برای اون روز که سنگ لحد مارو میذارن چقدر آماده ای؟

بسم الله الرحمن الرحیم ، الهی به امید تو ، سلام دوستان سالن تطهیر. صبحتون بخیر 🌻

یکی دو روز اخیر خداروشکر سالن تطهیر زنانه خبری از متوفی نبود ، ولی امروز سردخونمون شلوغه و ۵ تا متوفی داریم که هر کدوم به یه نحوی و با یه سرنوشتی امروز مهمان ما هستن ، اسامی روی کاورها رو که نگاه میکردم متوجه شدم که از اتباع اهل تسنن هم امروز مهمان داریم ، اینکه متوفی های امروز چرا فوت کردن و اینکه جوان هستن یا مسن ، بعدا مشخص میشه ، خدا روح همشون رو شاد کنه ، از سر تقصیراتشون بگذره ان شاالله

فضای سردخونه کلا با فضای بیرونش و فضای سالن فرق داره ، یه جو سنگینی داره ، یعنی وقتی در رو باز میکنی و داخل سردخونه میری ، انگار یه سنگینی عجیبی رو روی خودت حس میکنی، باعث میشه یه ترس خاصی بیاد سراغت ، دلیلشو نمیدونم ، مثلا الان من تنهام ، هنوز همکارام نیومدن ، اومدم سمت سردخونه و دارم فیلم میگیرم ، من ۵ ساله دارم اینجا کار میکنم ولی جرأت نمیکنم برم زیب کاور یکی از این اموات رو باز کنم و ببینم چه جوره ،. در حالی که اگه این میت رو بیارنش داخل سالن تطهیر من هیچ مشکلی ندارم ، و براحتی کاراشو انجام میدم حتی وقتی تنهام ، محیط سردخونه اینجوریه ،. من اوایل فکر میکردم فقط خودم این حس ترس رو دارم ، ولی از یکی دیگه از همکارام هم پرسیدم گفتم مشکل من اینه ، اون بنده خدا داره بازنشسته میشه یعنی حدود ۲۰ ساله اینجا داره کار میکنه ،. گفت منم همینجورم ، منم میترسم تنهایی تو سردخونه که میرم زیب کاور میت رو باز کنم و نگاش کنم ، خیالم راحت شد که فقط خودم تنها نیستم ، همکارم هم نمیدونس منشأ این حس کجاس ولی من حس میکنم که چون اموات داخل سردخونه اکثریت بدون غسل هستن و یکجا هستن برای همین محیط سردخونه سنگینه ، آدم احساس بدی داره

اولین میت رو از سردخونه آوردن. غسل و کفن شد ، میت دوم هم پشت همین پرده روی سنگ داره کفن میشه ،. مادر شهید هستن،. هردو میت مسن بودن ، روحشون شاد