eitaa logo
استاد علی صفایی حائری
74.1هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
37 فایل
انتشارات لیله القدر ناشر انحصاری آثار مرحوم استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) سایت: www.einsad.ir 📲ارتباط با ادمین @ad_einsad 📚 سفارش کتاب @einsadshop_ad 🔗شبکه های اجتماعی zil.ink/einsad.ir تلفن : ۰۲۵۳۷۷۱۲۳۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 آدم‌های پوسیده ▫️آنجا كه عشق و محبتى نيست و آدم‌ها به هم مشتاق نيستند، قطعاً عيوب يكديگر را آشكار مى‌كنند تا جاى بيشترى براى خود و منافعشان، داشته باشند. ▫️ ديگر اشتياقى به رسول (ص) باقى نمى‌ماند، ديگر رسول در فاطمه (س) محفوظ نمى‌ماند و نگهدارى نمى‌شود و ديگر اشتياقى به فاطمه (س) نيست. سيلى مى‌خورد، پهلويش شكسته مى‌شود و...، ديگر اشتياقى به على (ع) نيست! ▫️ خصوصاً آنجايى كه حساب منافع در پيش باشد، مى‌خواهى مدينه در دست تو باشد. بصره و كوفه در دست تو باشد. مى‌خواهى بيت المال در دست تو باشد. مكانات و اموال در دست تو باشد. ▫️ همه چيز به فراموشى سپرده مى‌شود و همه چيز رنگ عوض مى‌كند. آدم‌ها از تمامى يافته‌ها و آگاهى‌شان چشم مى‌پوشند و دچار خذلان و رها شدن و غدر و خيانت مى‌گردند. ▫️اينجاست كه از درون مى‌سوزند و از درون پوك مى‌شوند. و با آتش پيوند مى‌خورند. و در بستر چنين جريان و جامعه‌اى است كه لباس دين كهنه و دريده مى‌شود و جريان عقلانى جايگزين جريان وحيانى مى‌شود. ▫️و از دين به عنوان اهرم، نه مبنا؛ و وسيله و ابزار، نه پايه‌اى استوار و محكم، سوء استفاده مى‌شود و ديگر جايى براى خدا و رسولش باقى نمى‌ماند تا چه رسد به اوليا او، كه آدم‌ها به كفايت عقلانى و علمى و عرفانى خويش واثقند و براى وحى جايى نيست و به آن نيازى ندارند. ✍🏻 عین‌صاد 📚 سلام‌الله‌علیها | ص ۹۰ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 شعرهای فاطمه سلام‌الله‌علیها ۲ بارها رنج‌ها را شمرده‌ام اما رنج تو را، فقط پس از تولد تمامی وارثان زمین، می‌توان شمرد رنج تو، رنج تمامی آنهایی است که بایست در گلواره‌های بلا، پخته می‌شدند، اما در شعله‌های حسادت سوختند. و اگر مرهم تو نبود این سوختن را به ساختن برساند، نمیدانم بر ما چه می‌گذشت. من را که رنج حقیری، به زمین می‌دوخت و شادی احمقی، به آسمان می‌کشید، تو در دامنی پروریدی، که حلم و هدایت را پرورید و فریاد روشن و پیام تهاجم را. و چه غم، ماتم‌زده‌ای را که در این دامان جایی دارد. و از این دست جامی می‌گیرد. این زورق، و آن قرار، نه ماتم‌زده، که ماتم را آرام می‌کند. این روح عظیم، نه، مرده که سنگ را می‌جوشاند، از چشمه سار دست‌های مهربان تو، مرگ هم آب زندگی می‌نوشد. ✍🏻 عین‌صاد 📚  | ص ۱۹۵ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 تماشاگر نباشیم! ▫️آنهايى كه آمده‌اند در اين عالم، آدم ببينند، فقط انتظار نمايشنامه‌اى را مى‌كشند كه هنوز ساخته نشده است. ▫️ ما در اين عالم نيامده‌ايم تا به ما آدم نشان بدهند؛بلكه آمده‌ايم آدم شويم و آدم بسازيم. ▫️ وقتى معيارمان «آدم ديدن» شد، هنگامى كه همين آدم‌هايى كه ما را جمع كردند، تو زرد درآمدند، تصميم مى‌گيريم مسير حق را رها كنيم. ▫️به رها كردن مسير حق نيز قانع نمى‌شويم، بلكه جلوى حق مى‌ايستيم؛ غافل از اينكه وقتى ديگر آدم‌ها تو زرد از آب درآمدند، تازه بار ما سنگين‌تر مى‌شود! ▫️اما وقتى ديديم كه نمى‌توانيم رها كنيم، بايد بنيادى را بريزيم. وقتى فردى از جمع، حتى رهبر جمع كه اين مقدار از راه را آمده، خودش آلوده شده، نمى‌توانيم طب را رها كنيم؛ بلكه بايد طبيب‌هاى پاكى را بسازيم. ▫️ اينجاست كه آنچه تا حال برايمان يك استحباب بود، به صورت يك ضرورت درخواهد آمد. ▫️اين است كه اگر الله ما را جمع كرده و او ما را به هم ربط داده باشد، با ديوارها، فاصله‌ها، فرسنگ‌ها و شغل‌ها از همديگر جدا نمى‌شويم. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۴۳ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 ما وارث علی (ع) و فاطمه (س) هستیم! ◾️ شوخى نيست! علی علیه السلام را از بالاى دست ‏هاى بلند رسول صلوات الله علیه به زير كشيدند و حتى فاطمه سلام الله علیها را به خون نشاندند و درب خانه ‏اش را كه رسول باز گذاشته بود، هنگامى كه همه ‏ى درها را بسته بود، بستند و شكستند. ◾️ تمامى امكانات مالى او را از خمس و فدك و ارث، ربودند و تمامى دوستانش را درو كردند و تمامى دشمنانش را جلو انداختند. ◾️ حتّى زمينه ‏ى حكومت عادل او را با تبعيض و اشرافيت و بدعت، از ميان بردند و كردند آنچه كردند! ◾️ و ليكن با اين همه چه شد كه از زير پاى غاصبان تاريخ، تشيّع سبز سر برافراشت و تا امروز نبض زنده ‏ى اسلام در سينه ‏ى سرخ تشيع مى ‏تپد؟ ◾️ ما ديده ‏ايم كه آنان قدرت ها را چگونه از داخل بدست آورده ‏اند و قلعه ‏هاى بلند را از داخل فتح كرده ‏اند و باز ديده ‏ايم كه چگونه مكتب ‏هاى فكرى را با خناس ‏هاشان به وسوسه انداخته ‏اند. ◾️ ما ديده ‏ايم كه چگونه مردها را از پشت خنجر زده ‏اند و نامردها را بر خر مراد سوار كرده ‏اند. ◾️ ما با همين چشم ‏هاى كوچك خيانت ‏هاى بزرگ و انحراف ‏هاى بزرگ‏تر و فاتحه خوانى ‏هاى تاريخى را شاهد بوده ‏ايم. ◾️ ولى باز همين ما وارث تشيع سبزى‏ هستيم كه از حنجره ‏هاى سرخ پيامش را شنيده ‏ايم و همين ما وارث حيات و حماسه ‏اى هستيم كه در دل ما شعله مى ‏كشد و سردى قرن‏ها و طوفان هزاره ‏ها خاموشش نساخته است. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۷۴ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 شور رفتن ▫️ارزش تو همان چيزى است كه در تو اثر مى‌گذارد، ترا شاد مى‌كند و يا رنج مى‌دهد! ▫️ او مى‌بيند كه از آبگوشت بى‌چربى و صندلى اول و سخنران اول بودن و ماهى بيست هزار تومان داشتن، شاد شده و رنجيده، ولى مى‌بيند كه آبگوشت نيست، كه صندلى نيست، كه پول نيست، كه از اين‌ها فاصله دارد. ▫️ و اينجاست كه شور رفتن در او سبز مى‌شود. اين است كه احساس غربت او را فرا مى‌گيرد. ▫️ و اين است كه تنها مى‌شود و تنهايى و غربت و رفتن او را در خود مى‌گيرند و اين جاست كه اين وجود جارى شده و راه افتاده است. ▫️ و اين وجود جارى است كه ديگر اسير بازى‌ها و بازيچه‌ها نمى‌شود. اين وجود رونده به تمام نهادهاى راكد حركت مى‌دهد نه اين كه در پشت صندلى‌ها و در دست دنيا، خودش به ركود برسد. ▫️ مادام كه اين جريان در كسى شكل نگيرد تمام شناخت مكاتب و جهان‌بينى و ايدئولوژى و تفسير و نهج‌البلاغه مى‌شود بازيچه‌اى كه فقط براى نمايش دادن به كار مى‌رود؛ چون كسى كه بازيگرى را كنار نگذاشته هر چيزى در دست او بازيچه مى‌شود. ✍🏻 عین‌صاد 📚  | ص ۶۳ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 کارهای بی‌حساب ▫️آتش‌هاى بزرگ از يك شراره منشأ مى‌گيرد؛ ولى ما در جمع‌ها به اندازه يك شراره و يك دانه كبريت هم نيستيم. تا به حال چه روشنى‌اى ايجاد كرده‌ايم‌؟! ▫️درس ما بى‌حساب، بحث ما بى‌حساب، رفت‌وآمدهاى ما بى‌حساب و معاشرت‌هاى ما بى‌حساب است؛ بعد هم يك ذكرى مى‌گوييم و تمام مى‌شود! ▫️ هر بحثى به اين شكل كنيم، همه‌اش ضايع شده است، يا حداقل بى‌استفاده تلمبار مى‌شود. خيال مى‌كنيم يك ساعت كار كرده‌ايم! ▫️ درحالى‌كه يك ساعت غافل بوده‌ايم. اين است كه ذكر ما غفلت است: «أَنَا الْجاهِلُ في عِلْمي فَكَيْفَ لا أَكُونُ جَهُولًا في جَهْلي.» ما درآگاهى‌هايمان هم نمى‌دانستيم بايد چقدر عمل كنيم. ▫️اينكه مى‌گويند اگر بدون ولايت قدم برداريد، حتى طاعاتتان مقبول نيست، دليلش اين است كه درست است كار كرده‌ايم، اما نمى‌دانستيم كجا و چگونه بايد كار مى‌كرديم. