eitaa logo
Dr.Mutter
52.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
از حقایق کمتر گفته شده دنیای غرب مینویسم مادر. دندانپزشک. ساکن آلمان. نشر مطالب فقط با ذکر منبع. راه ارتباطی با ادمین محتوا: @dr_mutter تعداد پیام ها خیلی بالاست ممنون که درک میکنید🌷 تبلیغات: https://eitaa.com/dr_mutter_werbung
مشاهده در ایتا
دانلود
1.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوای حسین هوای حرم هوای شب جمعه زد به سرم.... شب جمعه شهدا رو یاد کنیم با یک صلوات کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
هدایت شده از Dr.Mutter
... یکی دو سال اول ازدواجمون بود که دکتر ارنست یک سفر اومدن ایران و رفتیم دیدن خانواده ها. عمه خانوم رو اون سال برای اولین بار دیدم. عمه خانوم، عمه بزرگ همسرم هستند که یه طورایی حکم مادربزرگشون را هم دارند و موقع ازدواج ما به رسم هر ساله برای باطل نشدن گرین کارتشون رفته بودن آمریکا. استرس که نه ولی هیجان خاصی داشتم. تازه عروس و کم‌تجربه بودم دید و بازدید ها به خوبی گذشت که یه روز تو جمع خانوادگی حرف افتاد به سفر کربلایی که ما قرار بود هفته بعد بریم... نمیدونم چی شد اما یه آن به خودم اومدم دیدم عمه خانوم با اصرار زیاد خودم همسفر کربلای ما شدن. نه که بخوام فیلم بازی کنم که اصلا اهلش نیستم ولی تصمیم گرفتم تو سفر اون قسمتی از شخصیتم رو بروز بدم که خانوم و آرومه نه اون وجهی که میتونه از دیوار راست بره بالا🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ یک هفته سفر به خوبی گذشت و رسید روز آخر، زمان برگشت... آروم آروم داشتیم من و عمه خانوم می رفتیم سمت ایستگاه های تاکسی که یکی از اون گاری چرخی های معروف عراق، از اونا که روشون رو تا خود آسمون بار پر می‌کنند جوری که هر لحظه میگی الانه که چرخش در بره و گاری بشکنه، چرخش گیر کرد توی یک چاله و تیزیش صاف اومد نشست تو پهلوی من چنان دادی زدم که اول از همه خودم از بلندی صدام بهت زده شدم ولی شدت درد به قدری زیاد بود که خارج از تصوره عین مار من همیشه صبور به درد به خود می‌پیچدم. تو کسری از ثانیه درد مبهم و شدیدی در تمام وجودم پخش شده بود خدا میدونه بعدش که آروم شدم چقدر خجالت کشیدم جلوی عمه خانوم. تا یکی دوسال مدام یاد اون روز میافتادم و خودم به خودم می گفتم آخه دختر حسابی دندون رو جیگر میزاشتی داد زدنت چی بود وسط خیابون اما یه روز که برای بار صدم یاد این اتفاق افتاده بودم و داشتم حرص میخوردم اتفاقات بعدیش انگار مثل فیلم از جلوی چشام گذشت بعد کربلا اومدیم تهران و سریع برگشتیم آلمان و من خیلی زود فهمیدم که باردارم. اره من اون روز که تیزی گاری خورده بود به پهلوم و اون درد عجیب رو تجربه کرده بودم باردار بودم... بمیرم برای دردی که کشیدین خانم میدونم اصل قضیه فاطمیه شهادت حضرت محسن و پهلوی شکسته حضرت فاطمه سلام الله علیها نیست که تنها موندن ولی مسلمینه. حضرت زهرا لشگر تک نفره ولی خدا بودن. اما میدونین من بعد از اون ماجرا دیگه برای فاطمیه نیاز به روضه ندارم... شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تسلیت باد. کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
این خاطره رو چند سال پیش برای شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نوشتم👆👆
4.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما محبت حضرت زهرا را کجا در زندگیتون دیدین و حس کردین؟؟ @dr_mutter کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
التماس دعا🖤
ماجرای اسپند دود کن رو که یادتونه؟؟ که اجاق خونه جدید نمیخوندش بالاخره این رو خریدم از همون سوپر افغانی توش یه برگه بود که نوشته بود هم خودش و هم تمام قطعات داخلش ساخت ایرانه😍 کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
