2.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصمیمون برای بچه ها خیلی سنگین بود اما خب جاره ای نبود
تصمیم گرفتیم یه جایگزین کوچولو و کم هیجان تر در نظر بگیریم که یکمی حال و هوامون عوض بشه
اومدیم مرکز شهر که بریم قایق سوار شیم و ...
که البته اونم نشدیم😅
و اما امان از برگشت...
موقع برگشت سمت ماشین من دلم قهوه میخواست، محمد مهدی هم باید میرفت دستشویی
تو راه همینطور که پیاده میومدیم رسیدیم به یک فروشگاه که نوشته بود کافی شاپ
گفتیم خب خوبه هم یه قهوه میخریم هم محمد مهدی میره سرویس
فکر کنید حدودا یه جایی بود چند تا ساختمون قبل اون نیمکته، یعنی وسط شهر اما بین خونه ها و منطقه مسکونی
ورودی فروشگاه یکی دوتا پله میخورد و اینجوری بود که از دم در تو پیاده رو که ما بودیم خیلی به داخل دید واضح وجود نداشت اگرچه که یک دیوارش کامل شیشه بود و از بیرون یکمی جلوتر داخل دیده میشد ولی ما هنوز چند قدمی با این دیوار شیشه ای ویترین طور فاصله داشتیم
همه اتفاقات بعدی رو که مینویسم تو کمتر از یک دقیقه پیش اومد
دکتر ارنست اومدن برن داخل که قهوه بگیرن و محمد مهدی رو هم ببرن که یه لحظه وایستادن گفتن بیا خودت برو ببین دقیقا قهوه چی میخوای که همونو بگیری
( بس که نامبرده سختگیره در قهوه و چایی و هزار قانون و قاعده داره🥴)
گفتم باشه، رفتم داخل!
هنوز محمد مهدی نیومده بود
حالا همه اینا تو همون یک دقیقه است
احساس کردم جو یه جوریه
روبهروم چندتا میز کوچک مثلا دو نفره بود که پشت هر کدوم یه مردی نشسته بود رو به من و همشون من رو عجیب نگاه میکردن
برگشتم سمت پیشخون کافی شاپ ببینم اصلا لیوان برای قهوه بیرون بر داره که دیدم اصلا میزش و وسائلش شبیه قهوه فروشی نیست و لیوان ها همه شیشه ایه
فضا هم سنگین بود
برگشتم و رو کردم سمت دکتر ارنست که فقط چند قدمی با من فاصله داشتن ( پایین همون دوتا پله) ولی به داخل خیلی دید نداشتن اشاره کردم اینجا جای خوبی نیست که من رو فرستادی ( احساس کردم مشروب فروشیه شاید)
تا اونا بیان تو باز تو همون یک دقیقه محمد مهدی قبل باباش وارد شد و یک دفعه همه اون آقاها و فروشنده با هم گفتم مَم و به محمد مهدی اشاره کردن
مم یعنی همون مادام یا خانوم
زبان بدن و حرف تقریبا واضح بود برام دیگه یک اشکالی در محمد مهدی بود
برگشتم سمتش که تو همین لحظه دکتر ارنست هم وارد شدن و یک نگاه به فضا کردن و در کسری از ثانیه گفتن بیاین بیرون اینجا مواد فروشیه😳🤦♀🤦♀😐
تازه فهمیدم فضا چرا سنگین بود
بوی مواد و ...
همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاده بود منم تا حالا مواد فروشی ندیده بودم
شوکه اومدیم بیرون و متعجب نگاه کردیم روی شیشه مغازه چی نوشته و همینطور بلند رو به دکتر ارنست گفتم خب خیلی واضح نوشته کافی شاپ
دو تا پسر جوون جلوی همون دیوار شیشه ای ایستاده بودن که به انگلیسی گفتن تو آمستردام کافی شاپ یعنی دراگ ، ماری جوآنا ( یه جورایی همون حشیش خودمون)
گفتیم اها!!!
خنده مونم گرفته بود و سریع از محل دور شدیم. به دکتر ارنست میگفتم تو همون چندثانیه اینقدر شدت دود زیاد بود احساس میکنم باید برم کلینیک ترک اعتیاد😅
خلاصه تجربه عجیبی بود
میدونید حتما که یه پایه قوی اقتصاد توریستی هلند بر اساس مسائل غیر اخلاقی و مواد میچرخه و ماری جوانا خیلی وقته آزاده. البته نسبتا به تازگي در آلمان هم آزاد شده ولی هنوز فضا اصلا اصلا این شکلی نیست و من همچین مواجهه ای باهاش نداشتم. ته خلاف آلمانی ها سیگار کشیدن زیاد و از سن کمه!
هیچی دیگه دوباره مجبور بودیم برگردیم سمت ماشین از همون مسیر ها بابا و محمد مهدی و کالسکه جلو، من و زهرایاس پشت سر
و یه جاهایی تو پیاده رو برای اینکه چشمش به فروشگاه ها نیافته نود درجه چرخونده بودمش و به جای رو به جلو از کنار راه میرفت به این بهونه که اخ من چقدر پا و کمرم درد میکنه اینجوری بیا که من راحت تر دستم رو بگذارم روی شونت🤐
در واقع تو پیادرو رو به جلو میرفتیم اما زهرایاس پشت به فروشگاه ها و رو به خیابون حرکت میکرد🤦♀
در مجموع اصلا شهر جالبی نیست برای گشت و گذار اما موزه ها و رستوران های خوبی داره. ولی تو خیابون هاش پیاده نباید بری. خبلی هم مسلمون و محجبه داره. خیلی ها!
البته بقیه شهرهاش از نظر طبیعت و خونه های لب آب و قایق سواری و .. فوق العاده زیبا و بکره البته.
