امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: دو خصلت و حالتی که والاتر از آن دو چیز نمی باشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان

🌺 قطعه های صوتی منتخب و صوت جلسات تفسیر قرآن آیت الله العظمی جوادی آملی 👇 https://eitaa.com/gozide_t/1555

💠 سیره قرآن در برابر پیمان‌شکنان 📖 در سوره «توبه» فرمود: ﴿فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ﴾ 🔹 مادامی كه كفار، حق شما را رعایت می‌كنند شما هم رعایت كنید. 🔹 اگر حقوق شما را رعایت نكردند و قطعنامه‌ها را شکستند، شما بجنگید و تسلیم نشوید. 📌 چرا؟ چون: ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیمانَ لَهُمْ﴾ اینها نه سوگند دارند، نه میثاق، نه تعهد. 🌍 چندین قطعنامه علیه #صهیونیست صادر شد، سازمان ملل به نفع حماس و به نفع #فلسطینی_مظلوم رأی داد؛ اما صهیونیست هرگز زیر بار نرفت! 🇮🇷 در #دفاع_مقدس هم چندین قطعنامه به سود ایران صادر شد؛ ولی همان #سردمدار_ستم، همان آمریکای جنایتکار، نپذیرفت. ✔️ قرآن فرمود: ﴿فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِیمُوا لَهُمْ﴾ اما اگر رعایت نکردند: ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ﴾ زیرا: ﴿إِنَّهُمْ لا أَیمانَ لَهُمْ﴾. 🌟 اگر خدا ما را مأمور كرده كه زیر بار ستم نرویم، آیا ما را یاری می‌كند یا نه؟ ✅ یقیناً یاری می‌كند! 📌 تجربه گذشته گواه است. 📌 #اعتماد_به_وحی_الهی تأیید می‌كند. خدا فرمود: ﴿وَلَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ﴾ 🔅 بی‌تردید خدا ناصـران دین را یاری خواهد کرد. 🏷 #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی 🏷 #در_محضر_استاد 🏷 #فلسطین 🏷 #دفاع_مقدس 📚 سخنرانی محرم 📅 تاریخ: 1384/11/19 🌐 esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra

سلام درسکوت وتنهایی خودم را به عالم خیال سپردم . که مرا به هرکجا که می خواهد ببرد .باغی را تصور کردم که درخت هایش سرسبز وخرم انواع واقسام میوه ها که نقاش چیره دست عالم به رنگ امیزی ان ها پرداخته رنگ زیبای پرتقال گلابی والو به رنگ ها ی مختلف خوشه های انگور به رنگ وطعم های مختلف و مابقی زیبایی ها را می سپرم‌به ذهن خلاق شما وبی که هیچ افتی کرمی .پوسیدگی .چرا که باغبان پی در پی چشم از باغ برنمی داشت . درمیان انبوه درختان وجمال دل ارایشان باغبان پیر به چشم نمی امد .شاید هم که درسایه سار انبوه شاخه های درختان که درهم فرو رفته بودند گم شده بود . که همه زیبایی ها .وجمال دلربای درختان دردستان پینه بسته ودر نگاه اندیشه بواندیشه باغبان پیر شکل گرفته بود .واینهمه جمال ودلربایی مدیون اوبود .واما واما واما ....... ...گویا که شیطان کم کم در دل درختان نفوذ می کند . به زیبایی خود مغرور می شوند ودر تنومندی وتوانایی خود باغبان پیر را از یاد می برند واو را به دیده حقارت می نگرند سرو بلند نگاهی حقارت بار به به باغبان دارد . که ای موجود کوچک به چهره چروکیده ودست های پینه بسته درلابلای درختان می لولد وزیبایی باغ را به هم می زند . باغبان می رود که به تدریج فراموش شود که شیطان ارام ارام می اید طوری که کسی نفهمد .صدای باغبان هم کم کم کمرنگ می شد .ومی رفت که از یاد ها برود . وخطوات شیطان در غفلت وغرور درختان در دل درختان می نشست . ...... وبتدریج همراه با کم رنگ شدن حضور باغبان افت ها به جان درختان افتادند وطعم وبو وانهمه رنگ امیزی کم کم رنگ می باخت . واین داستان غم انگیز تا که نابودی درختان ادامه داشت وشیطان که این همه زیبایی را بر نمی تافت سرمست می شد وبه راحتی در دل درختان نفو ذ می کرد .تا که همه را یکدست کند وتنوع وزیبایی را از بین ببرد..... واین داستان زندگی ما ادم ها است .که چگونه ادم ها مضحک وخنده دار می شوند .مثل اینکه بر سر ادمها مغزشان را بردارند وکله خر به جایش بگذارند ودرعین حال او خود را اشرف مخلوقات بداند .غم انگیز نیست که شیطان چگونه در دل تک تک افراد جامعه می نشیند .که هر کس زیبایی خودرا در تنهایی ببیند ودرختان دیگر که به مثابه افراد جامعه هستند را از یاد ببرد وفطرت خویش را به دست باد فراموشی بسپرد .وگوشی برای شنیدن صدای انبیا نداشته باشند وانها را به تمسخ ر بگیرند . چه می دانم که انبیا همان باغبانانند واولیا وشهیدان .....وصد البته پدران ومادران مفهموم عمیق وبالوالدین احسانا کم کم رنگ می بازد .اخ وقتی شیطان در دل ادم نفوذ کرده باشد به راحتی سرخر را جایگزین این سر شریف ادم کرده با شد چه می داند که ولا تقل لهما اف یعنی چه وچه می داند که احسان به والدین یعنی چه شاید هم که لباس دین بر تن ادم ها کرده باشد که در تین صورت هم درنمی یابد که چرا احسان به والدین در کنار نام هستی افرین امده است .اوج خریت جایی است که یک هزارم محبتی را که نثار سگش می کند . به پای پدرش ومادرش نمی ریزد کسی این صدارا نمی شنود که واعبدوالله ولو تشرک بی شییا وبالوالدین احسانا .. مرگ بر همه شیاطین که از ادمها خر می سازند که بدتر از انرا که شیطان که امد همه افت ها هم به دنبالش وباغ روبه خزان می رود .. دراین خیالات بودم که درخلوت خود برای خود گریستم که پدرم را ومادر را انگونه که باید ارج ننهادم وبرحماقت وخریت های خودم درتنهایی اشک ریختم شاید که می بودند خاک کف پایشان را توتیای چشم می کردم . دستی به دعا والتماس دعا انگاه که در محضر مادر زانو می زنید .یعنی که خدای خود گفته است که احسان به والدین یعنی که درمعبد نشسته اید وخدای را عبادت می کنید.وعمق معنای عبادت را حتما می فهمید .که در تشهد پیامبر را عبد خدا می دانیم .وعبادت که حتما جایگاهش مسجد وکعبه نیست .لحظاتی مسجد همانجاست که مادر حضور دارد وپدر التماس می کنم که برایم دعا کنید برای همه گذشته ای که به غفلت به سر بردم درد دلی بود با شما دوست عزیز مصیب طاهری https://eitaa.com/nounvalghalam/3