eitaa logo
کمیته خادم الشهداء سیرجان
1.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
809 ویدیو
40 فایل
کانال رسمی کمیته خادمین شهداء شهرستان سیرجان ‌✅ کپی مطالب با ذکر یک صلوات برای فرج آزاد است 🔻 کانال گلزار شهدا در پیام رسان روبیکا https://rubika.ir/golzarsirjan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
3.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
• دیگر ز یادت این غم سنگین نمی‌رود آب خوش از گلوی تو پائین نمی‌رود بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی‌شود این گریه‌ها برای تو اصغر نمی‌شود 💔..‌. @golzarsirjan_ir
📌کمی تامل لطفا اطلاع رسانی کنید🙏🏻 @golzarsirjan_ir
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_نماهنگ_لالایی_رباب_کریمی.mp3
زمان: حجم: 4.23M
• لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده چشمات رو هم بزاری عموت با آب بر میگرده 🔊 🎙 💔 @golzarsirjan_ir
... کشتنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود 💔...
🏴 | در کربلا چه گذشت... هفتم محرم الحرام | منع آب در این روز عبید اللّه‏ به عمر بن سعد دستور داد بین امام حسین (ع) و یاران با آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آن‌ها ندهد. 🔹وقایع نگار روزانه محرم @golzarsirjan_ir
🖤 تابلوی نقاشی رنگ روغن «سند» با موضوع بازگشت حضرت سیدالشهدا و حضرت علی اصغر به سمت خیام و استقبال حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام از ایشان @golzarsirjan_ir
- کودک کشته را زیر عبا گرفت؛ از میدان به طرف خیمه‌ها برگشت. زنی مجلله منتظر فرزندش ایستاده بود.امام برگشت کمی صبر کرد، دوباره به طرف خیمه رفت،اما باز خجالت کشید و برگشت تا سه بار رفت و برگشت.این حالت حسین، جگرم را کباب کرد.. 💔 ـــــــــ ـــــ ـ ـــ 📚ریاض‌القدس|ج۲|ص۱٠۴• @golzarsirjan_ir
• یه روز ما نبودیم، یه روز شما نبودید؛ هر دو بنا بر مصلحت، اما چیزی که پابرجاست مجلس‌عزای‌اباعبدالله(علیه‌السلام) @golzarsirjan_ir
• ماه پاره حسین (ع) ، شبیه‌ترین فرزند از نظر اخلاق و چهره به رسول خدا ، اذن میدان گرفت ، حسین (ع) نگاهی به قامت رشید علی‌اکبر کرد؛ نگاهی پر حسرت، و اشک‌ چون باران از چشم‌هایش سرازیر شد. 📚لهوف، ص۱۵۱ @golzarsirjan_ir
💔 🥀 آنقدر فاصله افتاده میان بدنت ظاهرا با همه ی قوتشان می زدنت اربا اربا شده ای..کم شده ای باباجان من بمیرم که تو درهم شده ای باباجان به زمین پا نکش انقدر عزیزم..مردم میشد ای کاش به جای تو زمین میخوردم عمه ات آمده تا معرکه برخیز علی ببرش از دل این مهلکه،برخیز علی لااقل محض خدا چشم به رویم وا کن خنده ای بر دل غم دیده ی این بابا کن تو که از روی ادب دست مرا بوسیدی چه شده سرو حرم پیش پدر خوابیدی؟ تن صد پاره ی تو مثل معما شده است به گمانم که سر جسم تو دعوا شده است رفته عَقّاب از این راه به بی راهه چرا؟ سر در آورده ای از خیمه ی جراحه چرا؟ کو کلاخودت و کو جوشن حیدر بابا؟ رفته ای بی زرهت در دل لشکر بابا تن تو جمع نشد..برگ و برم ریخته ای این چه خاکی ست علی جان به سرم ریخته ای؟ قبل رفتن به تو گفتم که چو حیدر شده ای توی این فاصله ی کم تو چه لاغر شده ای بوده تابوت تو یک عمر علی بر دوشم چیدمت بین عبا..جای دل و آغوشم @golzarsirjan_ir