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۰۳ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 هدفِ شیرین ▫️كسى كه از هدفش بگذرد، همه چارچوب‌ها و مبانى‌اش به هم مى‌ريزد؛ زيرا مقاصد با مبانى ارتباط دارد. ▫️مبانى و مقاصد، نظام فكرى و نظام رفتارى و دادوستدها را تعيين مى‌كنند و تغيير و تحول در اين قسمت، همه چيز را متحول خواهد كرد. ▫️اگر هدف براى ما شيرين شد، سختى راه و ملامت همراه، برايمان سبك مى‌شود و ديگر رنجى نمى‌بريم. ▫️اگر مبانى محكم بود، اگر ما را دعوت كردند و دعوت را اجابت كرديم، خارِ مغيلان باعث نمى‌شود كه از راه برگرديم. ▫️قدرت و صلابت اولياى خدا در برخوردها از احاطه و از وعى آنها سرچشمه مى‌گيرد كه براى همه‌چيز حساب باز كرده، آماده هستند و در اين فكرند كه چگونه كسانى را كه در كنارشان هستند، بارور كنند و حتى در آخرين لحظه آنها را به حجت برسانند. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۶۰ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 شعرهای فاطمه
سلام‌الله‌علیها
۱ رنجی نیست، اگر زمین را از تو بگیرند. آسمان زیر پای توست. زمین رنجور است که از خورشید جدا شده و تمامی خانوارهای خاک رنجورند، که زمینشان، با خونابه‌ها، فقط بذر کینه‌اش را رویانیده است. زمینی که می‌توانست، سفره‌ی گسترده‌ی ضیافت خدا باشد، و از خاک آدم، بردارد... اکنون سینه‌ها را به یأس و کینه و چشم‌ها را به درد و خون، میهمان کرده است. زمین در روز نفرین تو، شب شد. و سنگینی غم‌های عظیم تو روزهای شاد را سیاهپوش کرد. در این سیاهی، جز بذر کینه از این زمین چه می‌روید. ما رنجورهای خاک، با خوراک خون و لباس ترس، چشم به راهیم. فرزندت را به خونخواهی یتیمان خاک بخوان تا با لباس نور و طهارت شمشیر، زمین یتیم را در پناه بگیرد. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۹۳ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 تشیع سبز ▪️شوخى نيست؛ على را از بالاى دست‌هاى بلند رسول به زير كشيدند و حتى فاطمه را به خون نشاندند و درب خانه‌اش را كه رسول باز گذاشته بود، هنگامى كه همه‌ى درها را بسته بود، بستند و شكستند. ▪️ تمامى امكانات مالى او را از خمس و فدك و ارث، ربودند و تمامى دوستانش را درو كردند و تمامى دشمنانش را جلو دادند و حتّى زمينه‌ى حكومت عادل او را با تبعيض و اشرافيت و بدعت، از ميان بردند و كردند آنچه كردند ▪️و ليكن با اين همه چه شد كه از زير پاى غاصبان تاريخ، تشيّع سبز سر برافراشت و تا امروز نبض زنده‌ى اسلام در سينه‌ى سرخ تشيع مى‌تپد؟ ▪️ با اين كه آن همه خون از او نوشيدند و آن همه زندان از او پر كردند و آن همه جاسوس بر او گماشتند و آن همه اختلاف در ميانشان انداختند، اما هنوز همين همين‌ها پرچم اسلام محمد (ص) را بر دوش مى‌كشند و بدون وابستگى بر ساق‌هاى صلابت و استقامت خويش ايستاده‌اند. ▪️ما ديده‌ايم كه قدرتها را چگونه از داخل بدست آورده‌اند و قلعه‌هاى بلند را از داخل فتح كرده‌اند و باز ديده‌ايم كه چگونه مكتب‌هاى فكرى را با خناس‌هاشان به وسوسه انداخته‌اند. ▪️ما ديده‌ايم كه چگونه مردها را از پشت خنجر زده‌اند و نامردها را بر خر مراد سوار كرده‌اند. و باز ما با همين چشم‌هاى كوچك خيانت‌هاى بزرگ و انحراف‌هاى بزرگ‌تر و فاتحه خوانى‌هاى تاريخى را شاهد بوده‌ايم. ▪️ ولى باز همين ما، وارث تشيع سبزى هستيم كه از حنجره‌هاى سرخ پيامش را شنيده‌ايم و همين ما وارث حيات و حماسه‌اى هستيم كه در دل ما شعله مى‌كشد و سردى قرن‌ها و طوفان هزاره‌ها خاموشش نساخته است. ▪️سؤال من اين است كه آيا بدون آن جهاد مقاوم، چنين حياتى سرشار و چنين بينشى پربار تداوم مى‌يابد؟ ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۷۴ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 خیال می‌کنیم کار خوب کرده‌ایم... ▫️اين نيست كه ما چيزى را به عنوان اخلاق مطرح كنيم، مسائلى را به عنوان اصول حقه اخلاقى مطرح كنيم، ذكر بگوييم، سرمان را پايين بيندازيم و خيال كنيم اين اخلاق اسلامى و اخلاق دينى است! بعد هم بقيه را نفى و تبعيد كنيم و خيال كنيم كه كار خوب را ما كرديم! ▫️مائى كه پسران و دخترانمان از دستمان رفته‌اند، برادرانمان را ضايع كرده‌ايم، چه برسد به همسايه‌ها و همشهرى‌ها، مايى كه هيچ بارى بر نداشته‌ايم... ▫️پس اگر بنا باشد كه چنين تغذيه‌اى شروع بشود، خواه و ناخواه بايد وضع عوض شود. اين مبانى، تغيير كاربرى مى‌دهند، در نوع تدريس، در نوع تبليغ و در نوع معاشرت.اين ناله و فريادى است كه با اكثر رفقا داشته‌ام و با اكثر آنها اتمام حجت كرده‌ام. ▫️ چاره‌اى نيست كه انسان در اين مرحله وقتى مى‌خواهد كار كند، اولويت‌ها را در نظر بگيرد. اولويت هم به اين نيست كه فضاى راحت و آسانى زير يك درخت و سبزه‌اى داشته باشى، بعد هم با كسانى كار كنى كه زود بار مى‌دهند و به نتيجه مى‌رسند، چه در حوزه چه در دانشگاه و يا هر جاى ديگر... ▫️تو مكلفى كه بار را بردارى. تو مكلفى براى كسى كه در صف ايستاده و در خط اول جبهه مى‌جنگد امكانات فراهم كنى. او نمى‌تواند بيايد يك ليوان آب بخورد و برود تير بزند! اين بازى‌ها كه چه كسى بايد بار را بردارد معنا ندارد... ▫️ اينها حرف هاى اساسى است كه نمى‌شود از آنها چشم پوشيد.اين تغيير بايد در نوع تحصيل ما، در مبانى ما، در نوع تبليغ و هدايت ما و در معارف ما بايد تحقق پيدا كند. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۲۱ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 شعرهای فاطمه
سلام‌الله‌علیها
۳ مى‌دانم مى‌دانم رنج‌ها را چگونه بايد نوشيد و اين درسى است كه تو آموزگارم بوده‌اى يك جرعه از مدام ماتم تو گلوى عالمى را گرفته است اين رنج رنج تمامى نسل‌هاست. من فرياد خستۀ دردم را - كه درد حقارت نيست - از درس توبه زمزمۀ شوق كشانده‌ام اگر خنده‌ام دردآلود است ملامتى نيست، كه اشكم سرشار از شادى است در وسعت سبز تو حقارت رنج‌ها را ديده‌ام. اى آموزگار ظرافت تو اين گونه رنج‌ها را تحقير مى‌كنى ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۹۷ #️⃣ ▫️ @einsad
📜 آفت جامعه ▫️اولين آفتى كه جامعه را گرفتار و بدبخت مى‌كند، نبود مديريت است. همين توده وقتى كه مدير آزادى سر كار مى‌آيد و آنها را به‌جريان مى‌اندازد، مى‌بينيم كارايى و بازدهى‌شان در چه سطحى قرار مى‌گيرد. ▫️ وقتى كه يك اميركبير زنده مى‌شود، هيچ چيز در ايران عوض نشده است، اما با عوض‌شدن او همه چيز عوض مى‌شود. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۶۵ #️⃣ ▪️به‌مناسبت ۲۰ دی‌ماه، گرامیداشت ▫️ @einsad