eitaa logo
همنشینی با خوبان 🗨
43.4هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.4هزار ویدیو
37 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ یه نکته‌ی مهم برای کسانی که می‌خواهند عمارگونه عمل کنند!!! 📚 🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ علامه طباطبایی رحمة الله علیه: 🪶 اعتبارات دنیا نوعاً وفا نمی‌کند و اگر هم وفا کند تا دم قبر است و بعد از آن ماییم و ابد ما! 📚 🔹@h_khoban_ir
❓غیرت ما کجا رفته؟ 🎤حاج شیخ احمد کرباسی(ره) 🔻لات های قدیم غیرتشان بیشتر از مردمِ الان بود. آنها حتی نسبت به فاحشه شان هم غیرت داشتند و وقتی کسی دیگر پیش فاحشه شان میرفت ناراحت میشدند؛ امّا مردمِ الان، اگر کسی به ناموسشان هم هتاکی کند عین خیالشان نیست. الان مردم، زنانشان را در کوچه و بازار رها میکنند و ذره ای نسبت به ناموس خود غیرت به خرج نمیدهند. زنانشان هر طور که میخواهند با نامحرم حرف میزنند و هرطور که میخواهند از خانه بیرون میروند، ولی انگار نه انگار که طوری شده است. باید غیر از این باشیم. باید صفات متقین را احیا کرد، وگرنه ا ز نجات خبری نیست. 📚دالان بهشت/ج1/ص32 ⬛️⬛️⬛️⬛️ 📚 🔹@h_khoban_ir
. ♻️ سخنان قابل تأمل آیت الله جوادی آملی درباره تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با تعلیم و تبلیغ 🔻مسأله امر به معروف، غیر از مسأله تعلیم و تبلیغ و امثال ذلک است. تعلیم برای این است که ما جاهل را عالم کنیم. تبلیغ برای این است که اگر به او نرسیده، به او برسانیم. تنبیه غافل این است که اگر او غفلتی دارد، متوجه‌اش کنیم . 🔻اما امر به معروف برای این است که کسی عالماً عامداً دارد گناه می‌کند. او که جاهل نیست، او که غافل نیست، او که ساهی [سهو کننده] و ناسی [فراموش کننده] نیست ما آیه و روایت بخوانیم. هر کدام از اینها باشد، دیگر داخل در مسأله امر به معروف و نهی از منکر نیست. 🔻امر به معروف برای جایی است که کسی عالماً عامداً دارد گناه می‌کند. آن وقت ما دیگر معلم نیستیم؛ ما مرشد نیستیم؛ ما مبشر نیستیم؛ ما منذر نیستیم؛ ما فرمانده‌ایم؛ امر می‌کنیم. بر او واجب است که حرف ما را گوش دهد. چون ما داریم امر می‌کنیم. 🔻اگر ما به کسی گفتیم را رعایت بکن، رعایت نکرد، دو تا گناه کرد؛ یکی "قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ" را عمل نکرد. یکی فرمان ما را اطاعت نکرد. این که فرمود: "المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ" ما ولایت داریم نسبت به یکدیگر؛ ولی یکدیگر هستیم. مولّی علیه باید حرف ولی را گوش دهد.👌👌 📚 🔹@h_khoban_ir
🔻حجت‌الاسلام سرلک در اصفهان: ❇️ حقیقت دینداری رابطه درست با همه است ◻️ انسان همان گونه که به عالم معنا داده است با خداوند معنا می یابد. ◻️ انسان مسافر خدا است و مسیر به سمت خدای متعال جز در دینداری تجلی نمی‌کند و حقیقت دینداری، آغوش باز برای خلق خدا و رابطه درست با همه موجودات می باشد. ◻️ انسانی که خطای خود را توجیه نمی کند در مسیر رشد است. 📚 🔹@h_khoban_ir
امتحان‌کنیم 🌷حاج محمد اسماعیل دولابی: ▪ در ایام اهل بیت و خصوصاً امام حسین علیهم السّلام چند شب درون خانه‎تان پرچم یا پارچه‎ی سیاهی بزنید و لباس سیاه به تن بچّه‎ها بکنید و دور هم بنشینید و خودتان چند بیت از همان نوحه‎های ساده‌ی قدیمی‎ بخوانید که به فطرت نزدیک‌تر است و با هم سینه بزنید. آن‎وقت ببینید خدا و اهل بیت علیهم السّلام از فضل و عنایت، با شما و خانواده‎تان چه‎ها می‎کند. 📚 مصباح الهدي ص ٣٠٦ 📚 🔹@h_khoban_ir
📩 | بالارفتن مراتب ایمان با امام حسین ( علیه‌السلام ) 🔺️ 📚 🔹@h_khoban_ir
