eitaa logo
«مَکتَب‌ِحٰاج‌قٰاسِٓم»
480 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4هزار ویدیو
26 فایل
«بِسمِ‌رَبِ‌الشهدا» مکتب حاج قاسـم🙃🖤 تولد:«اول پاییز🧡140‌1,7,1» اِطلاعات‌وشرایطمونه👇🏼🫠: «https://eitaa.com/Sharait_kanall »
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ تیری بر پیکر شهید اصابت نمیکند مگر آنکه اول... از  قلب مادر💔 گذشته باشد +شهید آوینی🌹 @fadaierahba_r
🌷خــاطـره شــهــیــد یک شب ، مجید به همراه شش نیروی دیگر برای شناسایی وارد خاک عراق می‌ شود . در حین شناسایی ، نیرو های عراقی سرمی ‌رسند . به محض پیدا شدن سر و کله ‌ی نیرو های عراقی ، همراهان مجید سلاح ‌های خود را می ‌گذارند و فرار می ‌کنند ، اما مجید برای این که هم سلاح‌ ها به دست دشمن نیفتد و هم این که کار شناسایی را تمام کند ، می‌ ماند . برای این که از چشم دشمن پنهان بماند ، وارد کانالی که در همان نزدیکی بوده می ‌شود . کانالی که پر بوده از آب گندیده و جسد های بوگرفته ‌ی عراقی‌ ها . خودش را در کانال نگه می ‌دارد و بالاخره عراقی‌ ها دور می ‌شوند . مجید هم پس از پایان کار شناسایی به همراه سلاح ‌ها برمی ‌گردد ، اما به خاطر قرار گرفتن در آب آلوده ‌ی کانال تمام بدنش زخم می‌ شود .  زمانی که به خانه برگشت دهان و حتی روده ‌هایش تاول زده بود . به طوری که نمی ‌توانست هیچ نوع غذایی را وارد دهانش کند و تنها مایعات را ، آن هم با سختی زیاد وارد دهانش می‌ کردیم . شهید مجید زین ‌الدین ، جوان نوزده ساله ‌ی ایرانی ، ترجمان شجاعت و گذشت ، مردانگی را با تمام وجود به اثبات رساند  مجید 15 ساله بود که آقا مهدی او را با خودش برد جبهه ما از فعالیت های آقا مهدی خبر داشتیم اما از مجید نه . انگار که در ابرها زندگی میکرده که هیچ اسمی از او نیست . هیچ وقت حاضر نشده از او فیلم و مصاحبه ای بگیرند با اینکه در اطلاعات عملیات لشکر هم بوده و مدام هم جبهه بود از این پنج سال جبهه مجید جز رنگین کمانی کم رنگ چیزی باقی نمانده . مجید دلش می خواست بی نام و خالصانه باشد که همینطور هم شد . روای : مادر معزز شهیدان زین الدین 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید مجید و مهدی زین الدین صـلوات🌼 @fadaierahba_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال قبل خواب... 🌱 التماس دعا ✨🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-🖤!' دنیامرااذیت‌اگربی‌شمارکرد کشتی‌شاه‌آمدوماراسوارکرد ..✨!' -ارباب @fadaierahba_r
اوعهده‌دارمردم‌بی‌دست‌وپاشده بایدبه‌سیدالشهداافتخارکرد ..✨!' -ارباب @fadaierahba_r
متن خاطره ﺩﺭ نوفل‌لوشاتو به علّت ارزانی، ﺩﻭ ﻛﻴﻠﻮ پرتقال ﺧﺮﻳﺪﻡ. امام با دیدن پرتقال‌ها گفت: این‌همه ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺮﺍی ﭼﻴﺴﺖ؟! عرض ﻛﺮﺩﻡ: امروز ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ، ارزان بود؛ ﺑﺮﺍی چند روز خریدم.ایشان فرمودند: شما مرتکب ۲ گناه شُدید! اوّلاً: این که ما نیاز به این‌همه پرتقال نداشتیم؛ دوماً:این که شاید امروز در نوفل‌لوشاتو کسانی باشند که تا به حال ﺑﻪ علّت گران‌بودن پرتقال نتوانسته‌اند آن‌ را تهیّه کنند و شاید با ارزان‌شدن آن می‌توانستند تهیّه ‌کنند. ببرید مقداری از آن‌ها را پس بدهید! گفتم: پس‌دادن آن‌ها ممکن نیست. امام فرمودند: پس پرتقال‌ها را پوست بکَنید و به افرادی بدهید که تاحالا پرتقال نخورده‌اند؛ شاید از این طریق، خدا از گناهان شما بگذرد. 📚 به نقل از مرحومه ﻣﺮﺿﻴّﻪ ﺣﺪیدچی، کتاب سر گذشت‌ های ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ زندگی ﺍﻣﺎﻡ خمینی، ج۴ @fadaierahba_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا