بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #مـعـرفـی_شـهـــدا
شهید محسن فرامرزی
تولد : 1360/05/09 / تهران
تاریخ شهادت : 1394/09/30
محل شهادت : حلب - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل با 3 فرزند
محل مزار شهید : تهران - گلزار شهدای یافت آباد
شهید فرامرزی از اعضای تیم محافظت از آیتالله امامیکاشانی (امام جمعه موقت تهران) بود که در دفاع از حرم حضرت زینب 30 آذر سال 94 در سوریه به شهادت رسید. وی در زمان شهادت، دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و حقوق، دارای سه فرزند بود.
🌷 #خـــاطـــره_شـــهــیـــد
فاطمه، دختر شهید محسن فرامرزی نیز در دلنوشتهای برای پدرش نوشته است: «سلام بابای خوبم. درست است دلم برات تنگ شده. درست است دوست دارم یکبار هم ببینمت همه اینها درست اما از یک چیز بسیار خوشحالم از اینکه به آرزویت رسیدی. شهادت مقام بالایی است که به آن دست یافتی. همانطور که گفتی سرم بالاست و حجابم حفظ میشود چون میدانم سرخی خونت را به سیاهی چادر من هدیه کردی. دوستت دارم.»
محمدرضا فرامرزی فرزند بزرگ شهید فرامرزی هم گفته بود: «پدرم قبل از رفتن گفت: من فقط یک سفر برای رضای خدا میروم که شاید برنگردم؛ بچههای گلم اگر برنگشتم هیچ وقت فکر نکنید من شما را تنها میگذارم و سرتان را جلوی هیچکس پایین نیندازید؛ اگر به کمک نیاز بود یک حمد بخوانید و سه بار اسم من را صدا بزنید و مطمئن باشید من به کمکتان میآیم.»
🌼شادی روح پاک همه شهیدان و #شهید_محسن_فرامرزی🌼
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿
چادر، پرچم، چفیه
همه از یک خانواده اند...
چفیه بر دوش شهدا،
پرچم به دست رزمندگان،
و چادر بر سر توست خواهرم🖐🏽✨🌱
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿
مجنون از راهی میگذشت.
آنجا جمعی نماز گذاشته بودند. او از لابهلای نمازگزاران رد شد.
جماعت تند تند نمازشان را تمام کردند و همگی بر سرِ مجنون ریختند!
گفتند: کافر شدهای؟
مجنون گفت: مگر چه گفتم؟
گفتند: مگر نمیبینی نماز میخوانیم؟ چرا از بینِ صف نمازگزاران میگذری؟
مجنون گفت: من چنان در فکر لیلی غرق بودم که وقتی میگذشتم حتی یک نمازگزار را هم ندیدم!
شما چطور عاشق خدایید و درحال صحبت با او، اما همگی مرا دیدید؟
#تلنگرانه
#حاجسعیدحدادیان
یهحرفخیلیقشنگیزد↓
برگشتگفت:
نوکرا،خیالتونراحت!
اربابموننوکرفروشنیس...
باخیالِراحتنوکریکنید!(:♥️
#امام_حسین
#تلنگر
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برترین تکتیراندازهای هر کشور
و برترین تکتیرانداز تاریخ
جالب بود ببینید
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿
🔴 میسوخه بدم میسوووخه هاااا....
🔹 شهر موش ها، هم آشوبه هم محاصره 😂
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿
خوابش را دید و گفت:
_چگونه: توفیق شهادت پیدا کردی؟
+گفت:از آنچه دلم میخواست گذشتم...❣
〰〰〰
بچهها مبارزه با دلم میخوادها رازه عاقبت بخیریه😊
ادمی که مدام دنبالخواسته هایدلشمیره نه تو دنیا به جاییمیرسه نه توی اخرتش :(
اگهمیخوایموفقبشیوروحتاوجبگیرهبا خواسته ی نامعقول و اشتباه دلت(هواینفست) مبارزه کن👏
یادت باشه هرچیهواینفس بیشترله بشه روحتبیشتر اوجمیگیره😍🚀
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿
راوی: همسر شهید بابایی
قهر بودیم🙂
در حال نماز خواندن بود…
نمازش که تموم شد
نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم …😒
کتاب شعرش را برداشت وبا یک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن…☺️
ولی من باز باهاش قهر بودم!🥲
کتاب را گذاشت کنار…
به من نگاه کرد و گفت:
“غزل تمام”…نمازش تمام…دنیا مات
سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد…🫠
باز هم بهش نگاه نکردم….🙄
اینبار پرسید:عاشقمی؟؟؟❤️😊
سکوت کردم….🙄
گفت: عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز….
بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند…🫠🥲
دوباره با لبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟😉😁
گفتم:نـــــــه😒
گفت:”تو نه می گویی و پیداست می گوید دلت آری…”
“که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری…”🥹🤪
زدم زیر خنده….و روبروش نشستم….😊
دیگر نتوانستم به ایشان نگویم که وجودش چقدر آرامش بخشه…🥺
بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم…
خداروشکر که هستی….🌱