⭕️ ۷۰۰ روز پس از ۷ اکتبر
در صبح 7 اکتبر 2023 مقاومت غزه یک اقدام واکنشی و پیشدستانه برای خنثیسازی سناریو و طرح بزرگ منطقهای هژمون شدن اسرائیل انجام داد؛ اقدامی که با تحلیل و فکتهایی مبنی بر به سرانجام رسیدن پروژه بزرگ عادیسازی اسرائیل با کشورهای عربی تا سه هفته آتی، حمله بزرگ و ضربتی به نوارغزه در ماه آتی و سپس حمله به لبنان در ماههای آتی و در نهایت تغییر وضعیت و نظم منطقه انجام شد. هرچقدر تصمیمگیران اصلی 7 اکتبر یعنی شهیدان بزرگ محمد ضیف، یحیی سنوار و اسماعیل هنیه جنگ و وضعیت را سخت و طولانی مدت پیشبینی میکردند، اما بعید است که تخمین میزدند 700 روز در وضعیت جنگی باقی بمانند و در ماه بیست و سوم همچنان که 50 اسرائیلی هنوز در اسارت دارند، هیچ کدام از دو طرف تسلیم کامل نشدهاند و سخن از حمله زمینی بزرگ ارتش اسرائیل به مرکز شهر غزه و کوچاندن جمعیت آن به جنوب نوارغزه تیتر رسانهها باشد.
فلسطین تا اینجا برای ایستادگی و عدم تن دادن به مرحله اول نظم جدید منطقهای یعنی تغییر ماهیت نوارغزه، هزینه و فداکاری زیادی را پرداخت کرده است. براساس آمار دولت در غزه 73731 نفر شهید و مفقود شدهاند که از میان آنها 382 مرگ بر اثر سوءتغذیه ثبت شده که 135 نفر از آنها کودک بودهاند. همچنین بیش از 161 هزار نفر مجروح شدهاند. تخریب تقریباً کامل 90 درصدی زیرساختها و خسارات بیش از 68 میلیارد دلاری در کنار تخریب 38 بیمارستان، 833 مسجد و 163 مرکز آموزشی در 24 ماه، بزرگترین نسل کشی قرن اخیر را رقم زده است.
در سوی دیگر این نبرد هم اسرائیلیها متحمل 1953 کشته و ۲۹۴۸۵ زخمی شدهاند. گفتنی است که ۹۰۰ نفر از کشتهشدگان نظامی بودند که ۴۵۶ نفر از زمان آغاز مانور زمینی در غزه کشته شدهاند. براساس ادعای اسرائیلیها از 7 اکتبر بیش از ۳۷۵۰۰ موشک و خمپاره به سمت اسرائیل شلیک شده است.
اما همچنان سؤال اصلی این است که پایان این شرایط چه خواهد شد؟ آیا آتش بسی قرار نیست رخ دهد؟ همانگونه که بیاد دارید ما در این دو سال دو مرتبه آتشبس را تجربه کردیم. آتشبس اول حدود 7 روز بود که در آن ۸۰ اسرائیلی با۲۴۰ فلسطینی مبادله شدند. در آتشبس دوم که جدیتر بود و قرار بود دائمی هم باشد ولی 42 روز طول کشید، ۳۰ اسیر اسرائیلی و 8 جسد اسرائیلی با ۱۹۰۰ فلسطینی مبادله شدند.
اما مسأله اصلی برای آتشبس نه اسرا یا تبادل آنها، بلکه موقعیت فردای جنگ است. منظور از فردای جنگ، وضعیت امنیتی و سیاسی نوارغزه پس از پایان جنگ و رسیدن آتشبس است. این را اسرائیلیها هم میدانند که اگر امروز جنگ در غزه تمام شود، آن کسی که خیابان و امنیت شهر غزه و خان یونس و... را برعهده خواهد گرفت حماس خواهد بود و این به معنای شکست برای تل آویو و بازگشت به نقطه صفر یعنی روز 7 اکتبر است. لذا تیم نتانیاهو و پشتیبان او در تیم سیاست خارجی ترامپ بر این عقیدهاند که تنها راه پایان دادن به حماس به عنوان گام اصلی و اول تغییر نظم منطقهای، گرفتن کامل شهر غزه با هدف مقدمهسازی برای کوچ اجباری جمعیت زیادی از اهالی نوارغزه و شهر غزه به خارج از نوارغزه است.
من معتقدم سیاست اصلی نتانیاهو واقعاً کوچ اجباری است، چون هیچ راه دیگری برای حذف حماس در نوارغزه روی میز ندارد. یکی از انتقادات جدی برخی سیاستمداران و حتی نظامیان اسرائیلی به نتانیاهو و تصمیم به حمله به شهر غزه هم همین مسأله است. آنها بهخوبی میدانند که جنگ در داخل شهر غزهای که بهواسطه بازیابیهای حماس و موج بازگشت بزرگ به شمال در آتشبس دوم و حضور 1.1 میلیون نفر در شهر قطعاً ساده نخواهد بود.