این عکس رو امروز گرفتم. یه بخشی از انجیل به زبان آلمانی و عربی!!!!!! مسیح: من راه ( راه حق) و حقیقت و زندگی هستم حالا این بیلبورد تبلیغ مسیحت کجا باشه خوبه به نظرتون؟؟ تو یک راه روستایی😳😳 یعنی تبلیغ دینشون رو تا روستاها رسوندن و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم جوون و نوجوونمون بعد ۱۲ سال تحصیل در مدرسه و اون همه درس دینی خوندن، ساده ترین شبهات هم براش مسئله ساز میشن، نمازش رو صحیح نمی تونه بخونه و... کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی آقای قرائتی در مورد تبلیغ مسیحیت... کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
در مورد مطلب تبلیغ مسیحیت بعضا متوجه نکته مد نظر من در عکس نشده بودن و پرسیده بودن مثلا حالا آلمانی ها با این تبلیغات واقعا آدم های دینداری هستن؟ یا نوشته بودن که ما هم از این بیلبوردهای حدیث و قران تو کشور و حتی روستا داریم! نکته عجیب این عکس این بود که تبلیغ به زبان عربی بود!!!! عربی برای ما زبان دینمون و رایج در کشور هست. اینجا که اینطور نیست!!! تو کل قاره اروپا ما کشور عرب زبان نداریم اینکه تو جاده روستایی برای یک پناهنده عرب زبانی که ممکنه از اون مسیر رد بشه تو تبلیغ کنی برای تغییر دینش خیلی بحث مهمیه. ما تو تهرانش هم برای چهار تا خارجی مسیحی که زندگی میکنن در کشور ما تبلیغ دین اسلام داریم روی بیلبورد و ...؟؟ نه ما برای نوجوانانمون هم نتونستیم اکثرا مفاهیم حقیقی دین رو جا بندازیم. صرفا بیان احکام بدون باز کردن دلیل و منطق پشتش... کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
جمعه گذشته در ایالت ما روز مطالعه بود. در کلاس زهرایاس بچه ها هفته پیش هر کدوم یک کتاب از کتابخونه انتخاب کرده بودن و در روز مطالعه براساس کتاب انتخابی میرفتن کلاس های بالاتر و با اونا کتابشون رو می خوندن از جزئیات برنامشون خبر ندارم ولی هر چی بود زهرایاس بی نهایت ذوق کرده بود و می گفت امروز بهترین روز بود😍 در مهد کودک محمدی مهدی چون کنارش یه مدرسه هست بچه های مدرسه اومده بودن برای بچه های مهد کودکی کتاب میخوندن. البته از قبل هم مهد یه گوشه رو براشون تزیین کرده بود🎊🎊🎊 کانال در ایتا دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱 مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
این داستان شناسنامه فاطمه چقدر گرفتن شناسنامه اش پر دردسر شد😫 اول که درگیر اسباب کشی و بعد بیماری من بودیم بعد شناسنامه دکتر ارنست نبود، مجبور شدیم از ایران دوباره درخواست بدیم و تا بیااااد کلی طول کشید، بعدش ما دوباره درگیر اسباب کشی شدیم😅 این وسط یکی دو سری هم رفتیم کنسولگری و هر سری یه ماجرا. بماند که ما حدود سه-چهار ساعت فاصله داشتیم و خود رفت و آمد ماجرایی بود سفارت هم میگفت فقط باباش باید بیاد، و خب مشکل همیشگی ما مرخصی نداشتن دکتر ارنست و دیگه نگم براتون... این مدت هم دکتر ارنست همیشه نگران بودن و میگفتن نکنه این وسط یه سفر ضروری به ایران پیش بیاد بعد این بچه بدون مدارکه! ولی کار مدام پیچ میاورد و تیر آخر تعطیلی کنسولگری های ایران بود. دیگه هر جوری بود با هزار مکافات دکتر ارنست روز آخر کار کنسولگری فرانکفورت خودشون رو رسوندن و شناسنامه بچه رو گرفتن دو روزی گذشته بود و منم مشغله روی هزااار که صبح بعد نماز گفتم بدین شناسنامه بچه رو ببینم😍 اول شناسنامه خودم رو باز کردم و چشمتون روز بد نبینه دیدم به جای فاطمه یاس نوشته زهرایاس😳😳😳 مگه میشه؟؟ خدایااااااااااا اصلا جفتمون شوکه بودیم اینکه اسم رو اشتباه بفهمه رو میتونم درک کنم اینکه ندیده باشه دو خط بالاتر همون اسم هست رو نه🙄😫 البته خب روز آخر کار بوده و گویا بی نهایت کنسولگری شلوغ بوده هیچی دیگه بهمون گفتن دوباره باید بیاین، این همه راه رو دوباره رفتیم، و مسئولش دستی خط زد و اسم درست رو نوشته. نه مهری، نه امضایی، نه درج در توضیحاتی.. خب این رو میگفتی خودمون تو خونه هم می تونستیم اصلاح کنیم که😐 کانال دکتر موتا در ایتا