eitaa logo
Dr.Mutter
52.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
2 فایل
از حقایق کمتر گفته شده دنیای غرب مینویسم مادر. دندانپزشک. ساکن آلمان. نشر مطالب فقط با ذکر منبع. راه ارتباطی با ادمین محتوا: @dr_mutter تعداد پیام ها خیلی بالاست ممنون که درک میکنید🌷 تبلیغات: https://eitaa.com/dr_mutter_werbung
مشاهده در ایتا
دانلود
و بحث روز اخر بحث پزشکان بود. از اون بحث های جنجالی و داغ. یه جمع بندی خلاصه وار بکنم. پزشکی رشته ای هست که من سبک کاریش رو دوست دارم، در کنارش فضای کاریش رو هم دوست دارم از این جهت که میتونی مستقل کار کنی و کارمند کسی نباشی. اگر زیاد کار کنی، بعد سالها تحصیل سخت و طولانی و پر استرس که صادقانه با هیج رشته ای از این نظر قابل مقایسه نیست میتونی به درآمد خوبی برسی. البته قطعا راه عاقلانه ای برای فقط پولدار شون نیست. اگر هدف کسی پولدار شدن باشه راه های مطمئنتر، سریعتر و کم عارضه تر هم هست. غیر از اون که یکی از نکاتی که بسیار مغفول مونده در جامعه ما اینه که درصد زیادی از پزشکان و دندانپزشکان تعداد بیمار بسیار کمی دارن. ولی مردم فقط اون مطب هایی رو میبینن که روزانه بالای ۳۰ یا ۴۰ تا بیمار دارن! بسیار زیادند پزشکانی که در روز ۵ تا بیمار هم ندارند پزشک ها شرایط اجتماعی و پرستیژ قابل قبولی هم در جامعه دارن اگرچه که این سالهای اخیر بسیار کمتر شده این ها همه جنبه های مثبت قضیه هستن اما جنبه های منفیش واقعا از بخش بزرگی از لذات های طبیعی یک زندگی نرمال محروم میشی، به معنی واقعی درصد بزرگی از فرصت های لذت بخش زندگی رو از دست میدی در یک استرس بی پایان باید زندگی بکنی تا اخر عمر به معنی واقعی زودتر پیر میشی در حالیکه همه تصور میکنن تو بهترین شرایط زندگی رو داری! سالهای نوجوانی؛ جوانی و ابتدای بزرگسالیت رو یعنی حتی دوران شیرین ابتدای ازدواج و دوران شیرین کودکی بچه هات رو از دست میدی! اغلب نارضایتی مداوم همسر و خانواده رو داری. شغلت ریسک بزرگی برای سلامتیت به حساب میاد مخصوصا در مورد رشته های جراحی (شاید بعدها براتون خاطره تعریف کردم) طرح های اجباری طولانی داری، به همراه ممنوعیت قانونی کار حین تحصیل که این ازدواج رو هم در این رشته بسیار دچار چالش و مشکل میکنه مخصوصا در دختران. و امار تجرد قطعی دختران رشته پزشکی بسیار بالاست همونطور که فشارهای روحی روی این قشر بالاست. حتما امار زیاد خودکشی های اخیر در جامعه پزشکی به گوشتون خورده. بحث وجدان کاری، ریسک خطای پزشکی، دیه و ... هم که هست یک چیز هم از تجربه خودم بگم. همسر و فرزند یک پزشک همیشه ارزو به دل یه تفریح ساده چند ساعته بدون دغدغه و استرس بیمار و بيمارستان هستن. و این چیزیه که تا تجربه اش نکرده باشین درکش نمیکنید خوبی هاش هست، بدی هاش هم هست. خوبی هاش در جامعه ما بهرصورت غیر واقعی و دروغین بزرگ شده مخصوصا بحث درآمد اما سختی ها و نکات منفیش اصلا گفته نمیشه. یکی دوتا درد و دل پزشک بخونیم و بعد من نکته اخر رو در مورد خودمون بگم
متخصص رادیولوژی که حز رشته های تخصصی سطح بالا، درامد بالا و کار راحت به حساب میاد🌱
پزشکی انتخاب عاقلانه ای برای پولدار شدن نیست تحت خطا در ارایشگری چیه؟ سوزوندن موهای یک خانم حین دکلره😐 تفاوت استرس زو مقایسه کنید بحث لذت بردن در زندگی و آرامش داشتن رو اصلا دست کم نگیرید
من کلاس انلاینم شروع شد برم باز میام به استاد میگم با عرض شرمندگی من همزمان با کلاس باید برای مولودی فردا در شهرمون سبزی پاک کنم😅 حالا کلاس محتوایی و سنگیه و فکری تحلیلیه😐
نکته آخر از اون نکته هاست که نمیدونم چجوری بگم خدایا به امید خودت خودت کمک کن که منظورم درست منتقل بشه. من در این کانال همیشه از شرایط زندگی در آلمان و تفاوت هاش با ایران گفتم. سختی ها و آسونی هاش نکات مثبت و آموزنده اینجا نکات منفی اینجا حتی گاهی محاسن و نقاط ضعف ایران سعی کردم شرایط زندگی رو در اقشار مختلف در این کشور توضیح بدم ولی هیچ وقت نگفتم زندگی در این جا بده یا خوب، چون این بسته به نظام ارزشی و شرایط هر کس متفاوته! همیشه هم سعی کردم تا حد امکان وارد فضای خصوصی زندگی خودمون نشم مگر مواقعی که برای جا افتادن یک موضوع ناچار بودم خاطره ای تعریف کنم یا مثالی بزنم. که حقیقتا خودم بسیار کراهت دارم از این امر مثلا گفتم فلان پاک کن اینجا گرونه! گفتم بنزین اینجا گرونه گفتم نوبت دکتر گرفتن اینجا سخته یا کمک کار خونه هزینه اش بالاست یا استرس کار زیاده در فلان موارد نظم خوبی برقراره یا آلمانی ها ادم های پر کار و ساده زیستی هستن غالبا اما هیج وقت نگفتم وای ما خودمون در شرایط بسیار وحشتناک و سختی داریم زندگی میکنیم. هیچ وقت در این مواقع از شرایط خودمون نگفتم. البته زندگی در هر جامعه ای، در هر کشوری سختی ها و اسونی های مختص خودش رو داره اما میبینم این تصور برای مخاطب ایجاد شده که وای ما اینجا چقدر سختی میکشیم اگر بیایم ایران مثل پادشاه ها زندگی میکنیم. و به دنبالش این سوال که چرا نمیای ایران اگر سخته! یا بابا شما که ایران درآمد خوبی خواهید داشت چرا اونجا موندین و من از خودم میپرسم مگر من کجا گفتم که اینجا شرایطمون بده؟ شاید تقصیر خود من هم بوده تا حدی که به رسم بلاگرها ( چون خیلی وقت ها مخاطب عادت کرده که ببینه تا باور کنه) نیومدم از خونه و زندگی مون بگذارم یا به رسم همون بلاگر ها نیومدم از موقعیت کاری و تحصیلی و گرید پزشکی دکتر ارنست و لیست مقالات و...... بنویسم. میبینم چند سالیه مد شده اگر فرد مذهبی در خارج از ایران به یک موقعیت علمی بالا یا پوزیشن کاری در دانشگاه میرسه بسیار رسانه ای میشه و همه ازش به عنوان افتخار ایران نام می‌برند که البته واقعا جای خوشحالی و افتخار هم داره. چون اگر برای مهاجر ها سخته پیشرفت در کشورهای غربی برای یک مهاجر مذهبی فوق سخته این اتفاق ( چراییش رو قبلا مفصل نوشتم) اما من این کار رو نکردم، من از موقعیت های استثنایی دکتر ارنست و خانواده مون اینجا چیزی ننوشتم و نمینویسم تا وقتش دعا کنید اگر خواست و صلاح خدا با خواست دل ما یکی بود و بالاخره توفیق حاصل شد و برگشتیم ایران اون موقع براتون مفصل مینویسم ما از چه شرایط و امکانات و موقعیتی گذشتیم و برگشتیم ایران که به نظرم افتخار اصلی اینه.❤️ اما چه کنم که فعلا خواست خدا و تقدیر ما با خواست دل و قلبمون یکی نبوده. توضیح مفصلش بمونه طلب شما از من، وقتی که برگشتیم ان شالله به وطنمون اگر مصلحت خدا بود البته. فقط این جملات اخر معنیش این نیست که ما اینجا سختی نداریما!. اگر فردا دوباره از سختی ها نوشتم نگین تو که گفتی همه چیز خوبه😅 سختی و آسونی کنار همه
خب بحث رو دیگه امیدوارم بسته باشیم با هم.🌱
عیدتون مبارک🌷
تدارکات مولودی شهر ما به مناسبت ولادت پیامبرمون یک نفر خونه اش رو در اختیار گذاشته و بقیه هر کس یک خوراکی با خودش آورده
Dr.Mutter
#برای_او #پرده_دوم #قسمت_پنجم زندگی با همه شتابی و شلوغی که براتون گفتم میگذشت مدرک زبان رو با ن
داستان برای او که يادتون نرفته؟ این اخرین قسمتی بود که تعریف کردم اماده هستین برای قسمت بعد؟
تغییر چجوری اتفاق میافته؟ تا حالا بهش فکر کردین؟ تغییر هیچ وقت یه دفعه و یه شبه نیست حتی همون تغییرات یکدفعه ای که ما از بعضی آدم ها میبینیم و شوکه میشیم پشت هر تغییری که دیده میشه همیشه یه روند تدریجی وجود داره. حرف هایی که شنیدیم، اتفاقاتی که تجربه کردیم، وقایعی که دیدیم، مطالبی که مطالعه کردیم به تدریج، ذره ذره در ما رسوخ میکنن و در نهایت یه اتفاق اون ضربه نهایی و کارگر رو میزنه و ما تغییر میکنیم. اصلا برای همینم هست که میگن امر به معروف همیشه موثره حتی اگر شما تغییری در طرف نبینی. امر به معروف شما در واقع یکی از اون چندین ضربه ریزی بوده که زیر بنا یه تغییر قابله دیدنه. یادتونه تو پرده اول گفتم من از حساب و کتاب اون دنیا خیلی میترسم فکر کنم بدونید که من در یه خانواده خیلی مذهبی چشم به جهان گشودم🤣🤣 همیشه بهم میگفتن یه دختر چادری باید اینجوری باشه اونجوری باشه چجوری؟؟ چی تو خانواده ما مهم بود؟ درس!! پس من قد موهای سرم شنیده بودم که یه دختر چادری باید درسش خوب باشه، باید زبان بلد باشه، باید یه رشته خوب درس خونده باشه مامانم میگفتن بده چند تا زبون یاد بگیری کار تبلیغی کنی؟ میدونی یه حرف دینی از یه نفر تحصیلکرده چقدر اثر گذارتره در جامعه؟ مسلما راجع به اخلاق و نظم و ... هم ارشاد میشدم ولی اونا رو الان فاکتور میگیرم به موضوع ما مربوط نمیشه. و اینجوری شد که من درس خوندم چون فکر میکردم و میکنم یه وظیفه دینی بوده برای من. قشنگ همینقدر رک و واضح به خدا هم میگفتم. خدایا درس میخونم برای تو،زبان میخونم برای تو، کار میکنم پول در میارم برای تو. که بتونم تو راه تو پول خرج کنم که بتونم اثر گذار باشم خلاصه که خدا شریک همه کارهایی که تو زندگی میکردم بوده و هست. من خیلی جاها تو زندگی و ارتباط با آدم ها کوتاه اومدم و میام فقط برای اینکه بگم یه آدم مذهبی صبوره، مهربونه و ... تو آلمان که وضع شدیدتر هم شده بود. یادمه میخواستم برم سر امتحان آیین نامه( قبلا گفتم که یه غولیه تو آلمان) به خدا میگفتم ببین من اگر قبول نشم یا نمره ام کم بشه برای تو بده خدا. زشته یه مسلمون محجبه نمره کم بگیره وگرنه من که غمم نیست😁😉 خداییش هم همینطوری بود. وقتی آزمون رو دفعه اول و با نمره کامل قبول شدم هر آلمانی که شنید واکنش نشون داد که ما خودمون مثلا دفعه چندم قبول شدیم یا با کلی غلط بعد تو به یه زبون دیگه و نمره کامل منم که اینجوری 😎😎 چرا خدا رو تو همه نیت هام شریک میکردم؟ برای حساب کتاب اون دنیا به خاطر ترس و نگرانی همیشگیم از مرگ و حساب و کتاب قیامت. کانال در ایتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef 💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
امشب تو مولودی چندین اتفاق و نکته واقعا فکرم رو درگیر کرد و به جز مدت کوتاهی که با دوستم گپ زدم باعث شد بهم خوش نگذره تو ایام محرم و روضه ها با مامانهای دیگه صحبت کرده بودیم که تو ربیع اعیاد رو مراسم بگیریم که دختران نوجوان هم بیان که هم جذب جمع های مذهبی بشن هم فضایی باشه برای لباس های زیبا پوشیدن، آرایش کردن و در کل اون نیاز خانم ها به بروز زیبایی هاشون البته در یک جمع زنانه که خودش میتونه اثر مهمی در حجاب بچه ها داشته باشه. به شخصه خیلی دیدم خانواده هایی که مهمونی های زنانه مفصل و شاد ندارن نسل جوان دختران و حتی خانم های بزرگسالشون بیشتر درگیر بدحجابی میشن ( قطعا