حتی اگر طی چندماه بتوانند سناریو شهر رفح و خان یونس را در شهر غزه پیاده کنند، آیا موجب نابودی حماس خواهد شد؟ مسأله اصلی پیدا کردن جایگزینی برای حماس است که فعلاً علیرغم تست و پیگیری ایدههایی چون برخی قبایل، گروههای بزهکار مثل ابوشباب و... هیچ گزینهای روی میز نیست. با آنکه علاوه بر سؤال حول میزان موفقیت عملیاتی در غزه، پیشبینی میشود درصدی کمتر از 30 درصد از جمعیت 1.1 میلیونی شهر غزه حاضر شوند جابهجا شوند. همانطوری که علیرغم هشدارها و تحریک به بودن غذا در اردوگاه المواصی خان یونس و... اما در حدود دو هفته اخیر کمتر از 20 هزار نفر حاضر شدند غزه را ترک کنند.
🖋 محمدمحسن فایضی
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
2.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ افشای نفش منافقین در حمله رژیم صهیونی به بیمارستان فارابی کرمانشاه
👤 مرتضی سیمیاری، کارشناس مسائل غرب آسیا، در جلسه دادگاه منافقین:
🔸 در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، منافقین با هدف تخلیه تلفنی از آلبانی با یک زن از همسایههای نزدیک به بیمارستان فارابی کرمانشاه تماس گرفتند و با ترفندهای گوناگون اطلاعاتی از این فرد که نسبت به شخص پشت خط و هدف وی ناآگاه بوده، ساعت پر تردد در این بیمارستان را بدست آوردند.
🔸 پس از این تخلیه تلفنی بلافاصله اطلاعات را در اختیار رژیم صهیونی قرار داده و این رژیم جنایتکار در ساعت اعلام شدهی منافقین، به بیمارستان حمله میکند.
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
🔺کدام اشغال؟ کدام صلح؟
اسرائیل مدتی است که میگوید به دنبال اشغال غزه است و عملیاتی را در این خصوص آغاز کرده است. سخن گفتن از تلاش برای اشغال غزه پس از دو سال جنگ پاکسازی نژادی و نسلکشی و ویرانی بیسابقه بیشتر یک طنز تلخ است و صرف نظر از این که اشغالی اتفاق بیفتد یا این عملیات هم سرنوشت طرح ژنرالها و ارابههای گدئون 1 را پیدا کند یا خیر، اما صرف اعلام تصمیم اشغال شهر غزه پس از این همه مدت معنایی جز شکست برای یک قدرت برتر نظامی و اطلاعاتی ندارد.
یعنی واقعا اسرائیل در این دو سال به دنبال اشغال غزه نبوده و حالا به این فکر افتاده است؟ پس حمله زمینی گسترده به نوار غزه پس از شروع جنگ و تداوم آن در طول 700 روز گذشته چه شد و با چه هدف بود؟ آیا هدفی جز اشغال نوار غزه و سیطره امنیتی بر آن و لو به شکل موقت و واگذاری آن پس از اشغال به طرفی جایگزین داشت که خود از مسئولیتهای همه جانبه آن به دور بماند؟
پس مقصود اسرائیل از اشغال غزه از طریق شروع عملیات سهمگین دیگر که انگار جنگ تازه شروع شده است، چیست؟
اسرائیل در این دو سال تحت پوشش حملات بیوقفه هوایی و توپخانهای شدید بارها به شهر غزه حمله زمینی کرده، اما موفق به اشغال آن نشده و هر بار در مواجهه با مقاومت شدید عقبنشینی کرده است. در حالی که شهر غزه اساسا در مرز اسرائیل و عرض آن از مرز تا دریا حدود 6 کیلومتر است.
اسرائیل طوری از طرحهای نظامی خود یکی پس از دیگری علیه این منطقه سخن میگوید که انگار با یک کشور پهناور و ارتش مجهز در حال جنگ است!
وسعت کل باریکه ذرهبینی غزه 365 کیلومتر مربع و مساحت شهر غزه حدود 56 کیلو متر مربع است؛ بدون هیچ ناهمواری و کوهی. مسطح بودن غزه نیز یک ضعف بزرگ نظامی است؛ با این حال با گذشت 700 روز از نسلکشی فراگیر، فروریختن معادل 6 بمب اتم و آزمودن هر نوع سلاحی از جمله سلاح قطحی و گرسنگی هنوز نتوانسته است بر آن سیطره امنیتی و نظامی پیدا کند.