🍃 "شهید مجید قربانخانی"✨ مجید به قهوه‌خانه علاقمند بود و شبها تا دیر وقت در قهوه خانه می ایستاد و با دوستانش قلیان می کشید پدرش او را بسیار سرزنش می کرد و می گفت نباید بکشی و چند باری با او دعوا کرد به همین دلیل چند شب قهر کرد و به خانه نمی‌آمد و در مغازه می خوابید پسر جوان خیلی شری بود و همیشه در جیبش یک چاقو می گذاشت بدنش خالکوبی بود و در محل قلدری می‌کرد و باید همه حرف او را گوش می کردند.تا یک روز به کربلا سفر کرد کربلا او را به یک انسان کاملا متفاوت تبدیل کرد وقتی که از کربلا بازگشت کاملاً تغییر کرده بود در قهوه خانه با یک پسر جوان به نام مرتضی کریمی آشنا شد جوانی که شغلش پاسدار بود و این آشنایی باعث شد که شهید مجید قربانخانی به فکر سفر به سوریه بیفتد و تصمیم بگیرد که در راه مظلومیت حضرت زینب مبارزه کند به سوریه رفت و مدافع حرم شد و با تمام جان و دل برای محافظت از حرم حضرت زینب می جنگید شب قبل از شهادتش در حال وضو گرفتن بود و بازوهایش خالکوبی بود فرمانده به او گفت اینچه کاری است که کرده ای چرا بدنت خالکوبی است که شهید مجید قربانخانی به او گفت فردا حضرت زینب پاکش خواهد کرد. روحش شاد یادش گرامی @📚 🔹@h_khoban_ir
مرخصی مشروط شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی (ره) رسیدند و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد، مرخصی خواستند. وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه ی جنگ پرسیدند. شهید بابایی فرمود: من در دهه اول محرم برای شستن استکان های چای عزاداران به هیات های جنوب شهر که من را نمی شناسند می روم. مرخصی را برای آن می خواهم. امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی میدهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی... 📚 🔹@h_khoban_ir
مرحوم سید هاشم حداد به قرائت قرآن با صوت حزین بسیار علاقه مند بود. صدا و آهنگ او بسیار جذاب و دلربا بود. خودش در وقت خواندن محو می شد و هر کس می شنید تغییر حالت و جذبه در او پیدا می گشت. در نماز های نافله شب سوره های برزگ را با تکیه به صدا و آهنگ و صوت زیبا و حزین میخواندند، چه بسا چندین ساعت فقط نماز شبشان بدین کیفیت طول می کشید. پیوسته استعمال عطر می نمودند، و در اطاق خودشان غالبا عود روشن می کردند، بطوریکه اگر کسی بعد از یکی دو روز هم در آن اطاق وارد می شد پس از آنکه بجای دیگر رفته بودند، از بوی عطر خاص ایشان و ار بوی عود اطاق می فهمید اینجا سید هاشم است. روح مجرد ص 524 📚 🔹@h_khoban_ir
‍ چاره بلا شهید دستغیب می نویسد: از مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، نقل شده است اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامراء به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند . روزی در منزل استادم مرحوم سید محمد فشارکی، عده ای از اهل علم جمع بودند ناگاه مرحوم آقا میرزا محمد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند . مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس پاسخ دادند: بلی . فرمود: من حکم می کنم که شیعیان سامرا از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح نرجس خاتون، والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (ع) هدیه نمایند تا این بلا از آنان دور شود . اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند . از فردای آن روز تلف شدن شیعه موقوف شد و همه روزه تنها عده ای از سنی ها می مردند به طوری که بر همه آشکار گردید . برخی از سنی ها از آشنایان شیعه خود پرسیدند: سبب این که دیگر از شما کسی تلف نمی شود چیست؟ آنان گفتند: زیارت عاشورا . آنها هم مشغول شدند و بلا از آنها بر طرف گردید . داستانهای شگفت، ص 399 و 401 📚 🔹@h_khoban_ir