Dr.Mutter
پیرو مبحث دیروزمون یکمی در اینترنت جستجو کردم و آمار و ارقام آلمان رو با ایران مقایسه کردم. تفاوت ه
تو این پست هم راجع به آمار سقط در آلمان و مقایسه اش با ایران نوشتم
امروز تو منطقه ما روز جمع آوری اِشپرمول بود گویا!
اینجا رسم رایج اینه که افراد اگر وسیله ای رو نخوان آگهی میکنند تو سایت های دست دوم فروشی و میفروشن. اگر خیلی درب و داغون باشه یا عجله داشته باشن ممکنه حتی رایگان بگذارند که فقط یکی بیاد ببره
حالا اگر به هر دلیلی این دو راه جواب نده یا نخوان یا نشه راه سوم اینه که از شرکت حمل زباله نوبت میگیرن و در تاریخ مقرر وسائل رو میگذارن دم در.
ماشین میاد میبره.
تو شهر های دانشجویی مخصوصا شهر های اصلی بزرگ، خیلی ها اول که میان که خب کار و درامدی ندارن تو شهر این جور مواقع دور میزنن و وسائلی که احتیاج دارن رو از در خونه افراد بر میدارن.
ناگفته نمونه که بعد بعضی از این افراد پز زندگیشون رو به دوست و فامیلشون در وطن میدن.
اینقدر زیادن افرادی که اینجا با ماشین بقیه عکس میگیرن و به دروغ پز میدن که بیا و ببین
اصلا رایجه 🤐🤐🤐
استفاده از وسائل دست دوم و یا رایگان اصلا بد نیست ها حداقل به نظر من، ولی پز دروغ دادن خیلی بده
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
4.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماشین اشپر مول امروز اومد
مثلا دارم نامحسوس فیلم میگیرم🤦♀🤦♀
این روزها یه جور خونه تکونی دارم و میخواستم عصر که از کارها فارغ شدم براتون در مورد رسم و رسوم ازدواج اینجایی ها بنویسم.
اما راستش الان حالم خیلی بده
اینکه چی شد رو براتون مینویسم
روز شنبه قراره ما مولودی غدیر
تو شهرمون داشته باشیم.
یه مهمونی خانومانه خونه یکی
از خانم های افغان
امروز ظهر بعد از اینکه زهرایاس رو از مدرسه برداشتم قرار بود برم یه سر
دم در خونشون تا دو سه تا مورد رو
با هم هماهنگی کنیم.
خیلی محبت داشتن و
دعوتمون کردن داخل.
حسابی هم تدارک دیده بودن
از شما چه پنهون که ما آدم های
مهمونی ندیده ای هستیم در این
بلاد کفر لذا دوبل ذوق نمودیم.
صاحب خونه رو از قبل میشناختم و یه جور دیگه دوستش داشتم نه چون اون شب احیا که مراسم خونه ما بود از اون خانوم هایی بودن که از اول تا آخر تو آشپزخونه کمک من بودن و شب بعد از اتمام مراسم هم حتی همه زباله ها رو هم تفکیک کردن و هیچ کاری برای من نگذاشتن نه!
چون اون شب با هم حرف زدیم در مورد اعتقادات و دیدم چقدر مقید هستن.
یه دختر ۱۸ ساله دارن محجبه کامل از اون مدلایی که کمتر تو دختر های شیعه اینجا میبینی. میگفتن همسرم میگه ما اگر بچه هامون تو کشور خودمون یا ایران حداقل شرایط تحصیل و ... داشتن هیچ وقت زندگی تو یه مملکت اسلامی رو رها نمیکردیم و نمیومدیم تو همچین کشوری و....
اون شب حقیقتا با دیدن تقیدات
دخترشون حال دلم خیلی خوب شد.😍
امروز که رفتم مامانش گفت تازه اوس بیلدونگ پرستاری شروع کرده و الان هاست که برسه.
رسید...
یکمی گپ زدیم با هم در مورد مهمونی
و بعد حرف رسید به اوسبیلدونگش
پرسیدم اذیتت نمیکنن؟ راحتی برای حجابت و ...
حجابش رو توضیح داد یک بلوز شلوار آزاد
خودش میگفت دو سایز بزرگتر میگیرم که حجابش خوب باشه
اما دیگه آستین کوتاه...
جا خوردم!
شوکه شدم!
یه دفعه برق از سرم پرید!