اما از چه طریقی میخواهد غزه را اشغال کند؟ اسرائیل میخواهد وجب به وجب شهر غزه را ویران و از این طریق پیشروی و آن را اشغال کند. بمباران گسترده برجها و منازل مسکونی باقیمانده غزه در روزهای اخیر گواهی بر این مدعاست. در واقع اشغال یک منطقه در قاموس اسرائیل به معنای نابودی کامل آن است و اساسا هم بعد از نابودی کامل شهر غزه دیگر شهری وجود ندارد که اشغال شده باشد؛ بلکه یک مساحت با خاک یکسان شده اشغال شده است.
نگارنده از همان ابتدای جنگ غزه تاکید داشت که اشغال نظامی این منطقه به این آسانی نیست و به یک باتلاق برای اسرائیل تبدیل خواهد شد. امروزه نه صرفا جریان اپوزیسیون اسرائیل بلکه حتی برخی وزرای لیکود امثال دیوید دودی امسلم، غزه را «ویتنام اسرائیل» مینامند. به همین علت هم نگارنده بعید میدانست که ارتش اسرائیل خود را درگیر این باتلاق کند و معتقد بود که جنگ غزه نباید زیاد طول بکشد؛ اما مثلث نتانیاهو و اسموتریچ و بن گویر کلا مولفههای شناخت اسرائیل را دگرگون کردهاند.
همین متفاوت بودن غزه از کل فلسطین باعث شد که اسحاق رابین آرزو کند روزی از خواب بیدار شود و غزه را آب برده باشد.
در این میان نیز آمریکا از صدور ویزا برای سفر محمود عباس رئیس حکومت خودگردان برای شرکت در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک خودداری کرد و وزارت خارجه آمریکا هم بر ضرورت مجازات سازمان آزادیبخش فلسطین و حکومت خودگردان به علت «تضعیف چشمانداز صلح» تاکید کرد و اعلام داشت که «شریک صلح» نیستند.
اما کدام صلح؟ و کدام شریک؟ وقتی عملا اسرائیل کرانه باختری را تحت اشغال خود دارد و نظامیان آن تا مقر اقامت ریاست حکومت خودگردان در رام الله آزادانه تردد میکنند و اخیرا هم ترامپ برای الحاق رسمی این منطقه (که عملا ملحق شده) چراغ سبز نشان میدهد و رئیس مجلس نمایندگان آمریکا هم به شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری میرود و از توسعه آنها حمایت میکند، دیگر کدام صلح و درباره چی؟
وقتی آمریکا با محمود عباس که در تمام عمر خود مخالف مبارزه مسلحانه و منتقد شدید حماس بوده و هست و نیروهای امنیتی آن در کرانه باختری هم برای جلوگیری از حملات حماس و جهاد با شاباک اسرائیل همکاری کاملی داشته و دارند، این گونه برخورد میکند و ضمن ممانعت از سفرش به نیویورک، او را شریک صلح نمیداند، دیگر دنبال کدام شریک در جامعه فلسطینی میگردند؟
این نشان میدهد که مشکل اسرائیل نه صرفا حماس و گروههای فلسطینی بلکه «انسان فلسطینی» از هر طیف و گروهی است؛ حتی آنهایی که سلاح را کنار گذاشته و اسرائیل را هم به رسمیت شناختهاند. در حالی که اسرائیل نزدیک به دو سال است که چنین جنگ ویرانگری را در غزه با هدف نابودی حماس به راه انداخته است؛ اما عملا با این رفتارها علیه ابومازن و توسعه شهرکسازی و غیره موجب تقویت جایگاه اجتماعی حماس در کرانه غربی شده است.
🖋 صابر گل عنبری
🆔 @gozargaah_ir
⭕️ حمله موفق ارتش یمن به فرودگاه رامون
🔸️ساعتی پیش ارتش یمن با پهپاد موفق شد فرودگاه رامون اسرائیل را در وادی عربه در جنوب فلسطین اشغالی و چسبیده به مرز اردن هدف قرار دهد و مسئولان رژیم نیز به موفقیت آمیز بودن این حمله معترف شدند.
🔸️در این خصوص چند نکته باید ذکر شود.
1️⃣ این فرودگاه تازه تاسیس (۲۰۱۹) که در ۱۸ کیلومتری شمال بندر ایلات واقع شده، دومین فرودگاه مهم اسرائیل پس از بن گوریون به شمار می رود.
2️⃣ با توجه به سیستم های پدافندی بسیار پیشرفته اسرائیل که در بندر ایلات مستقرشده، اهمیت این حمله بسیار بالا ارزیابی می گردد.