تنها عامل نیست) ولی به هر حال این نیاز خانم هاست. اما امروز دریغ از حضور یک دختر نوجوان در مراسم😔 موضوع بعدی حجم زیاد دعا و قرانی بود که خونده شد من یکساعت بعد از شروع مراسم رفتم که داشتن قران میخوندن و شاید تا حدود یک ساعت بعدش این دور خونی قران ادامه داشت بعد حدیث کسا بعد دعای توسل و... دیگه میخواستم حقیقتا بلند شم یه چیزی بگم که تموم شد. بابا دعا و قران و توسل خوبه اما به اندازه متناسب هر جمع البته یک رسم خوبی که دارن اینه که همه دور هم میخونن و خب این خیلی زیباست اما از اون طرف چون اغلب روانخوانی رو بلد نیستن بسیار طول میکشه و گاهی خسته کننده میشه و طبیعیه که برای نسل جوان دافعه داره! جوری بود که بچه ها مدام میگفتن حوصلمون سر رفته و من فکر میکردم این چه مدل مولودی گرفتنه! بعد همه اینها شروع کردن به مولودی خوندن که خب حالا از جذاب نبودن اشعار میگذریم ولی یکی اون وسط دف اورد با زنگوله!😳 باز خدا رو شکر که بهش گفتن اشکال داره و جمع شد موقع کیک اوردن و برش زدن داشتن بساط رقص و رقص چاقو راه مینداختن که دیگه من بلند شدم که به بهونه بچه ها بیایم خونه و البته کمی هم اشاره کردم که اشکال داره از نظر شرعی و ... که اونم بالاخره جمع شد خدا رو شکر و ما هم موندیم واقعا مجالس عروسی رو آلوده گناه کردیم کافی نیست دیگه مجلس شادی اهل بیت رو هم باید گناه آلود کنیم؟ اگر راهی برای شادی سالم و بدور از گناه بلد نیستیم از بی هنری ماست، خودمون رو اصلاح کنیم و نکته منفی بعدی که در مجلس عزا و شادی من رو آزار میده بچه های موبایل بدست هستن! اونم با بدترین و نامتناسب ترین محتواها با سنشون! بچه های من اهل موبایل نیستن، یعنی گاهی در حد اینکه یکی دوتا بازی آموزشی مثل تمرین ساعت یا حل مسائل ریاضی یا ... داشته باشن در اختیارشون میگذارم. اما بسیار کم. اما تو این مجالس بچه هایی رو می‌بینند همسن خودشون در سالهای ابتدایی مدرسه یا حتی زیر سن مدرسه که کل چند ساعت مهمونی رو یک نفس دارن با گوشی کار میکنن چقدر دلم میسوزه برای نسل شیعه و مسلمانی که این سبکی داره تربیت و بزرگ میشه😔 اگر بشه اصلا اسمش رو گذاشت تربیت! و چقدر نگرانم برای بچه های خودم که تحت تاثیر این فضا قرار میگیرند. امشب تو مهمونی محمد مهدی بارها و با اصرار گفت گوشی میخواد! و من با خودم فکر کردم به این سختی و با این همه مشغله بچه ها رو آوردم مجلس اهل بیت تا شاد بشن در فضای معنوی قرار بگیرند در گروه همسالان مسلمان باشن و بازی کنند با همزبون هاشون اما اون از فضای معنوی جشن! اینم از بد آموزی های گروه همسالان بیاین همه مون مراقبت کنیم از این اخرین فضاهایی که برامون مونده و نگذاریم مجالس اهل بیت هم دیگه جو سالمی برای کودکانمون نداشته باشه، حیفه واقعا! در مورد احکام رقص و موسیقی از دفتر مرجعتون بپرسین بهتره. البته کتاب گناهان کبیره شهید دست غیب هم در مورد موسیقی و غنا خیلی جامع توضیح داده کانال دکتر موتا مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef انتشار فقط با لینک کانال
یعنی قشنگ بیست سی درصد پیام ها حاوی همین سواله.😲 منتظر قصه آشنایی و ازدواج ما نباشین لطفا دیگه، چون نمیگم. اما در مورد شروع خواستگاری خیلی میپرسین بگم که کاملا سنتی و از طرف یه اشنای دوطرفه بود. من اصلا آدم جور دیگه ازدواج کردن نبودم و نیستم😁 کسی من رو تو خیابون و دانشگاه میدید جرئت نمیکرد بیاد طرفم از شدت جدیت😁 اونایی هم که اومدن فقط یه جمله شنیدن، با خانوادم صحبت کنید.