دیگه بقیه توضیحاتش رو در مورد حجاب موهاش نفهمیدم شاید هم نشنیدم
فقط تونستم بگم خب چرا زیرش چیزی نمیپوشی؟ گفت اجازه نمیدن
میدونستم اما ناخودآگاه زیر لب گفتم خب مگه مجبوری؟! میرفتی یه اوسبیلدونگ دیگه...
یه دفعه مامانش از اون اتاق اومد و بدون اینکه در جریان صحبت ما باشه یه حرفی راجع به مراسم زد و موضوع عوض شد
ولی من دیگه تو حال خودم نبودم😔
شاید برای شما موضوع ساده ای باشه، مهم نباشه اما من بعد این همه سال هنوز بهش عادت نکردم. درکش نکردم چی میشه که اینجوری میشه؟
چرا اینقدر راحت بعضی ها که معتقدند
از احکام دینشون میگذرند....
راجع به اونی که معتقد نیست حرف نمیزنما!
هیچ وقت نفهمیدم چجوری تو ذهنشون سبک سنگین کردن این موضوع رو، چه توجیهی آوردن برای خودشون و وجدانشون که تونستن به خودشون این اتفاق رو بقبولونند.
اونها رو قضاوت نمیکنما، اصلا!
فقط سوال دارم
و تو قلبم یک دنیا غم
و تو چشمام یک شب اشک
نفسم سنگینه
سرم داره میترکه
که این چه بلاییه که سر
اعتقادات ما داره میاد.
ممکنه شما بگین بابا حالا
یه ذره دسته دیگه!
یا مگر همه دین حجابه؟!
بیا ایران خودمون رو ببین
همه دین حجاب نیست اما حجاب
یکی از بزرگترین مرزهای بازدارنده است
یکی از اون خط قرمزهایی که اگر ازش گذشتی و براش توجیه آوردی گذشتن از بقیه مرزها به مراتب آسونتر میشه
بیاین این ایام برای هم، برای نسل
شیعه امیرالمومنین ویژه تر دعا کنیم
مضطر بشیم برای نسل جوانمون
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
متن ویرایش نشده است راستش الان اصلا حوصله ویراستاری ندارم، حال دلم خوب نیست...
Dr.Mutter
شنیده بودم اما ندیده بودم شنیده بودم بعضی مسلمونهای محجبه که تو کشورهایی که حجاب ممنوعه زندگی میکنن
قبلا هم تو این متن یکی دیگه از خاطرات تلخ این چنینی رو از محل کار خودم براتون نوشته بودم
میدونید این جور مواقع با خودم میگم ایران شرایطش از این نظر خیلی بهتره. حداقل میتونیم اعتراض کنیم
یادمه زمان دانشجویی خودمون تو یکی از درس های عملی باید خون گرفتن رو تمرین میکردیم.
دانشجو ها از همدیگه.
همون ترم های اول که هنوز خیلی جوجه دانشجو هستی اصطلاحا و شاید خیلی جرئت نکنی حرفت رو بزنی و...
رفتیم سر کلاس، دختر و پسر و دیدیم استاد که مرد هست بماند حتی یه فضایی رو برای دختر ها جدا نکردن که بماند تازه با مجوز استاد دختر و پسر شروع کردن از همدیگه خون بگیرن.
همونجا ما چند تا از دختر ها اعتراض کردیم، اما در جواب تهدید شدیم که واحدمون رو میافتیم
نشستیم یک گوشه و گفتیم ما کاری انجام نمیدیم
بچه پروشون من بودم بعد از کلاس گفتم پاشین بریم ساختمون مرکزی دفتر حراست
رفتیم و اعتراض کردیم
برای ما کلاس جدا برگزار کردن با استاد خانم.
اون استاد توبیخ شد
و مدیر گروه هم تا مدتها سر کلاس میگفت خب اگر اعتراضی داشتین از اون استاد چرا نیومدین به خودم بگین؟ چرا رفتین حراست؟ فکر کنم اونم زیادی توبیخ شده بود...
نمیدونم میدونست ما بودیم یا نه.
اما میدونست از کلاس ما اعتراض کردن.
تو ایران شاید سیستم بعضی جاها درست نباشه، شاید اگر اعتراض کنیم اولش حتی جواب عکس بگیریم درست مثل کلاس ما اما اگر پافشاری کنیم معمولا نتیجه مثبت رو میبینیم و یادمون باشه این از محاسن انقلاب اسلامیه!