3️⃣ اسرائیل روی جان مردم اشغالگر بسیار حساس است و تاکنون به اذعان منابع رسمی رژیم، ۸ صهیونیست در این حمله آسیب دیده اند.
4️⃣ اسرائیلی ها مدعی هستند که چهار فروند پهپاد از یمن امروز به سمت این فرودگاه شلیک شده اند که تنها یکی از آنها به فرودگاه اصابت کرده اما تصاویر منتشر شده ، ۲ اصابت را نمایان می کند .
5️⃣ فاصله این فرودگاه تا نزدیکترین نقطه یمن حدود ۱۷۰۰ کیلومتر است و زدن چنین هدفی در این فاصله ، یک دستاورد تکنولوژیک به شمار می رود.
6️⃣ احتمالا پهپادهای یمن برای رهگیری نشدن در ارتفاع بسیار پایین روی آب ها دریای سرخ حرکت کرده و از طریق خلیج عقبه خود را به نقطه هدف رسانده اند .
7️⃣ این حمله موفقیت آمیز پس از بمباران های سنگین اسرائیل علیه یمن نشان داد ، نتانیاهو با این گونه اقدامات قادر به ایجاد بازدارندگی در برابر ارتش یمن نیست و راه حل مسئله، صرفا آتش بس و عقب نشینی از غزه خواهد بود.
🖋 علیرضا تقوینیا
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
⭕️ روی خروج از NPT اصرار نکنیم
▪️منش و رفتار جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی هیچگاه برهم زدن معاهدات بین المللی نبوده است.
▪️در خصوص برجام نیز تا زمانی که طرفهای غربی تعهدات خود را زیرپا نگذاشتند، ما به تعهدات خود پایبند بودیم. در نهایت نیز از برجام خارج نشدیم.
▪️اینکه به تعهدات بیمورد بپیوندیم، اشتباه و خطرناک است. این درباره تعهدات اخیر که در مجمع بررسی شده صدق میکند. تا جایی که میتوان نباید به این تعهدات وارد بشویم.
▪️اما در مواردی که متعهد شدهایم و در مجمعی بین المللی عضو شدهایم، هیچگاه خارج نشدهایم. خصوصا که از خروج بخواهیم به عنوان امتیاز بهره ببریم!!
▪️در مورد NPT نیز به جرات میتوان گفت تصمیم نهایی علیرغم سروصداهای زیادی که مطرح است، خروج نخواهد بود.
▪️سروصدا در عرصه سیاست خارجی باید مبتنی بر زیرکی باشد! اگر بناست قطع همکاری با آژانس به عنوان اهرم در برابر اقدام غربیها استفاده شود، بهتر است به جای خروج از NPT تعهدات فراپادمانی را متوقف کنیم.
▪️زیرکی به این معناست که برای تضعیف نهادهای نظم قدیم، به جای اقدامات سلبی و صرفا پرسروصدا، گامی در مسیر شکل دادن فعالانه نظم جدید و چند قطبی برداریم.
▪️ خروج ایران از NPT هیچ تاثیری بر این معاهده نخواهد گذاشت. در حالیکه ماندن در آن با کاهش حداکثری تعهدات به آژانس، میتواند این نهاد را از درون به چالش بکشد.
▪️علاوهبر این، به طور فعالانه باید به شکل دادن نهاد موازی و عادلانه با مشارکت کشورهای مختلف مانند چین و روسیه بپردازیم.
🔻ج.ا. ایران باید به طور فعالانه با شکل دادن موسسه بین المللی ترویج فناوری هستهای صلح آمیز در عرصه جهانی اقدام به نشر این فناوری با محوریت خود نماید.
🔻 جمهوری اسلامی ایران از این پس باید تصمیمات خود نه در مقیاس خود که در مقیاس جهانی جدید اتخاذ نماید.
پ.ن: همه حرفها در واکنش به اقدام اروپا، روی خروج از NPT محدود مانده و باتوجه به شکلگیری این انتظار در قشر انقلابی، باید به عواقب عدم خروج از NPT در اذهان این قشر هم توجه نمود.
🖋 مهدی ازرقی
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
⭕️ همزمانی خطرناک
▫️ آخرین اخبار از لبنان حکایت دارد که پروژه آمریکایی- صهیونیستی خلع سلاح مقاومت چند قدم به پیش رفته است و دولت لبنان طرحی عملیاتی در این زمینه تصویب کرده است. این اقدام خطرناک دولت لبنان تحت فشار آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت گرفته و تبعات خطرناکی برای لبنان خواهد داشت. خلع سلاح مقاومت به معنای بیهویت کردن مقاومت است و حزبالله لبنان تاکید کرده هرگز زیر بار آن نخواهد رفت.
