eitaa logo
«مَکتَب‌ِحٰاج‌قٰاسِٓم»
481 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4هزار ویدیو
26 فایل
«بِسمِ‌رَبِ‌الشهدا» مکتب حاج قاسـم🙃🖤 تولد:«اول پاییز🧡140‌1,7,1» اِطلاعات‌وشرایطمونه👇🏼🫠: «https://eitaa.com/Sharait_kanall »
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{🖇♥️} • • چیزی که امروزه در مورد شهدا بحث هست...👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ • • {♥️🖇} ☜ {♥️🖇} ☜ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔴 تجربه نزدیک به مرگ 🔹 حق النفس ✍ در روزگار جوانی، با رفقا برای تفریح به یک در نزدیکی شهر رفتیم. کسی که ما را دعوت کرده بود قلیان را آماده کرد و با یک بسته سیگار به سمت ما آمد. سیگار ها را یکی یکی روشن کرد و به دست رفقا می داد. من از سیگار نفرت داشتم ولی برای اینکه انگشت نما نشوم سیگار را از دست آن آقا گرفتم و شروع به کشیدن کردم! حالم خیلی بد شد. خیلی سرفه کردم. بعد از آن هیچ وقت سراغ قلیان و سیگار نرفتم. اما در آن وانفسا، این صحنه را به من نشان دادند و گفتند: تو که می‌دانستی سیگار ضرر دارد چرا همان یکبار را کشیدی؟ تو حق النفس را رعایت نکردی و باید جواب بدهی. همین باعث گرفتاری ام شد! در آنجا برخی افراد را دیدم که انسان های مذهبی و خوبی بودند اما به حق النفس اهمیت نداده بودند و بخاطر ضرر به بدن گرفتار بودند. 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت ‌‌ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ. goin--->(@fadaierahba_r)
حاج قاسم رو تو خواب دیدم بهش گفتم حاجی بعد از تو، اوضاعمون خیلی خراب شد! گفت: من فقط یه سرباز بودم، فرمانده هنوز هست..❤️🌱 ‌‌ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ. goin--->(@fadaierahba_r)
🔴 دعا برای فرج در غروب روز جمعه در ساعت استجابت دعا 🟢 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: 🌕 من از پیغمبر شنیدم که فرمودند در روز جمعه ساعتی است که هر کس آن را مراقبت کند و در آن لحظه دعا کند دعایش مستجاب میشود و آن زمانی است که نیمی از خورشید غروب کرده باشد. 📚 معانی الاخبار ص ۳۹۹ ‌‌ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ. goin--->(@fadaierahba_r)
🔆ترک گناه 🌷دانشجو بود…دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی…. 🌷از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم…قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره)هم دیدار داشته باشن..از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه… 🌷وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت…بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن…من چندبار خواستم سلام بگم…منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن… 🌷درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن…یه لحظه تو دلم گفتم: 🌷”"حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!! 🌷تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!!”"خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم… 🌷تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، 🌷یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن… 🌷اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن: "حمید..حمید…حاج آقا باشماست." نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…آهسته در گوشم گفتن: - یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی… 👈👌ترک هرگناه=نشاندن لبخند بر لبان نازنین حضرت مهدی علیه السلام… ترک هرگناه=برداشتن یک قدم در مسیر ظهور... ‌‌ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ. goin--->(@fadaierahba_r)
یادت‌نرهـ‌بانـو هر‌بار‌که‌ا‌زخانه پا‌به‌بیرون‌میگزاری گوشه‌چـادرت‌ر‌ادست‌‌بگیر؛ و‌آرام‌زیر‌لب‌بگـو: هـذه‌‌امانتڪ‌یافاطمة‌الزهراء این‌امانـت‌زهراست((: ‌‌ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ. goin--->(@fadaierahba_r)
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم راوی:مرحوم حاج اسماعیل بابایی«پدر شهید» بعد از ظهر یکی از روز های پاییزی،که تازه چند ماهی از شروع اولین سال تحصیلی ابتدایی عباس میکذشت،او را به محل کارم در بهداری شهرستان قزوین برده بودم.در اتاق کارم به عباس گفتم: _پسرم پشت میز من بنشین و مشق هایت را بنویس. سپس جهت تحویل دارو به انبار رفتم و پس از دریافت و بسته بندی،آنها را برای جدا کردن و نوشتن شماره به اتاق کارم آوردم.روی میز به دنبال مداد می‌گشتم.دیدم عباس با مداد من مشغول نوشتن مشق است.گفتم _عباس!مداد خودت کجاست؟ گفت: _در خانه جا گذاشتم. به او گفتم: _پسرم این مداد از اموال اداری است و با آن فقط باید کارهای مربوط به اداره را انجام داد.اگر مشق هایت را با آن بنویسی،ممکن است در آخر سال رفوزه شوی. او چیزی نگفت.چند دقیقه بعد دیدم بی درنگ مشق خود را خط زد و مداد را به من برگرداند. ‌‌ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ. goin--->(@fadaierahba_r)
سلام دوستان عزیزی که میخواهند داستان رو کپی کنند حتما باید یک صلوات برای تعجیل در فرج آقا امام زمان عج و خشنودی ایشان از همه بفرستد،کپی از مطالب هم نیاز هست ولی اگر نفرستاد اشکالی ندارد
635.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا الله❤️ امام مهدی علیه السّلام: أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم. براى تعجيل در فرج بسيار دعا كنيد ، که در فرج من فرج شما نيز هست. @fadaierahba_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا