شهید حججی میگفت:
همه میگويند:
خوشبحال فلانی، شهید شد.
اما هیچکس حواسش نیست
که فلانی برای شهید شدن..
شهید بودن را یاد گرفت؛))💙
#لبیک_یا_خامنه_ای #پایان_مماشات
#امام_زمان
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
•
.
قَدْنَرَۍٰتَقَلُّبَوَجْهِكَفِےالسَّمَاء🌱
وقتےکہدلتتنگمۍشود . .
بہآسماننگاهکن !
مانگاهمنتظرانہیتورامےبینیم :))
- سورهبقره،آیہ١۴۴ -
شب بخیر❤️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
و سلام بر او که می گفت:
«من اهمیت نمیدهم
دربارهی ما چه میگویند،
من میخواهم دلِ ولایت را راضی کنم»
• شهید حسین خرازی🕊•
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
#امام_زمان
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
2.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سید حسن نصرالله:
به دوستان و عاشقان جمهوری اسلامی
در سراسر جهان عرض می کنم...✊✊
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
#عمامه_بوسی
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
8.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #امام_زمان عج رو بـرای چـی میـخوایـم . . .⁉️
استاد رائفی پور
اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
ابومهدی:
*ماموریت ویژه یکی ازمدافعان حرم برای شناسایی پیکرمطهر شهید_محسنحججی*
*بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود* . تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند.
■ *بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند* و داعش هم *پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد* و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
*به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟"*
● می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.
اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود.
قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرداعش.
※※※※
توی دل دشمن بودیم.
یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید.
■ *پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت:* "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"
میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! *این بدن اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.
داد زدم:
*پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش*؟!
حاج سعید حرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.
داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده."
دوباره فریاد زدم: *"کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
داعشی به زبان آمد. گفت: " *تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!*"
هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر."
اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: " *فقط همینجا."*
■ *نمی دانستم چه بکنم* . شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست فریب مان بدهد.
توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"*
گفتم:
*بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.*
■ *یهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن* . ناگهان فکری توی ذهنم آمد.
خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم!
بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.
از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم
فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب *DNA* مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم *بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها اومد پیشم و *گفت: "پدر و همسر شهید حججی اومدهان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم* ."
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود.
پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی"
■ **نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم*
بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
*گفتم: "حاجآقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش."*
*گفت: "قسمت میدم به بیبی که بگو."*
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام."
● *وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم* و گفتم: "حاجآقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان."
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و *گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!"*
*راوی: یکی از رزمندگان مدافع حرم*
*نثار_روح_پاک_شهدا_صلوات*
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
🌿لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْفَ تَعْلَمُونَ
✨به زودی متوجه می شوی
هر اتفاقی به موقع می افتد.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
#امام_زمان
~✧❁⊰𑁍⊱❁✧~~✧❁⊰𑁍⊱❁✧~
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
2.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است!
🌹شهید حاج قاسم سلیمانی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
🌷 شهید صیاد شیرازی🌷
ایشان علت شادی بعد از گرفتن درجه سرلشکری اش را اینگونه بیان می کند:
«خدا شاهد است، خوشحالی من به خاطر این درجه نیست، برای من درجه سرهنگی، سرتیپی و سرلشكری و سپهبدی،هیچ تفاوتی ندارد، خوشحالی من به این خاطر است كه مقام معظم رهبری به نیابت از امام عصر 'عجل الله تعالی فرجه الشریف ' از عملكرد من راضی هستند و این درجه را به من دادند🌿
~✧❁⊰𑁍⊱❁✧~
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
مادرِ آرمان تو معراج میگفت:
آرمان یادته همیشه مداحی
غریب گیر آوردنت رو گوش میکردی؟
دیدی آخرش غریب گیر آوردنت مامان...
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤
نعمتِآسمانفقطباراننیست!
گاهیخٌدا؛کسیرانازلمیکند
بهزلالیِ باران؛مثلِتـو
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#پایان_مماشات
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🥀goin--->(@fadaierahba_r)🖤