🔶 اما همین ایام در ایران مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی لایحه عضویت ایران در معاهده مقابله با تامین مالی تروریسم که در ایران با اختصار CFT شناخته میشود، است. این معاهده از موارد مورد مطالبه FATF از ایران است که در برنامه اقدام از ایران خواسته شده است و دولت وقت ایران تعهد سطح بالای سیاسی برای اجرای آنها ارایه کرده است. این معاهده، به دلیل تعریف عامی که از تروریسم ارائه میدهد و هرگونه استثنا را رد میکند، برای ایران چالشبرانگیز است. به عقیده کارشناسان، ایران نمیتواند بر این تعریف حق شرط بگذارد، زیرا ماده ۶ معاهده صراحتاً آن را منع کرده است.
🔷 جمهوری اسلامی ایران طبق قانون اساسی مترقی خود (صل ۱۵۴)، اقداماتی که علیه اشغالگری، نژاد پرستی و استعمار را مشروع دانسته و آنها را در دایره تعریف تروریسم نمیداند. لذا نمیتواند تعریف و عدم استثناءپذیری معاهده CFT را بپذیرد و از طرف دیگر با توجه به تصریح این معاهده، حق شرط نیز نمیتواند چالش را رفع کند. برخی از کشورها نیز که حق شرطی مشابه گذاشتهاند مورد اعتراض سایر اعضای معاهده قرار گرفته است.
🔶 چالش تعریف تروریسم با FATF در قانون داخلی مقابله با تامین مالی تروریسم نیز وجود دارد که تاکنون حل نشده است. در برنامه اقدام FATF از ایران خواسته است که قید مربوط به استثناءها در قانون داخلی ایران کاملا حذف شود. اما مجلس شورای اسلامی حتی در اصلاحیه قانون مقابله با تامین مالی تروریسم در سال ۱۳۹۷ آن را حذف نکرد.
🔷 چرا همزمانی این دو پدیده خطرناک است؟ همه آنهایی که مسایل ایران و منطقه غربآسیا را دنبال میکنند میدانند که سیاستهای غرب در این منطقه ذیل ادبیات مقابله با «تروریسم» معنا و منسجم شده است. آمریکا و متحدانش و رژیم صهیونیستی اقدامات نیروهای مقاومت را تروریسم میدانند. اصرار آنها برای عضویت ایران در معاهده CFT و اجرای کامل برنامه اقدام FATF از جمله اصلاح قانون داخلی مقابله با تامین مالی تروریسم به همین دلیل است.
🔶 آنان میدانند با عضویت ایران در این معاهده و بر اساس مفاد معاهده، ایران باید با آنها در مقابله با تامین مالی تروریسم همکاری کند. اگر همکاری کند که طراحی آنها را کامل کرده و اگر همکاری نکند با ابزار FATF به ایران فشار میآورند. همانطور که در این سالها دولت لبنان را تحت فشار قراردادند و در مهر سال پیش FATF لبنان را در فهرست خاکستری قرار داد که یکی از مهمترین دلایل آن درخواستهای همکاری برای ارایه نتیجه تحقیقات درباره حزب الله لبنان به طرف خارجی است.
🔷 در صورتی که ایران در تعریف تروریسم عقبنشینی کند و تعریف غربیها را که در معاهده CFT متعین شده است، بپذیرد پیام مشخص و البته بدی برای دوستان و دشمنان دارد. میتواند این حرکت به معنای عقبنشینی ایران در حمایت از اندیشه مقاومت تعبیر شود. برای همه روشن است که تروریسم در محیط بینالملل و نزد کشورهای غربی به چه معناست و پذیرش ایران هم معنای روشنی خواهد داشت. خصوصا در این مقطعی که یک طراحی خطرناک برای خلع سلاح مهمترین نیروی محور مقاومت در حال اجرا است.
🔶 اعضای محترم مجمع تشخیص باید به پیامهایی که از قِبل تصمیم آنان به دوستان و دشمنان مخابره میشود، توجه داشته باشند. این خود بخشی از مصلحت است. در مورد پالرمو در زمانی که ترامپ در منطقه خلیج فارس بود و ایران را مورد هجمه قرار میداد، تصویب شد و این اقدام پیام ضعف به دشمن مخابره کرد. به هشدارها را باید در زمانش توجه کرد و الا پس از وقوع خطر چندان مفید نخواهد بود، مانند هشدارهایی که ده سال پیش درباره مکانیزم ماشه داده شد و البته مورد توجه قرار نگرفت.