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
#پیام_مخاطب
راستش تو برنامم نبود که امشب مطلبی بنویسم اما این پیام مخاطب تلنگر شروع یه بحث مهم در ذهن من بود.
نمیخوام بیام فقط بنویسم وای جامعه خیلی مهمه، مقبولیت اجتماعی خیلی اثرگزاره و اصلا شاید به همین دلیله که اینقدر در دین ما به امر به معروف و نهی از منکر تاکید شده
نه میخوام از یک جنبه دیگه به موضوع نگاه کنم...
اگر حوصله خوندن دارین بسم الله...
میدونید مشکل اساسی جوامع اروپایی از اونجایی شروع شد که بعد از اینکه از زیر سلطه کلیسا و احکام ظالمانه اش بیرون اومدن دین رو به کل کنار گذاشتن و عقل و علم بشری رو جایگزینش کردن
یعنی چی؟
یعنی گفتن ما چه نیاز به دین داریم
چه احتیاجی که خدا و پیغمبر بیان
به ما بگن چکار کنیم چکار نکنیم
خودمون عقل داریم، علم هم
پیشرفت کرده برای برطرف کردن
مسائل و مشکلاتمون فکر میکنیم
و راه حل پیدا میکنیم
الان که دارم مینویسم یه لحظه به ذهنم خطور کرد چقدر این تفکر شبیه اتفاقاتیه که بعد از فوت پیامبر و زمان غصب خلافت پیش اومد
گفتن چرا خدا، خودمون جانشین مشخص میکنیم و شد آنچه نباید
۱۴۰۰ ساله بشر در عذابه😔
بگذریم خب این اتفاقات در اروپا همزمان با چی بود؟؟ انفجار علم یا همون انقلاب صنعتی و ...
علم یکباره پیشرفت و گسترش بسیار زیادی پیدا کرد و انسان خودبرتر بین خیال کرد خودش میتونه از پس همه مشکلات بربیاد درست مثل بچه ها در اوائل دوران نوجوونی که یه دفعه فکر میکنن خودشون از پس همه چیز بر میان
در حالیکه در اوج جهالت و بی تجربگی هستن
پس سران مملکت ها و دانشمندان و جامعه شناسان شروع کردن به پیدا کردن مشکلات جامعه موجود و طراحی قوانین برای رفعشون.
یکی از بزرگترین مشکلات از نظرشون چی بود؟
ظلم به زنان.
البته اون موقع در جوامع مسیحی واقعا حقوق زنان موضوع مشکل سازی بود. خانم ها از اولیه ترین حقوق اجتماعی برخوردار نبودن اما راه حل درست کردن مشکل برگشتِ درست به دین بود نه...
قانون پشت قانون
هی یه مشکل و مسئله دیدن
و برا رفعش یه قانون جدید نوشتن
موردی برخورد کردن و نتونستن از بالا
یک دید کلی به مسئله زنان و حقوقشون داشته باشن
🔑مثلا دیدن دختر ها قبل ازدواج امکان آشنایی درست ندارن اومدن دختران رو از حریم امن خانواده و نظارت پدر کشیدن بیرون
🔑دیدن خانم استقلال مالی ندارن و در زندگی مشترک ممکنه تحت ظلم همسر قرار بگیرن همه زن ها رو سوق دادن به سمت بازار کار
🔑بعد دیدن ای بابا این وسط خانم ها میخوان مادر بشن پس کار چی میشه؟ مرخصی زایمان گذاشتن
🔑بعد دیدن خب مادر بالاخره باید برگرده سر کار، مادر بزرگ هم که سرکاره بچه رو پس کی نگهداره؟ مهدکودک ها رو ساختن و گسترش دادن
🔑بعد دیدن بعضی مادرها نمیخوان زود برگردن به کار مرخصی یکساله با حقدق گذاشتن
🔑بعد دیدن کارفرماها اینجوری تمایلی به استخدام نیروهای خانم ندارن قانون گذاشتن برای شرکت های بزرگ که باید فلان درصد کارمندانتون حتما خانم باشن
🔑حالا میبینن که شرکت ها، خانم ها رو با حقوق کمتر از اقایون استخدام میکنن ( این مشکل در حال حاضر در اروپا به شدت وجود داره)
و همینجور الی ماشالله...