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
البته که آمستردام نکات مثبت هم داره.
یکی از اونا وجود این کتاب خونه های کوچک و رایگان دم در بعضي خونه هاست
هر کتابی رو بخوای میای برمیداری میبری میخونی
یه چوری شبیه همون وقف در گردش خودمون👌
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
این ها رو هم ببینیم از هلند...
این اروپایی هایی که ما رو تحقیر میکنن و دنبال صادر کردن فرهنگ و سبک زندگیشون به ما هستن
اینایی که ما رو جهان سومی خطاب میکنن...
این جهان اولی های بافرهنگی که با دروغ هاشون مردم ما رو فریب میدن و حسرت به دل میکنن طوری که هنرمند کشور ما آرزو میکنه گوسفندی در دل یک کشور اروپایی باشه
وسط پایتختشون، تو خیابون های توریستیشون ببینید چه تابلوهایی زدن
تو رودخونه ادرار نکنید!
از دست فروش های خیابونی مواد نخرین ( یعنی از جاهای قانونی برین مواد بخرین)
و به وفور همه جا از این تابلو ها بود
اخ بیچاره قشر جوان فریب خورده ما
آخ بدبخت استاد دانشگاه غربزده ما
بیچاره مردم ساده دلی که گول واژه فرهنگ و تمدن غربی رو خوردن چیزی که اینجا باطنی حال به هم زن و در ایران ظاهری بزک کرده و زیبا داره...
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
بیاین یه لحظه به این فکر کنیم که اگر به ما بگن هلند چه تصویری میاد تو ذهنمون؟
ما هلند رو به چه چیزی میشناسیم؟
آیا غیر از اینه که هلند رو به ما به عنوان کشور گلها معرفی کردن، نه کشوری که بخش قابل توجهی از درآمدش از فحشا خونه هاش و تجارت مواد حاصل میشه؟
بریم یقه کی رو بگیریم برای این کلاه گشادی که سر نسل جوون ما گذاشتن؟
برای این دروغ ها و فریب ها؟!
البته که در این کشور گل زیاده. تو همون خیابونهایی که به هزار روش مجبور بودیم حواس بچه ها رو پرت کنیم و با سرعت نور پیاده بریم تا زودتر تموم بشه سر تیرهای چراغ برق سبد سبد گل بود😐
اگر فکر میکنید شنیدن این واقعیت ها به درد کسی میخوره دعوتش کنید به کانال تا بخونه مطالب رو🌷
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
#پیام_مخاطب
اینکه اینقدر ذهن و دلتون پاکه که نمیدونید چه سبک فروشگاه هایی هستن خیلی خوبه، جدی میگم. قدرش رو بدونید
ولی اگر اون رو نمیدونید، مطمئن باشین معنی پوشش نامناسب رو هم متوجهش نشدین.
کما اینکه از خیلی از پیام های مخاطبین دیگه هم مشخص بود تصورتون از این جنبه اروپا خیلی با واقعیت متفاوته.
یعنی تصور این حجم از حیوانیت رو نمیتونید داشته باشین و این گاهی خوبه.
البته همه جا هم به اون شدت بد نیست🌱
4.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو این فیلم به عرض ساختمون ها توجه کنید که چقدر کمه بعضا
و اینکه بعضی ساختمون ها کمی به جلو کج هستن! البته این مورد خیلی در فیلم دیده نمیشه مگر به اختلاف بین دو ساختمون چسبیده به هم توجه کنید
فکر میکنید چرا بعضی ساختمان های قدیمی کج شدن یا هستن؟
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
#سینمای_خانوادگی
#معرفی_فیلم
#آسمان_غرب
امروز فیلم سینمایی زیر آسمان غرب رو دیدم
بخشی از زندگی و سرگذشت شهید علی اکبر شیرودی بود
فیلمی از زمان شروع جنگ تحمیلی ایران
حماسی و غرور آفرین، بسیار زیبا بود، و البته بسیار آموزنده برای نوجوانان مخصوصا در این برهه از زمان👌
فیلم خوش ساختی بود، البته صحنه های جنگیش زیاده، شاید مناسب بچه های خیلی کوچک نباشه.
کمی بستگی به روحیه بچه ها هم داره.
پیشنهاد میکنم اگر نوجوان دارین که حتما با هم ببینید این فیلم رو.
صفتی که خوب تو این فیلم به نمایش دراومده شجاعت و روحیه امیدواریه!
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال
Dr.Mutter
تو این فیلم به عرض ساختمون ها توجه کنید که چقدر کمه بعضا و اینکه بعضی ساختمون ها کمی به جلو کج هستن
5.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و اما در مورد شکل عجیب این ساختمان ها و انحرافشون به جلو در آمستردام
در مورد قديمي بودن و کوچک بودن ساختمون ها و خونه های اروپا که مفصلا قبلا نوشتم. خب این عرض بسیار کم ساختمان ها باعث میشه فضای راه پله هم بسیار بسیار باریک باشه ( آسانسور هم که ندارن) پس عملا اسباب کشی از داخل غیر ممکنه و همینطور که تو فیلم نشونتون دادم اسباب ها رو از پنجره و از بیرون ساختمون به کمک اون قلاب ها بالا میبرند و برای اینکه حین این بالا بردن اسباب به ساختمون برخورد نکنه کمی شیب دار ساختن.
دوتا دلیل دیگه هم داره
یکی اینکه کمی بیشتر بتونن نور بگیرن و تحت سایه ساختمان کنار قرار نگیرند و البته آب بارون ساختمان های بلند تر جانبی هم روی اینجا جمع نشه!
ولی خب دلیل اصلیش همون اسباب کشی هست.
کانال دکتر موتا
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
انتشار فقط با لینک کانال