🔷 اهمیت این موضوع با توجه به اینکه تصویب این معاهده کمکی به تغییر وضعیت ایران نزد FATF نمیکند، بیشتر میشود. خانی رئیس مرکز اطلاعات مالی تصریح کرده که در بهترین حالت و مشروط به وجود یک انسجام ملی یک سال تا یک سال و نیم بعد از تصویب CFT «شاید» سایر اقدامات پذیرفته نشده ایران در چارچوب برنامه اقدام مورد پذیرش قرار گیرد و «شاید» بعد از آن وضعیت ایران عادی شود. این شایدها در برابر خطر مشخص کنونی وزنی ندارد. البته این را نیز به خوبی میدانیم که عادی شدن وضعیت ایران در FATF نیز اثری بر عادی شدن روابط خارجی بانکی ایران نخواهد داشت. هرچند دروغهای زیادی در این باره بیان شده است.
🖋 مسعود براتی
🆔 @gozargaah_ir
پایتخت قطر در حالی دوازده بار پیاپی هدف بمباران قرار گرفت که پیچیدهترین سامانه دفاعی آمریکا تصمیم گرفت از این شهر دفاع نکند.
«دفاع آمریکایی» یعنی هر وقت بخواهد سپر میگیرد و هر وقت نخواهد راه را باز میگذارد.
فریبِ مذاکره همان راهحل طلایی ترامپ و نتانیاهو برای تحقق اهداف کوتاهمدت و بلندمدتشان است.
🖋 حسین پاک
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
⭕️ پیامهای حمله اسرائیل به قطر
حمله اسرائیل به قطر نشان داد:
1️⃣ اسرائیل هیچ خط قرمزی در تجاوز نمی شناسد
2️⃣ آمریکا نه تنها امنیت قطر را تامین نمی کند، بلکه به وقتش خیانت می کند
3️⃣ خریدهای کلان تسلیحاتی و اتحاد با آمریکا، موجب تحکیم حاکمیت اعراب نمی گردد؛ قطر با آن همه تسلیحات، جرات واکنش به تجاوز امروز را ندارد
🖋 علیرضا تقوینیا
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
‼️ این الگوی ثابت عملیاتی آنهاست: فریب سیاسی کاخ سفید، پشتیبانی میدانی سنتکام، اجرای موساد و نیروی هوایی
برای پنجمین بار در طی یک سال، الگوی عملیاتی فوق اجرا شد:
اول. وعده عدم حمله به بیروت توسط هوکشتاین و سپس ترور فواد شکر در ضاحیه جنوبی
دوم. ابلاغ پیشنهاد آتشبس ۲۱ روزه و سپس شهادت سیدحسن نصرالله پس از موافقت با آن
سوم. اجرای آزادی عیدان الکساندر آمریکایی، ردزنی محمد سنوار و شهادت ایشان
چهارم. ابلاغ پذیرش غنیسازی و زمان مذاکره و سپس حمله به ایران
پنجم. پیشنهاد جدید آمریکایی، گردهم آمدن اعضای دفتر سیاسی و حمله هوایی
🖋 علیرضا تقوینیا
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
🔺 درباره حمله به قطر!
عصر امروز جنگندههای اسرائیلی دفتر خلیل الحلیه رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه در دوحه پایتخت قطر را هدف حمله قرار دادند. به نظر میرسد که اسرائیل منتظر بازگشت رهبران حماس از ترکیه به قطر بود تا آنها را هدف قرار دهد.
گفته میشود که رهبران حماس در این دفتر مشغول بررسی ایدههای دونالد ترامپ (البته تله) برای آتش بس بودند. شبکه الجزیره به نقل از یک مقام حماس از شکست عملیات ترور خبر داده است؛ اما هنوز خبر رسمی در این باره از جانب حماس و قطر منتشر نشده است.
دقیقا ساختمان محل نشست رهبران حماس هدف قرار گرفته است، اما با شکست عملیات باید دید که علت چه بوده است، آیا دستگاههای امنیتی قطر سریعا مقامات حماس را پس از نزدیک شدن جنگندهها به آسمان منطقه و قطر مطلع کردهاند یا خود حماس تدابیری برای چنین مواقعی اندیشیده بود و به نوعی فریب ترامپ را با فریب متقابلی پاسخ داده شده است؟ یا .....
اما حمله به دفتر حماس برای ترور رهبران آن صرفا اقدامی علیه این جنبش نیست، بلکه خود قطر و حوزه حساس ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خلیج فارس نیز در کانون اهداف است. خیلیها طرح «اسرائیل بزرگ» را به معنای توسعه سرزمینی آن با شمول کشورهای دیگری در منطقه میگیرند، اما با توجه به جمعیت اندک یهودیان اساسا اسرائیل جمعیت و نیروی کافی برای اشغال این مناطق ندارد، بلکه به نظر نگارنده طرح «اسرائیل بزرگ» بیشتر مفهومی امنیتی و نظامی پیدا کرده است؛ به این معنا که این رژیم دست امنیتی و نظامی بالایی در منطقه پیدا کند و هر جا را خواست بزند و عملا آسمان منطقه تحت کنترل آن قرار گیرد و این گونه تصمیمات و سیاستهای کشورهای منطقه را «اسرائیلیزه» کند.
