«مَکتَبِحٰاجقٰاسِٓم»
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷#مـعـرفـی_شــهــدا مدافع حرم شهید مصطفی عارفی تولد :۱۳۵۹/۱۰/۱۵ شهادت:۱۳
آخرین دست نوشته شهید🌷
امشب خیلی دلم گرفته، بعد از چندین ماه دوندگی و آموزش و تست برای اعزام به سوریه، امروز هم مثل پیگیریهای گذشته به مسئول اعزام تماس گرفتم. ۱۵ بار صبح تماس گرفتم که گوشیم را جواب نداد. حدود ۱۰ مرتبه بعد از نماز مغرب و عشا که سرانجام گوشی را برداشت و خلاصه صحبتش این بود که از دستت خسته شدم. دیگه پیگیری نکن. گفتم میخواهم ببینم شما رو. گفتم من نمیخواهم ببینمت. خیلی دلم گرفت. گوشی را قطع کرد. به یکی ازآشناها که میدونستم جواب رو میده به من ولی به خاطر کمی امید به اون تماس گرفتم. ایشون هم گفت به تکلیفت عمل کن یعنی نمیتونم برات کاری کنم. باز مثل همیشه که همه درها به روم بسته شد، دلم هوای امام رضا (ع) رو کرد. بغض گلومُ فشار میداد ولی نمیخواستم زن و بچم این درموندگی مو ببینن، سوار ماشین شدیم و راه افتادیم. مثل معمول دنبال چند نفر دیگه هم رفتم تا تنها حرم نریم. تو راه یکباره به همسرم گفتم که من امشب میخوام حاجت بگیرم، شاید دیر برگردیم. [چون خانوم هماهنگ کرده بود که چند نفر دیگه از دوستانش باهامون بیان]. امشب شب ولادت حضرت زینب (س) هست. شب حاجت گرفتن. الان که این خاطره رو مینویسم ساعت ۱۲ شب روز شنبه ۹۴.۱۱.۲۴ هست، علت نوشتن این دستخط هم اینه که میخوام این بمونه برای آینده و فراموش نشه. بنده ایمان دارم حاجتم رو میگیرم چون من مصطفی سراپا تقصیر هیچ زمان دل یک نیازمند دل شکسته رو نشکستم و ایمان دارم جایی که اومدم برای گرفتن حاجت، پیش امامی هست که به گنهکارها هم حاجت میده. میخوام این دستخط سندی باشه برای خانواده تا بدونن کجا و پیش کی باید حاجتشون رو ببرن.
#وصـــیــت_نـامــه🌷
توصیه بنده به فرزندان عزیزم این است که تحقیق و تفکر دربارهی دین و مذهب خود را از اولویتهای اول خود قرار دهید و همواره گوش به فرمان ولایت فقیه باشید و سعی کنید با ولی زمانه خود ارتباط قلبی پیدا کنید که ضامن سلامت دنیا و آخرت شماست و بدانید که دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست.
نکته اخلاقی شهید این بود که در رفتار و کردار به رغم دیدگاه مذهبی خود به دیدگاه دیگران کاری نداشت و معتقد بود برای فرار از انتقادات نباید همرنگ هر جماعتی شد و قطعا راه درست را باید انتخاب کرد.
🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان
و شهید مصطفی عارفی صـلوات🌼
☫ ✍مکتب حاج قاسم 👇
✿@fadaierahba_r✿.
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ...
#سلام_بر_حسین(ع) ♥
✿@fadaierahba_r✿
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
سلام علیکم طاعات و عبادات شما مقبول درگاه خداوند متعال
بزرگواران ما برای تبادل و تبلیغات به ادمین نیازمندیم اگر کسی در توانش هست و سابقه چنین کاری رو داشته باشه خیلی ممنون میشیم به ایدی که میزاریم پیام بدید و ادمینتون کنیم
اگر هم سابقه نداشته باشید بهتون درباره تبادل توضیح میدیم و اطلاعات کافی رو خدمتتون عرض میکنیم🌸
آیدی👇👇👇
@ya_zahra_313_gomnam
یا علی
#خاطــره🎞
رفیقشهید :
رفته بودیم راهیان نور ،
موقع ای که رسیدیم خوزستان، بابک هرگز باکفش راه نمیرفت،پیاده دراون گرما... میگفت :
"وجب به وجب این خاک رو شهیدان قدم زدن..
زندگی کردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده.. و ماحق نداریم بدون وضو وباکفش دراین سرزمین گام برداریم."
هرگز بابک دراین سرزمین بدون وضو راه نرفت و
با کفش راه نرفت...
#شهیدبابڪنورے♥️
◾️#خاطره_شهید🎙
آن زمان ماشین نداشتیم...
با آژانس به میدان شهدای گمنام در فاز ۳ اندیشه رفتیم.
آنجا اصلا محل زندگے نبود که مصطفے دوستی داشته باشد و بخواهد با او دعوا کند!
چند تا پله میخورد وآن بالا ۵ شهید گمنام دفن بودند.✨
من از پله ها بالا رفتم و دیدم که مصطفے حتی از پله ها هم بالا نیامد!
پایین ایستاده بود و با لحن تندی میگفت:
"اگر کار اعزام مرا جور نکنید، هر جا بروم به همه میگویم که شما کاری نمیکنید!
هر جابروم میگویم دروغ است که شهدا عند ربهم یرزقون هستند، میگویم روزی نمیخورید و هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید! خودتان باید کارهای مرا جور کنید🖐🏻🚶🏻♂.»
دقیقا یادم نیست که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود. من فقط او را نگاه میکردم.
گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم.🍃
او حتی بالا نیامد که فاتحه ای بخواند؛ فقط ایستاده بود و زیر لب با شهدا دعوا میکرد!
کمتر از ده روز بعد از این ماجرا، حاجتش را گرفت.♥️🕊
سه روز بعد از عید فطر بود که اعزام شد...
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🌷
🎤راوی همسرشهید