از اون طرف در ازا هر حقی که به خانم ها دادن در عمل حقی رو از اقایون گرفتن و اینطوری خیال کردن دارن از زن ها، مادران و خانواده حمایت میکنند.
همزمان با این روند، بیبندباری های اخلاقی و فساد و فحشا رو هم به اسم آزادی و حق اختیار بر بدن در زن ها و مردها به شدت افزایش دادن
نتیجه چی شد؟ هدف اولیه حمایت از زنان و حقوقشون بود اما در عمل جامعه رفت به سمتی که مردان تمایلی به ازدواج با خانم ها ندارن، به قول ننه ابراهیم همه مردا شدن امیر نگیر😅
چرا؟ چون بدون ازدواج همه چیز به راحتی در دسترس اقایون هست و با ازدواج یک دنیا مسئولیت قانونی و مالی به عهده شون میاد بدون هیچ حقی!
حالا این وسط سردمداران و صاحبان قدرت و ثروت هدف های اصلی دیگری هم داشتنا مثل افزایش تولید و جذب نیروی کار ارزون و سواستفاده از نیروهای انسانی یا اصطلاحا برده داری مدرن و ....
اونها همه سرجاش.
من دارم از جنبه دیگر ماجرا براتون مینویسم.
قبل از اینکه در مورد علت خطا بودن اون قوانین حمایتی از خانم ها حرف بزنم بیاین سه تا خاطره از سه همکار خانم آلمانیم براتون بگم
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع
اسم ها مستعارند.
ماری دختر آلمانی ۱۹ ساله ای که منشی مطب ما بود.
به گفته خودش چند سالی بود که با دوست پسرش آشنا بود و به تازگی با هم به یک خونه نقل مکان کرده بودن.
همون ازدواج مثلا سفید که باطنش سیاه و چرکه و بینهایت هم در آلمان و کل اروپا گسترش داره.
داشت برام از خاطرات خرید وسائل خونه حرف میزد و ...
همین بین از برخی رسم و رسومات ازدواج آلمانی ها هم براتون بگم.
حتما میدونید که اینجایی ها رسم جهیزیه ندارن و همه وسائل رو دو نفر خودشون با هم تهییه میکنن که خب خیلی هم خوبه.
بین خرف هاش گفت پدر و مادر پارتنرش به عنوان هدیه مثلا ازدواجشون بهشون ۷۰ یورو دادن🤐🤐🤐 و اونا هم باهاش رفتن دوتا قابلمه خریدن
و وای که نمیدونید چقدر خوشحال و ممنون دار بود😐
خب گاهی کمی با هم حرف میزدیم و گذشت تا سال بعد که من فرزند اولم رو باردار بودم
یکی از روزها اومد پیشم و کلی با انرژی حال و احوال جفتمون رو پرسید
حرف رسید به مادر شدن
پرسیدم تو هم دوست داری مادر بشی
با کلی ذوق گفت وای آره خیلی
گفتم خب پس چرا بچه نمیاری؟
میدونستم تو فرهنگ آلمانی ها اینکه افراد بدون ازدواج صاحب چندتا بچه هم بشن چیز عجیب و غیر معمولی نیست
گفت اخه نمیشه ما هنوز ازدواج نکردیم و من دوست ندارم اینجوری...
پرسیدم خب شما که چند ساله باهم هستین الانم که تو یه خونه اید و مستقل شدین پس چرا ازدواج نمیکنید؟
گفت اخه اون ( پارتنرم) میگه من هنوز به موقعیت باثبات مالی نرسیدم😳
گفتم خب تو برنامت چیه؟ گفت هیچی دیگه باید صبر کنم ببینم اون کی میتونه باهام ازدواج کنه
حقم داره بترسه بالاخره هنوز کار با درآمد خوب نداره🙄
و من تو دلم با خودم میگفتم خب شما که الانش هم از پس مخارجتون با هم دارین بر میاین دیگه....
خانم ها بهتر میفهمن اینکه تو یک رابطه باشن با تمام وظایف زناشویی ولی طرفشون نخواد باهاشون ازدواج رسمی کنه و اینا هم مجبور باشن به انتظار کشیدن چه حس و حال وحشتناکی میتونه باشه
اون قوانین قرار بود حامی منِ زن باشه اما...
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
استفاده از مطالب کانال به هر نحوی فقط با ذکر منبع