اما خود این حمله که حتما با چراغ سبز ترامپ علیه کشوری که آمریکا در آن پایگاه دارد، صورت گرفته است، نشانه دیگری بر کودتای ترامپ علیه سیاستهای سنتی و ساختارهای تعریف شده در نظام آمریکا در تعامل با متحدان است و از این منظر واجد پیامدهایی نه در کوتاه مدت بلکه در میان مدت و بلند مدت خواهد بود و این سیاست دستکم پیشرانی برای متحدان آمریکا در منطقه برای نزدیکی به چین و روسیه در آینده خواهد بود.
از دیگر تبعات راهبردی این حمله به قطر، رسیدن لیبرالیسم در روابط بینالملل به خط پایان و بازگشت چشمگیر واقعگرایی متکی به اعمال قدرت و زور به این روابط است که نوعی عقبگرد دنیای مدرن به گذشته خشنتر خود است. در کنار خود حمله، اعلام آشکار اسرائیل مبنی بر انجام آن و همچنین دستکم هماهنگی پیشنی با آمریکای ترامپ خود گواهی بر این مدعاست.
فعلا از پیامدهای آنی این حمله به احتمال زیاد تعلیق یا لغو وساطت قطر در مذاکرات میان حماس و اسرائیل است. اما این رفتار ترامپ که این چنین بیپروا و بیمحابا با حمله به یک کشور متحد که چند ماه پیش به آنجا سفر کرد، موافقت میکند، نشانه عصبانیت او از مخالفت حماس با توافق تسلیم و همچنین عجله بسیار او برای رسیدن به چنین توافقی پس از شکست در دیگر پروندههای بینالمللی است.
ترامپ که در دو پرونده اوکراین و ایران به توافق دلخواه خود نرسیده است، به شدت از این که یک گروه نیز در مقابل تهدیدهای او همچنان خواستههای خود را مطرح و با توافقی مطلوبِ رئیس جمهور آمریکا مخالفت میکند، عصبانی است و همچنین معتقد است که دوحه فشار کافی بر رهبران حماس نمیآورد. از این منظر موافقت با حمله به متحد قطری نیز بیارتباط با خلق و خوی خاص ترامپ نیست.
کما این که نتانیاهو و اسرائیل نیز که تحت فشار شدید افکار عمومی جهان برای پایان دادن به این جنگ هستند، در واقع با این کار به دنبال این بودند که حماس کاملا دچار خلا رهبری شود و بتواند در این شرایط، شروط خود را بر باقیمانده این سازمان تحمیل کند تا جنگ غزه با تضمین آینده سیاسی او پایان یابد.
ناگفته هم نماند که حمله اسرائیل به قطر پس از خط خبری تحریکآمیز علیه این کشور در هفتههای اخیر از طرف نتانیاهو و شرکایش و رسانههای راستگرا صورت گرفت.
🖋 صابر گل عنبری
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
‼️ رُک خطاب به تشکلهای دانشجویی و مردمی از تشکلهای اجتماعی و زنانه تا جهادی و خیریه و...:
🔴 فرصت ویژهای فراهم شده که *به تک تک سفارتخانههایی که در ایران هستند و حتی کنسولگریهایشان در شهرهای دیگر مثل مشهد و تبریز و... بروید و وقت گفتگو با سفیر یا هر یک از مسئولان سفارت بگیرید و ضمن تشریح ابعاد جنایت و وحشیگری رژیم صهیونسیتی و آمریکای خونآشام، از آنان بهصورت کاملاً رسمی و محترمانه بخواهید که یک ائتلاف بزرگ بینالمللی تشکیل دهند برای برقراری صلح در جهان که جز از راه مقابله با جنایات روزافزون رژیم صهیونسیتی و زیادهخواهیهای دیوانهوار آمریکای خونآشام حاصل نخواهد شد.*
❌ در شرایطی که از سویی آمریکا خلاف قوانین بینالمللی و خلاف تعهداتش، به هیئت فلسطینی جهت شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل ویزا نمیدهد و از سوی دیگر رژیم صهیونسیتی به هیچ قانون حقوقی و اخلاقی و انسانی و حتی قوانین میان حیوانات نیز پایبند نیست و همهی دنیا آن را به چشم میبینند و سازمان ملل و سازمانهای بینالمللی حتی در حد کشک و گلابی نیز کارکردی ندارند، رساترین و گویاترین زبان برای ما فراهم شده که در دنیا فریاد بزنیم این نظم جهان تحت سلطهی آمریکا تنها کارکردش فراهم آوردن جزیرهی اپستین برای تأمین امیال زیر شکمی مقامات آمریکا در ازای باز گذاشتن دست صهیونیستها برای تأمین امیال شیطانیشان و نابودی نسل بشر است.
❓ اگر این زبان رسا را امروز به کار نگیریم و در میدان دیپلماسی به جد وارد نشویم، فردا چه پاسخی به جهانیان و به خدای خود داریم که بدهیم؟ دیپلماسی که فقط برای دولت نیست، چرا هستههای مردمی به این میدان وارد نشوند و با سفارتها برای چنین ابتکاری رایزنی نکنند؟ خصوصا اگر دولت در دیپلماسی مشغول امور دیگریست.
✅ این پیشنهاد نه کار سختی است و نه خلاف قوانین بلکه اتفاقاً بسیار متمدنانه و اثرگذار است خصوصاً اگر روی این حرکت پوشش رسانهای خوبی داده شود، ظرفیت انعکاس بینالمللی خوبی هم دارد. فرصت را نسوزانیم، بسم الله...
🖋 امیر شعبانجولا
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir
⭕️ ترور در قطر؛ پیامد در کل منطقه
⏹️مقدمه:
رخداد ساعتی قبل دوحه را باید «نقطه عطف» در تحولات منطقه غرب آسیا به شمار آورد. قطر به عنوان قطب مهم گاز در معادلات انرژی جهان، نقطه اتصال بسیار مهمی میان نظم جهانی، توسعهگرایی و ارتباط با جنبشهای اسلامی (به مثابه آنتیتز نظم آینده منطقه) به شمار میرود. از طرف دیگر، قطر - مانند دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس - کشوری است که بنیان نظام اقتصادی و اجتماعی آن بر روی «سرمایهگذاری خارجی» سامان یافته و ظرفیت آن در برابر ناامنی بسیار پایین و أسیبپذیری آن بسیار بالاست.
◀️اگر بخواهیم پیامدهای این عملیات را بر نظم منطقه غرب آسیا بسنجیم، باید موارد ذیل را مورد توجه قرار دهیم:
1️⃣تأثیر بر بازار انرژي
اولین پارامتر، «تأثیر بر بازار انرژی» است.
احتمالا با محکومیتهای ظاهری بخواهند فورا این پرونده را ببندند. اما باید ابعاد دیگر را هم در نظر گرفت.
2️⃣تمهید برای نظم جدید منطقه غرب آسیا
دومین پارامتر، تلاش برای ایجاد «نظم جدید منطقه غرب آسیا» توسط ایالات متحده است.
طی این مدت، بارها در مورد این نظم صحبت کردهام. رکن سوم این نظم، «حق عملیات پیشدستانه دفاعی (پیشگیرانه) برای اسرائیل در کل منطقه» است.
باید در خلال بحرانهای اخیر، اسرائیل شعاع عملیاتی خود را از «کشورهای متخاصم» فراتر ببرد تا بتواند این گزاره را تثبیت کند.
3️⃣معادلات امنیتی جنوب خلیج فارس
پارامتر بعدی، تأثیر این حمله بر «معادلات امنیتی جنوب خلیج فارس» است.
بیتردید هیچیک از کشورهای حاشیه خلیج فارس و ابرقدرتهای بینالمللی نمیخواهند «جزیره ثبات» تأثیر منفی بپذیرد.
اما از نگاه اسرائیلیها «زایمان، درد دارد.»
الآن بخش زیادی از معادله، به «پارامترهای مستقل» بستگی دارد که خارج از اراده اسرائیل هستند. در میان این پارامترها، موضع حقیقی (و نه اعلامی) حکومت قطر بالاترین اهمیت را دارد.
4️⃣تأثیر این عملیات بر آینده حماس
پارامتر چهارم، «تأثیر این عملیات بر آینده حماس» است. دست کم چهار نگرش/سناریو متقاوت برای آینده حماس مطرح بود.
از منظر طراحان این عملیات، بهترین سناریو این است که طومار «حماس سیاسی خارج» را بپیچند و با قطع این پشتوانه، کار حماس در غزه را یکسره کنند. اما اولا پیشفرضها و ثانیا نتایج این حمله، طبق ذهنیت آنان خواهد بود؟ باید منتظر ماند.
❇️نکته پایانی:
بیش از نیمی از معادلات بعدی متأثر از این عملیات، وابسته به نوع کنشگری «متغیر(های) مستقل» است. و اما ایران...
🖋 علیرضا مجیدی
🌏 گذرگاهی برای رسیدن به یک وضع جدید
🆔 @gozargaah_ir