ اگر موافقین از امشب یه ختم صلوات برداریم برای پیروزی رزمندگان اسلام هر کس هر تعداد که میتونه...

دیشب داشتم راجع به همون جریمه دویست یورویی با دکتر ارنست صحبت میکردم، یکدفعه یاد یه خاطره دیگه از جریمه ها در آلمان افتادم حدود یکسال پیش به اسم من یک نامه اومد که شما سرعتتون در اتوبان بالاتر از حد مجاز بوده و صد و خورده ای یورو جریمه شدین و ... لازم بود اول یه چند تا مسئله رو چک کنیم بعد پرداخت کنیم که خورد به سفرمون به ایران و ... و اینطوری شد که پرداخت جریمه چند ماهی عقب افتاد. تو این مدت دو سه باری نامه یاداوری پرداخت به علاوه چند یورویی جریمه دیرکرد میاد و که خب ما نبودیم یه روز دیدم نامه اومده تا هفته بعد جریمه رو پرداخت میکنید در غیر اینصورت ما جریمه و شرح دیرکردتون رو می فرستیم برای محل کارتون مطب دکتر....😮😮 چرا خب؟؟ چه ربطی داره اخه؟ انگار شبیه این حالت هایی بود که بچه تو مدرسه کار اشتباه میکنه و مدیر تهدید میکنه به ولی ات زنگ میزنیم خبر میدیم! کلا از ماجرا شاید پنج ماه هم نگذشته بود🤐 چرا با ابرو آدم بازی میکنید😕 یادمه نامه رو فرستادم برای دکتر ارنست و گفتم اون چک کردن ها رو بی خیال فقط این رو واریز کنین تا آبرو ریزی نشده. برای من عجیب و جدید بود این موضوع ولی دکتر ارنست گفتن این خیلی رایجه اینجا. میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است. برعکس ایران، اینجا قانون با کسی شوخی که نداره هیچ، صبر و مماشات هم نداره، عفو رهبری هم نداره، کسی هم در صحبت به قانون لگد پرونی نمیکنه اونم در تریبون رسمی و ... کانال #دکتر_موتا در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef انتشار مطلب فقط با ذکر منبع

با مقدمه پیام قبلی بریم سراغ توضیح این عکس نوشته