4.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ رو شما فرستادین برام...
این آقا در اینستاگرام زبان آلمانی درس میده و گاهی هم ویژگیهای آلمان رو اینطوری نقد میکنه.
این داستان #هنر_این_نیست_که...
#قسمت_دوازدهم
ساعت شد بود ۹ شب...
همسر خواهرم سریع حاضر شده و رفته بودن تو مرکز شهر در به در دنبال یک تایپ و تکثیری که باز باشه و این رو پرینت بگیره
چقدر استرس کشیدم فقط خدا میدونه
البته که ته دلم میگفتم هرچی صلاح خداست من راضیم ولی بالاخره شرایط سختی بود
بارها و بارها رسیدم به شرایطی که بگم من دیگه...
اما زبونم رو گاز گرفتم و گفتم همین مواقعه که ...
میدونی هر بار میخواستم بگم من دیگه عمرا با ایرلاین ایرانی پرواز کنم یاد حرف های خودم میافتادم موقع تبلیغ خرید جنس ایرانی.
وقتی بقیه میگفتن هر موقع جنس ایرانی هم اندازه خارجی ها با کیفیت بود بعد ما هم حمایت میکنیم در جوابشون میگفتم اگر جنس ایرانی همون کیفیت رو داشت و تازه ارزونتر هم بود شما هنر نکردی جنس ایرانی بخری، این اصلا اسمش حمایت نیست
حمایت جاش همین الانه که کالای داخلی اون کیفیت عالی خارجی رو شاید نداشته باشه و حتی گاهی قیمتش هم بیشتره اما چون کالای وطنی هست شما حمایت میکنی و میخری تا کشورت کم کم ساخته بشه
برای همین اون روز با همه سختیش هر طور که بود جلو زبونم رو گرفتم و نگفتم من دیگه هیچ وقت با ایران ایر نمیام
چون که ترکیش گاهی حتی ارزونتر از ایران ایر در میاد
من دفعه بعدی هم باز با ایران ایر پرواز میکنم چون فعلا تنها ایرلاین ایرانیه که به آلمان پرواز داره
دکتر ایران ایر زنگ زد و گفت می ترسم بچه ات زودتر از نامه دکترت به دنیا بیاد😫🙁
گفتم شرمنده آقای دکتر
گفت اشکالی نداره پاشو برو از شام سالن بخور تا نامه ات برسه استرس هم نداشته باش
من هستم و میخوام کمکت کنم
خدا خیرش بده واقعا
ساعت یه ربع به ده شب بود که عکس نامه سونو امضا و مهر شده رسید به دستم، سریع فرستادمش برای آقای دکتر و بهش خبر هم دادم و تازه بعد به دکتر ارنست زنگ زدم
حالا دکتر انلاین نمیشد تو واتساپ که گواهی رو ببینه
روم هم نمیشد دوباره بهش زنگ بزنم
شاید یه ربع یا کمی بیشتر گذشته بود که زنگ زد
البته برای من مثل یه قرن گذشت هر ثانیه اش
و گفت کارت درست شد با مسئول خدمات ویژه هماهنگ کردم و با سر مهماندار پرواز
فقط اون نامه اولیه سونو که تاریخ اشتباه نشون میده رو گم و گورش کن و نشون نده
دنیا رو بهم داده بودن انگار
تازه تلفن رو قطع کرده بودم که دوباره گوشیم زنگ خورد
پیکی بود که داشت وسیله های مشهد رو میاورد
وای خدای من اون رو کجای دلم بگذارم الان
باز استرس اون شروع شد که به موقع برسه
خلاصه اش کنم رسید
رفتم سر وقت قسمت بار
دادم جعبه ها رو یکی یکی سلفون کشیدن و وزن کردن
مسئول کارت پرواز ها اومد و گفت اجازه پروازتون به دست ما هنوز نرسیده و فعلا منتظریم😮
انگار قرار بود من تا ثانیه آخر استرس بکشم
لحظه ای که به من گفتن کارت قطعی اکی شده همزمان گفتن بدو جا نمونی از پرواز
چجوری عوارض خروج دادم و با مامانم خداحافظی کردم و رفتم قسمت پاس کنترل خدا میدونه
همینقدرش رو بگم که از گیت که رد شدیم تازه متوجه شدم از یه سالن سرو سرویس طور پر از انواع غذاها دسر و میوه و نوشیدنی و چای و شیرینی رایگان من با دوتا بچه گرسنه و تشنه اومدم بیرون.
هر سه تامون هلاک یه قطره آب بودیم اما اینطرف پاس کنترل هیچ خوراکی و فروشگاهی نبود جز تعدادی آب معدنی مارک دسانی که ممنوعه است
هیچ جوری دلم نمیومد از اون آب به بچه ها بدم، بهشون توضیح دادم و اونا هم نخوردن اما کلی تا لحظه سوار هواپیما شدن غر زدن که حق داشتن چون کلی طول کشید و من با چه آرامش و لذتی نازشون رو می کشیدم البته که خودم هم داشتم از تشنگی بیهوش میشدم
و بالاخره سوار شدیم
و نکته عجیبش اینجا بود که وقتی به مهماندار گفتم به من یه بالشت اضافی بدین تا بگذارم زیر شکمم گفت مگر شما باردارین؟🤦🏻♀️
زهرایاس که همون اول بعد بلند شدن هواپیما صندلیش رو تخت کرد و تخت خوابید تا موقع فرود
محمد مهدی اما کمی با من بیدار موند و صبحانه خورد و بعد خوابید
و چه خوب که بلیط هامون بیزینس شده بود اجبارا
چون بچه ها راحت خوابیدن و دیگه به من کاری نداشتن
منم کمی استراحت کردم اما استرس نماز صبح نمیگذاشت که با خیال راحت بخوابم، فکر میکردم تو پرواز وقت نماز باشه اما مهماندارها میگفتن نه وقتی پرواز بشینه موقع اذونه.
استرس داشتم که برای دست به سر کردن من باشه بنابراین تو چند فرصت مختلف از مهماندارها پرسیدم تا که دیدم واقعا یکیشون رفت از کابین خلبان پرسید و همون جواب رو بهم داد،دیگه خاطرم جمع شد و آروم گرفتم.
چون مهماندار اولی خیلی راحت گفت قضاش رو بخونید خب🤨😐
ضمنا دکتر ارنست گفته بودن هر نیم ساعت پاهام رو حرکت بدم به خاطر آمبولی
خلاصه که من با سختی فراوان بالاخره رسیدم
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
قبلا نوشته بودم که روز قبل از سفرم به ایران نتیجه تست قندم اومد و چون خیلی بالا بود باید معاینات بعدی و در واقع تکمیلی صورت میگرفت که چون من داشتم میومدم ایران قرار شد ایران پیگیر بشم.
از تفاوت سیستم کنترل در ایران و آلمان تو این مورد براتون بنویسم؟
@dr_mutter
آخ مکدونالد...
چقدر دوست داشتم
اصلا تو بارداری ویار ساندویچ هات رو میکردم.
چقدر برای من با وجود بچه ها کاربردی بودی و همیشه اولین انتخابم...
با وجود اینکه دکتر ارنست ازت بدشون میومد، باز هم به خاطر من همیشه میومدیم...
اما دیگه راه ما از هم جداست...
مرزی بین ماست از بین نرفتنی.
مرزی به پر رنگی مرز بین ایمان و کفر.
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع
عزیزانم ساندویچ ماهی مکدونالد حلاله.
فقط ماهیش!
در کشور های اسلامی مثل عربستان هم که خب همش حلاله دیگه
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار مطلب فقط با ذکر منبع